شهداب هوشیارانه و با برنامه برد
دیدار اول فینال لیگ برتر والیبال با پیروزی تیم شهداب رقم خود تا تمام محاسبات کارشناسان غلط از آب در بیاید.

اولین بازی فینال لیگ برتر والیبال در شرایطی برگزار شد که تیم شهداب همه کارشناسان والیبال را دریبل زد و نتیجه ای رقم خورد که باعث شگفتی شد. بعد از اینکه تیم فولاد سیرجان ست اول را برد بازیکنان کلیدی این تیم مثل امیرحسین اسفندیار که روز بسیار درخشانی داشت، دریافت کننده قدرتی بود و عامل پیروزی تیمش در ست اول شده بود، درگیر حاشیه های لفظی با بازیکنان تیم حریف شد که همین حاشیه ها به تیم فولاد صدمه زد.
بعد از این اتفاق همه بازیکنان این تیم عصبی بازی کردند. اما نبود محمد ولی زاده که از بازی های قبلی آسیب دیده بود مقداری دفاع بتونی فولاد را متزلزل کرد. بازیکن جوانی مثل آرمین قلیچ نیازی که جایگزین او شده بود در حمله بی نظیر عمل کرد ولی در دفاع نتوانست خلا ولی زاده را پر کند. برگ برنده شهداب، زمانی رقم خورد که بازیکن پاکستانی «عثمان فریاد» را از ست دوم به جای یونس جوان وارد زمین کرد. جوان بازیکن خوبی در زمین بود ولی به دلیل کوتاهی قد نتوانست مقابل مدافعان فولاد عرض اندام کند. عثمان نه تنها این کمبود را جبران کرد بلکه با آبشار های تیزی که می زد بسیار عالی کار کرد، توپ گیری ها و پایپ های خوبی داشت و باعث گسستگی و عصبانیت تیم حریف شد.
از سوی دیگر آنالیز خوبی که مهدوی و دستیارانش انجام داده بودند بسیار اثرگذار بود. بیشترین توپ ها و سرویس ها را طرف دریافت کننده های قدرتی تیم زدند و اجازه ندادند که دریافت کننده ها، هم توپ بگیرند هم حمله کنند. این تاکتیکِ سرویسِ تیم شهداب هشیارانه صورت گرفت.
یکی از ویژگی های تیم شهداب این بود که تمامی پوئن های توپ های حساس شان را به امیر غفور داد. غفوری که از مرز 36 سالگی گذشته مثل کامپیوتر ضربه می زد. با شناخت هر توپی که لازم بود را محکم می زد و هر توپی را که لازم نبود با ضربه آرام همراهی می کرد . امیر غفور از دفاع های کناری تیم فولاد به دلیل اینکه کوتاه قد بودند بیشترین امتیازها را گرفت. در مجموع تماشاگران و بینندگان ست سوم و چهارم زیبایی را تماشا کردند.
در کشورهایی مثل ایتالیا و لهستان برای مسابقه فینال 5 مسابقه در نظر گرفته شده ولی اینجا فدراسیون کوتاه ترین راه را در نظر گرفته. چرا چون تیم ها و باشگاه ها اهداف مشخصی ندارند. البته یکی دو باشگاه بخش خصوصی هستند و هزینه می کنند حسابشان از بقیه جداست. همه می خواهند مسابقه ای برگزار شود، پولی هم مربیان و بازیکنان کسب کنند، یکسری تبلیغات هم انجام شود. ولی سرنوشت والیبال ایران در لیگ ایران رقم نمی خورد. چون وقتی به تیم ها نگاه می کنیم به ندرت بازیکنی را می بینیم که جوان و پدیده باشد.
متاسفانه لیگ بدون دوراندیشی برگزار می شود و من معتقدم سازمان لیگ والیبال باید از تصمیم گیری یکی دو نفر خارج شود و شرایطی مهیا شود که باشگاه ها در سازمان لیگ نماینده داشته باشند، نماینده ورزشکاران در این سازمان حضور داشته باشد. اما در نهایت برای اینکه لیگ والیبال ایران یک لیگ غنی شود مثل حدود 10 سال قبل که یکی از سه لیگ برتر دنیا بودیم باید بازیکنان خارجی را جذب کنیم. متاسفانه امروز در آسیا هم عقب افتاده ایم. چون جاذبه های پول بازیکنان ما را راهی لیگ های خارجی کرده و به دلیل مشکلات اقتصادی نمی توانیم ستاره های بزرگ جهان را جذب کنیم.