«سیچوئیشن شیپ» یا آبنمک
پدیدهای به نام «سیچوئیشنشیپ» در سالهای اخیر بین جوانان، بهویژه نسل Z، بهشدت رایج شده است.

پدیدهای به نام «سیچوئیشنشیپ» در سالهای اخیر بین جوانان، بهویژه نسل Z، بهشدت رایج شده است؛ روابطی که در آن دو طرف نه بهطور رسمی وارد تعهد میشوند و نه آن را صرفاً دوستی معمولی تعریف میکنند. این روابط اغلب در نقطهای میان دوستی و رابطه رسمی معلقاند و به دلیل نبود مرزبندی شفاف، آینده آنها نامعلوم است.
در این نوع ارتباط، طرفین ممکن است مدت طولانی با یکدیگر وقت بگذرانند و فعالیتهایی مشابه یک رابطه عاطفی کامل انجام دهند، اما بدون استفاده از برچسبهایی مانند «دوست دختر» یا «دوست پسر». مرزهای این روابط معمولاً با توافق نانوشته و مبهم شکل میگیرد و همین ابهام، بخشی از جذابیت و در عین حال، چالش آن محسوب میشود.
این پدیده را نتیجه ترکیبی از چند عامل میدانند: ترس از تعهد کامل به دلیل تجربه روابط بیثبات یا طلاق والدین، گستردگی انتخابها در عصر شبکههای اجتماعی و اولویت یافتن اهداف فردی همچون تحصیل و پیشرفت شغلی، و تأثیر فرهنگ عامه و محتوای سرگرمکننده در سوشال مدیا و ویدئوهای کوتاه.
بر اساس نظرسنجی مؤسسه YouGov در سال ۲۰۲۴، حدود ۲۶ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۵ سال در ایالات متحده گفتهاند حداقل یک بار تجربه حضور در سیچوئیشنشیپ را داشتهاند. این آمار در مقایسه با نسل هزارهها بالاتر است و نشان میدهد که این نوع روابط در نسل Z بهطور چشمگیری رو به افزایش است.
روانشناسان هشدار میدهند که هرچند برخی از جوانان این سبک رابطه را فرصتی برای شناخت یکدیگر بدون فشار میدانند، اما ماندن طولانیمدت در چنین وضعیت مبهمی میتواند منجر به اضطراب، سردرگمی عاطفی و ناامیدی شود، بهویژه اگر انتظارات دو طرف همسو نباشد. گفتوگو و شفافسازی در مورد مرزها و انتظارات، میتواند از آسیبهای احتمالی این نوع روابط بکاهد.