پیکاسو در تهران
این که آثار ارزشمند پیکاسو در تهران چه میکنند، یا این آثار برای ما در کشوری این سوی دنیا، دور از حوزه فرهنگی مبداء چطور دریافت میشوند و چه چیزهایی برای ما دارند پرسشی مهم و پرتکرار است. باید گفت این آثار نهفقط بهعنوان یک دانش عمومی، بلکه بهعنوان یک منبع الهام بر روند هنری کشور تأثیرگذارند.

روزنامه اطلاعات در گزارشی نوشت:
موزه هنرهای معاصر تهران تا پایان اردیبهشتماه، میزبان آثار متعددی از پابلو پیکاسو، هنرمند مدرن و قالبشکن قرن بیستم است، هنرمندی که نامش نهفقط برای موزه که برای هنر ایران اعتبار آورده است. اما چرا پیکاسو و آثارش دارای اهمیت هستند؟ از آن مهمتر، وجود آثار متعدد از این غول دنیای هنر مدرن در تهران چه تأثیری میتواند بر ما بگذارد؟ اساسا چرا باید به داشتن و دیدن آثار پیکاسو در تهران ببالیم؟
چرا پیکاسو؟
داشتن اثری از پیکاسو افتخاری برای هر موزه است، بسیاری از موزهها برای اجاره موقت یک تابلو از این هنرمند، هزینههای گزاف میپردازند. دکتر فواد نجمالدین، مشاور علمی نمایشگاه «پیکاسو در تهران» میگوید: پیکاسو یکی از مشهورترین چهرههای نهفقط هنری، بلکه فرهنگی است. او یک ستاره است و بسیاری از افراد پیکاسو را میشناسند، حتی بدون اینکه آثارش را دیده باشند. از او بهعنوان کسی که هنجارشکن است و مرزها را درمینوردد، گامهای نو برمیدارد و میتواند نوآوریهای بنیانسازی را برای جامعه شکل دهد، یاد میشود. بنابراین پیکاسو نام بسیار بسیار مهمی در تاریخ قرن بیستم است و برای ما در حوزه تاریخ هنر نیز شخصیت بسیار بارز و مهمی محسوب میشود. شخصیت پیکاسو ایجاب میکند توجه بیشتری به او داشته باشیم و بیش از دیگران روی او متمرکز شویم.
پیکاسو در ایران
همانطور که اشاره شد بسیاری از موزهها یا حتی بسیاری از کشورها از داشتن آثار اصل این هنرمند سرشناس محرومند. فواد نجمالدین میگوید: مجموعه آثار پیکاسو و بقیه هنرمندان هنر مدرن در ایران بسیار منحصر بهفرد است و در منطقه ما مشابه آن وجود ندارد.
وی میافزاید: این تعداد قابلتوجه از آثار پیکاسو که در فضایی غیر از فضاهای هنری اروپایی و امریکایی وجود دارد شگفتآور است و گنج ارزشمندی را برای ما در ایران آشکار میکند؛ گنجی که از آن سالها بهره بردهایم و هر سال توانستهایم نگاهی تازه به آن بیاندازیم. خاصیت موزهها این است که به افراد اجازه میدهند یک اثر، یک شیء یا ابژه را بهطور مستقیم تجربه کنند، از نزدیک ببینند و یک بار دیگر آن را کشف کنند، فارغ از اینکه در کتابها، کاتالوگها یا در تاریخ فرهنگ و هنر در مورد آن چه چیزی نوشته شده باشد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علم و فرهنگ تأکید میکند: بختِ از نزدیک دیدن آثار، بسیار ارزشمند است که با ما یار بوده و شاید در هیچ کشور همسایه این تجمع آثار وجود نداشته باشد. این نکته مهمی است که در مورد پیکاسو باید به آن توجه داشت.
پیکاسو به روایت تهران!
چرا وجود آثار پیکاسو در تهران اهمیت دارد؟ این سؤالی است که شاید ذهن بسیاری از هنرمندان را به خود درگیر کرده باشد.
