EN
به روز شده در
کد خبر: ۴۸۸۲۲
حذف کنکور فعلا عملی نمی‌شود

ماراتن بی‌پایان

کنکور در ایران نه تنها به یک سازوکار آموزشی، بلکه به پدیده‌ای فرهنگی، اقتصادی و روانی تبدیل شده است. تقریباً هیچ خانواده‌ای نیست که در دوره‌ای از زندگی خود با استرس این آزمون روبه‌رو نشده باشد.

ماراتن بی‌پایان

چند روز پیش، ابوالفضل واحدی، معاون آموزشی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گفت‌وگویی اعلام کرد «تا زمانی که راهکار مناسبی برای سنجش داوطلبان در صندلی‌های پرتقاضا نداشته باشیم، کنکور حذف نخواهد شد». او با اشاره به اینکه حذف کامل کنکور مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است، گفت فعلا امکان اجرای آن وجود ندارد، زیرا هیچ نظام جایگزینی که عدالت آموزشی را تضمین کند، طراحی نشده است. واحدی تاکید کرده بیش از ۸۵ درصد صندلی‌های دانشگاه‌ها بدون آزمون و بر اساس سوابق تحصیلی پر می‌شوند، اما در برخی رشته‌ها مانند پزشکی، دندان‌پزشکی و مهندسی‌های برتر، همچنان رقابت شدیدی وجود دارد.

این صحبت‌ها بار دیگر بحث کهنه‌ حذف یا اصلاح کنکور را زنده کرد؛ موضوعی که هر سال میلیون‌ها دانش‌آموز و خانواده را درگیر اضطراب، نگرانی و رقابت فرساینده می‌کند.

آزمونی که فرسوده می‌کند، اما نمی‌سنجد

کنکور در ایران نه تنها به یک سازوکار آموزشی، بلکه به پدیده‌ای فرهنگی، اقتصادی و روانی تبدیل شده است. تقریباً هیچ خانواده‌ای نیست که در دوره‌ای از زندگی خود با استرس این آزمون روبه‌رو نشده باشد. فشار روانی، اضطراب مداوم، بی‌خوابی و نگرانی از آینده در ماه‌های منتهی به کنکور به اوج می‌رسد و بسیاری از دانش‌آموزان را از نظر روحی و جسمی فرسوده می‌کند.

اما مسئله فقط فشار روانی نیست. بسیاری از کارشناسان معتقدند کنکور در سنجش واقعی توانایی‌های علمی و فکری دانش‌آموزان نیز ناکارآمد است. در یک جلسه چندساعته، نمی‌توان دانش، مهارت و درک دوازده‌ ساله‌ دانش‌آموز را سنجید. نتیجه این می‌شود که دانش‌آموزانی که مهارت «تست‌زنی» دارند، در رقابت جلو می‌افتند و کسانی که توانایی تحلیل، تحقیق و تفکر عمیق دارند اما از روش‌های تستی دورند، حذف می‌شوند.

در واقع، کنکور نه تنها سنجش واقعی نیست بلکه بخش مهمی از استعدادهای خلاق و مستعد کشور را از مسیر علمی خارج می‌کند. بسیاری از این دانش‌آموزان فقط به این دلیل که در آزمون چندساعته موفق نبوده‌اند، از گردونه یادگیری و پیشرفت علمی کنار گذاشته می‌شوند.

محمدرضا نیک‌نژاد: کنکور ناکارآمد است و درگیر تعارض منافع

محمدرضا نیک‌نژاد، معلم و فعال صنفی، در گفت‌وگو با «آوش» درباره وضعیت کنکور گفت: «هیچ‌کس تردیدی ندارد که کنکور از دو جنبه اساسی دچار مشکل است. نخست از این جهت که آسیب‌زاست و در درازمدت به روحیه و شرایط ذهنی و حتی جسمی دانش‌آموزان لطمه می‌زند و دوم اینکه کنکور ابزار سنجشی ناکارآمد است. شما نمی‌توانید در یک نشست چندساعته، دانش و مهارت دوازده سال تحصیلی را بسنجید. این با عقل و با استانداردهای جهانی هم‌خوانی ندارد.»

