۲ سارق نوجوان: دیگر نمیخواستیم فقیر باشیم
دستگیری ۲ سارق نوجوان توسط مأموران گشت کلانتری سجاد مشهد | متهمان: دیگر نمیخواستیم فقیر باشیمدستگیری ۲ نوجوان که در سودای زندگی بهتر با ایجاد رعب وحشت دزدی میکردند.

انگار مقدر بود که مأموران گشت کلانتری سجاد، در لحظه نیاز شهروندان وارد یکی از خیابانهای منطقه خیام شوند، خیابانی که شاهد تعقیب و گریز گروهی از شهروندان با دو نوجوان موتورسیکلت سوار بود. با ورود پلیس به این معرکه، مأموران پس از اطلاع درباره ماجرای زورگیری این دو نوجوان از یک زن جوان، موضوع را به مرکز پلیس اطلاع دادند.
این گزارش مطابقت زیادی با شکایت یک مال باخته از دو متهم نوجوان در همان محدوده داشت؛ نوجوانهایی که دقایقی قبل در جریان یک زورگیری خشن، تلفن همراه یک مرد را در مقابل چشمان همسر و فرزندش زورگیری کرده و گریخته بودند. بلافاصله سرهنگ محمد چراغ، فرمانده انتظامی مشهد، دستور دستگیری متهمان را صادر کرد و تیمهای بیشتری به محل اعزام شدند.
با ورود پلیس به این تعقیب و گریز، شهروندانی که در تعقیب نوجوانان بودند، یکی پس از دیگری، از این کار دست برداشتند و بازگشتند. در طی مسیر چند بار این فرصت برای پلیس فراهم شد که موتورسیکلت را متوقف کند، اما مأموران به واسطه سن کم متهمان و ازدحام جمعیت در خیابان، تا پیدا کردن فرصت مناسب صبر و فقط به صدور هشدار و فرمان ایست بسنده کردند. هم زمان با این تعقیب و گریز، سرهنگ ابراهیم خواجه پور، رئیس کلانتری سجاد، چند واحد گشت پلیس دیگر را به محل اعزام کرد، مأمورانی که مسیر حرکت متهمان را بستند.
مشاهده پلیس در مقابل و پشت سر
لحظاتی پس از ورود متهمان به یکی از خیابانهای منطقه خیام، راکب موتورسیکلت، خودرو گشت پلیس را در مقابل خود دید. او با دیدن مأموران وحشت کرد و برای فرار فرمان موتورسیکلت را به سمت پیاده رو چرخواند. راکب نوجوان موتورسیکلت با این کار قصد ورود به پیاده رو را داشت، اما کنترل موتورسیکلت از دستش خارج شد و هر دو نوجوان با موتورسیکلت نقش بر زمین شدند. لحظاتی بعد، مأموران بالای سر متهمان حاضر شدند.
برخلاف موتورسیکلت که پس از سانحه دچار خسارت زیادی شده بود، دو نوجوان سالم بودند و مأموران آنها را به کلانتری سجاد منتقل کردند. در بازرسی بدنی از متهمان، به جز دو گوشی همراه، یک دستگاه گوشی گران قیمت نیز کشف شد. مأموران در ادامه به بررسی هویت و سن متهمان پرداختند؛ موضوعی که نشان میداد نام متهمان ابوالفضل و مهدی است و هر دوی آنها شانزده سال سن دارند. مهدی که راکب و مالک موتورسیکلت بود، از همان ابتدای دستگیری، مدعی بود هیچ جرمی مرتکب نشده است. این در حالی بود که ابوالفضل در همان ابتدا یک گوشی قاپی را گردن گرفت.