نجمالدین میگوید: بنیادها و موزههایی در جایجای جهان بهطور ثابت آثار پیکاسو را به نمایش گذاشتهاند. بهطور تخصصی در مورد آثار او تولید متن میشود، کتاب منتشر میشود و مجموعه به نمایش درمیآید اما باید ببینیم حضور آثار پیکاسو در تهران چه ویژگی میتواند داشته باشد.
وی میافزاید: در مورد این که این آثار ارزشمند در تهران چه میکنند، یا این آثار برای ما در کشوری این سوی دنیا، دور از حوزه فرهنگی مبداء چطور دریافت میشوند و چه چیزهایی برای ما دارند، باید گفت این آثار نهفقط بهعنوان یک دانش عمومی، بلکه بهعنوان یک منبع الهام در آموزش هنر بر روند هنری کشور تأثیرگذارند. برای هنرمندان، استادان هنر و پژوهشگران، این نکته خیلی معنادار است که ما فارغ از پیکاسو بهطور عمومی، به حضور پیکاسو در تهران نگاه کنیم.
این کیوریتور و منتقد هنر توضیح میدهد: من بهعنوان یک پژوهشگر حوزه هنر یا یک معلم هنر میتوانم کنار مجسمه «بابون و بچهاش» بایستم، آن را از نزدیک ببینم و بهطور مستقیم تمامی جزئیات آن را مشاهده کنم، این تماشا، روایتی از پیکاسو در تهران میسازد. شاید بخت ویژه من باشد و هر کسی در هر جای دنیا چنین امکانی را نداشته باشد.
آثار دیگر هنرمندان سرشناس هم همین کارکرد را دارند که موقعیت ویژه برای ما ایجاد میکنند، اما مهم است که ما به این آثار نگاه کنیم و از داخل آن، روایت تهرانی یا ایرانی خود را شکل دهیم. این نمایشگاه با این رویکرد برگزار شده و در واقع به دنبال یک روایت منطقهای ایرانی یا تهرانی از پیکاسو است.
دکتر نجمالدین تأکید میکند: این نمایشگاه بهطور کلی به آثار شاخصی که از پیکاسو در ایران وجود دارد اشاره میکند و از خلال متنها و اطلاعات سعی کرده توضیح دهد پیکاسو چه کسی است و در جهان هنر چه جایگاهی دارد، خودش چه سیر تاریخی از سر گذارنده و ربط و نسبتش با آثار دیگر چگونه است. این نمایشگاه، نهفقط نمایشگاه آثار پیکاسو، بلکه روایت موزه هنرهای معاصر تهران یا روایت ایرانی پیکاسو است. نمایشگاه میتواند برای هر بیننده، حتی برای کسانی که آثار پیکاسو را پیشتر از نزدیک دیدهاند، جذاب باشد.
پیکاسو، شخصیتی چندوجهی
«پیکاسو در تهران»، روایتی منسجم از شاخصترین هنرمند قرن بیستم است که زوایای مختلف زندگی او را مینمایاند. نجمالدین، مشاور علمی نمایشگاه توضیح میدهد: بخش اعظمی از آثار پیکاسو که در موزه هنرهای معاصر تهران وجود دارد، در این نمایشگاه به نمایش درآمده است. روایت موزه هنرهای معاصر با یک اثر بسیار مهم به نام «نقاش و مدلش» شروع میشود و با چند اثر شاخص مثل «بابون و بچهاش» و «پنجره گشوده به خیابان پانتیهور» ادامه پیدا میکند.
اگر دقت کنید در روایت موزه هنرهای معاصر، به غیر از اینکه با پیکاسوی نقاش مشهور آشنا میشویم، در عین حال، چند روایت دیگر از شخصیتی را میبینیم که موتور اصلی حرکت جریان کوبیسم در دهههای نخست قرن پیش بود.
نهفقط آثار خود پیکاسو، بلکه آثار هنرمندان دیگری که در این جریان مؤثر بودند یا با کمک و نام او کار را پیش بردند نیز در نمایشگاه وجود دارند. در این روایت، آثار «فرنان لژه»، «روبر دلونه» و «ژرژ براک» را میبینیم که مرکزیترین هسته کوبیسم در سالهای اولیه این جریان تأثیرگذار بودند. از سویی، تقابل اینها و خود شخصیت پیکاسو و آثارش در برابر آنها، روایت جذابی از پیکاسو بهعنوان موتور محرکه جریان نو را به نمایش میگذارد.