او افزود: «اینکه می‌گویند راهی جز برگزاری کنکور نداریم، اشتباه است. ما وظیفه داریم به عنوان کارشناسان و مسئولان، دنبال راه‌های تازه باشیم. در این رابطه تجربه‌های جهانی متنوعی وجود دارد. در بسیاری از کشورها نظام‌های ترکیبی از امتحانات جامع، ارزیابی‌های مهارتی و مصاحبه‌های تخصصی اجرا می‌شود. می‌توانیم از آنها الگو بگیریم، نه اینکه فقط از سختی کار حرف بزنیم.»

نیک‌نژاد در ادامه به ساختارهای پنهان در اقتصاد کنکور اشاره کرد و گفت: «کنکور امروز فقط یک آزمون نیست، بلکه یک صنعت است. گردش مالی عظیمی در موسسات آموزشی، کلاس‌های کنکور، کتاب‌های کمک‌درسی و آزمون‌های آزمایشی وجود دارد. این ساختار مالی تا حدی با بدنه تصمیم‌گیری آموزشی گره خورده و همین موضوع باعث تعارض منافع شده است. خیلی از افرادی که در شورای عالی انقلاب فرهنگی یا در بدنه وزارتخانه‌ها درباره آموزش تصمیم می‌گیرند، خودشان به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم با موسسات آموزشی در ارتباط هستند. در نتیجه طبیعی است که مقاومت در برابر تغییر بالا باشد.»

او  در بخش دیگری از صحبت‌هایش تاکید کرد: «نمی‌توان از کنار این واقعیت گذشت که مافیاهای کنکور نفوذ زیادی دارند. از ابتدای طرح حذف کنکور تا امروز، یعنی در حدود بیست سال گذشته، هیچ تغییر اساسی رخ نداده است. نه تنها اصلاحی نشده، بلکه پیچیده‌تر و پرهزینه‌تر هم شده. نتیجه این است که دانش‌آموزان ما درگیر عذابی ذهنی و درونی‌اند که سال‌ها ادامه دارد.»

از شور درس ‌خواندن تا خستگی دانشگاه

یکی از تناقض‌های بزرگ نظام آموزشی ایران در همین نقطه شکل می‌گیرد. دانش‌آموز پیش از کنکور با تمام توان و انگیزه درس می‌خواند، اما وقتی وارد دانشگاه می‌شود، اشتیاق یادگیری در او فروکش می‌کند. بسیاری از دانشجویان، پس از عبور از سد کنکور، دیگر نیازی به مطالعه عمیق نمی‌بینند و تنها برای پاس کردن واحدها درس می‌خوانند.

از سوی دیگر، درس خواندن در دانشگاه نیازمند روش و ذهنیتی متفاوت است؛ پژوهش، تحلیل، پروژه‌محوری و یادگیری عملی جای تست‌زنی و حفظیات را می‌گیرد. اما دانش‌آموزی که سال‌ها در چارچوب تست و نکته رشد کرده، در دانشگاه توان سازگاری با یادگیری عمیق را ندارد. خستگی روحی، فرسودگی از رقابت و حتی بی‌علاقگی به رشته تحصیلی از جمله دلایل افت عملکرد تحصیلی در سال‌های دانشگاهی است.

مانعی که اصلاحش سخت اما ضروری است

با وجود تمام نقدها، مسئولان آموزش عالی فعلا تصمیمی برای حذف کامل کنکور ندارند. ابوالفضل واحدی گفته است «تا زمانی که جایگزین مطمئنی وجود نداشته باشد، کنکور برقرار خواهد ماند». اما در واقعیت، این به معنای ادامه یک نظام ناکارآمد است که هم از نظر روانی به نسل جوان آسیب می‌زند و هم از نظر علمی به عدالت آموزشی لطمه وارد می‌کند.

کنکور، همان‌طور که نیک‌نژاد هم می‌گوید، فقط یک آزمون نیست؛ بازاری با منافع اقتصادی، فرهنگی و سیاسی گسترده است. اصلاح آن، نه تنها نیاز به تصمیم کارشناسی، بلکه به اراده‌ای واقعی برای مقابله با تعارض منافع دارد.

با این حال، آنچه امروز بیش از هر چیز نیازمند توجه است، بازنگری در هدف آموزش است. تا زمانی که دانش‌آموز برای تست‌زنی و حفظ فرمول‌ها درس می‌خواند و نه برای درک، پژوهش و حل مسئله، حذف کنکور به‌تنهایی هیچ معجزه‌ای نخواهد کرد.

ارسال نظر

آخرین اخبار