تصمیم گرفتیم دیگر بی پول نباشیم
ابوالفضل به مأموران گفت که او و مهدی ساکن منطقه پنجتن و از کودکی با هم دوست هستند. ابوالفضل البته حین این اعتراف، از سابقه دار بودن مهدی هم خبر داد و گفت: «من و مهدی مثل برادر هستیم. حتی وقتی یکی از ما مجبور شد به دلیل مشکلات مالی ترک تحصیل کند، تصمیم گرفتیم هر دوی ما این کار را انجام دهیم.
البته مدتی قبل مهدی یک سرقت انجام داد که دستگیر شد و بعد از آن به کانون اصلاح و تربیت نوجوانان رفت. ما مدتی از هم خبر نداشتیم تا اینکه او همین چند روز قبل از کانون آزاد شد. وقتی من و مهدی همدیگر را دیدیم، او پیشنهاد داد با هم کاری انجام بدهیم که دیگر فقیر و محتاج پول نباشیم. البته منظور مهدی گوشی قاپی و سرقت بود.»
متهم با اشاره به گوشی کشف شده اضافه کرد: ما شش گوشی سرقت کردیم که آخرین گوشی متعلق به راننده یک خودرو سواری بود. او درحال رانندگی بود که ما گوشی او را از دستش گرفتیم و فرار کردیم. بعد از آن هم به منطقه خیام رفتیم. آنجا با دیدن یک زن جوان، قصد سرقت گوشی او را داشتیم که زن متوجه شد و با داد و بیداد شهروندان را خبر کرد و ما مجبور به فرار شدیم.
بازجویی از متهمان ادامه داشت و مأموران گوشی همراه کشف شده را روشن کردند. هنوز سیستم عامل این گوشی بالا نیامده بود که صدای زنگ آن بلند شد. پشت خط مرد میان سالی بود که خودش را مالک گوشی همراه معرفی میکرد. این مرد با شنیدن خبر دستگیری متهمان به اتفاق همسر و فرزند خردسالش، چند دقیقه بعد برای دریافت گوشی و شکایت از متهمان در کلانتری سجاد حاضر شد.
مرد میان سال که خودش را راننده تاکسی اینترنتی معرفی کرده بود، به محض دیدن متهمان، آنها را شناخت. او با اشاره به این دو نوجوان گفت: آنها همچون دو دیوانه با حرکاتی جنون آمیز سبب وحشت و ترس همسر و فرزندم شدند و با بدترین تهدیدات، گوشی همراه من را زورگیری کردند. من میدانم حضور این افراد در جامعه خطرناک است، به همین دلیل هرگز رضایت نخواهم داد.
دادخواهی یک مادر از پسر خلاف کارش
به دنبال اظهارات مالک گوشی همراه، مهدی که دیگر راهی برای انکار جرائم خود نداشت، با اشاره به جرائم و سوابقش مهر تأییدی به سخنان هم دستش زد. در حالی که به نظر میرسید پرونده متهمان تکمیل شده است و آنها باید برای سیر مراحل قانونی تحویل دادسرا شوند، مادر ابوالفضل که از طریق تماس با گوشی پسرش از دستگیری او اطلاع پیدا کرده بود، خودش را به کلانتری رساند. در حالی که همه انتظار داشتند مادر متهم خواستار آزادی پسر نوجوانش شود، یا دست کم از او دفاع کند، بغض این زن ترکید.
زن با بیان اینکه در دنیا کسی را به جز این پسر ندارد، با اشاره به شرارتهای پسر خلاف کارش گفت: در حالی که من برای تأمین هزینههای زندگی مجبورم از صبح تا شب کار کنم، ابوالفضل به جای اینکه کمک حال من باشد، از صبح زود تا نیمه شب، با دوستان اوباش خودش میگردد. او نه تنها به حرفهای من گوش نمیدهد، هروقت از او میخواهم کاری انجام دهد، واکنشی نشان میدهد که آرزو میکنمای کاش این پسر را نداشتم. حالا هم نه تنها از دستگیری او ناراحت نیستم، بلکه خوشحالم و امیدوارم تا من زندهام در زندان بماند.