روایت دیگری که از پیکاسو در تهران میبینیم مربوط به شخصیت او بهعنوان یک هنرمند تأثیرگذار اجتماعی است؛ شخصیتی ضدجنگ که در برابر آن عصیان میکند و سعی دارد یک پیام جهانی علیه جنگ بسازد. پیکاسو با اثر مشهورش «گرنیکا» این کار را انجام میدهد که یک مدل از این اثر در نمایشگاه قرار دارد. از دل گرنیکا جزئیاتی مثل تصویرهای سهگانه «زن گریان» نیز از گنجینه موزه به نمایش درآمده است.
در کنار شخصیت فعال اجتماعی پیکاسو، ما یک شخصیت عاشق را هم میبینیم که چطور دلدار خود را تصویر میکند. باز در مرحلهای دیگر، رابطه پیکاسو با «خوان میرو» بهعنوان یک هنرمند و حامی به نمایش درآمده است.
آثار چاپشده توسط پیکاسو از دیگر بخشهای نمایشگاه است که باعث آشنایی بازدیدکنندگان با «هنر چاپ» میشود.
دکتر نجمالدین، مشاور علمی نمایشگاه پیکاسو در تهران توضیح میدهد: شاید شاخص این نمایشگاه، چهار کتاب چاپشده توسط پیکاسو باشد که بسیار مهم هستند و در میان آنها «هنرگاوبازی» برای اولین بار به نمایش در میآید. فکر میکنم چندوجهی بودن شخصیت پیکاسو، پیام اصلی این نمایشگاه باشد؛ این که هنرمند وجوه مختلف دارد و هر کدام از آنها میتواند پیام و جایگاهی برای ما داشته باشد، چه بهعنوان فعال اجتماعی، چه بهعنوان شخصیت تأثیرگذار بر جریانهای هنری.
پیکاسو اینجا چه میکند؟
نمایشگاه «پیکاسو در تهران» همچنین به بررسی تأثیر حضور آثار پیکاسو در ایران میپردازد.
فواد نجمالدین توضیح میدهد: پیش از این که آثار پیکاسو به ایران وارد شود، هنرمندان ایرانی چه چیزی از پیکاسو و جریان کوبیسم میدانستند؟ ترجمه و تجربههای آنها در بازدید آثار در ایران چه تأثیری داشت؟ همینطور اثری که پیکاسو بر نظام آموزشی هنر در ایران گذاشت چه بود؟ نمایشگاه سعی کرده به این سؤالات بپردازد.
وی میافزاید: در گالری آخر، آثار تنی چند از استادان ایرانی که تحتتأثیر پیکاسو بودند و پیام یا رویکرد او را گسترش دادند به نمایش درآمده است، البته آثار به نمایش درآمده فقط به دوره کوبیسم برنمیگردد، بلکه همه دورههای پیکاسو و تأثیرش بر ایران را در این گالری میتوانیم
پیدا کنیم.
نجمالدین در پایان گفتگوی خود با روزنامه اطلاعات تأکید میکند: قرن بیستم قرن تکثر مکانیکی است، قرنِ توجه به چندنسخهای شدن آثار هنری که میتواند یک شخصیت ماشینی از هنرمند بسازد و همزمان موتور محرک اقتصاد هنر محسوب شود.
تکثیر هنر یعنی یک هنرمند در یک جا نشسته و توانسته خودش را در نقاط مختلف جهان به نمایش بگذارد، اقتصاد و نامش را توسعه دهد. این فرایندی است که ما با قدم زدن کنار آثار پیکاسو میتوانیم مشاهده کنیم و ببینیم چطور در میانههای قرن بیستم شکل گرفت و امروز به آثار چندرسانهای که حتی ماده و متریال ندارند، به فضای مجازی رسیده است.