لیگ والیبال ترکیه؛ حرفهایگری بهجای هیاهو
والیبال باشگاهی ترکیه در سالهای اخیر به یکی از بهترین و پرجاذبهترین لیگهای دنیا تبدیل شده است؛ لیگی که پشتوانه آن، سرمایهگذاری بیدریغ بانکها و نهادهای اقتصادی قدرتمند این کشور است.
سرمایهگذارانی که سالانه میلیاردها دلار هزینه میکنند تا با جذب ستارههای طراز اول جهان، هم انگیزهای ناب برای نسل جوان ایجاد کنند و هم منافع بلندمدت اقتصادی و ورزشی خود را تضمین کنند.
نتیجه این نگاه هدفمند آن است که فوقستارههایی چون نیمیر عبدالعزیز، لیگهای معتبر ژاپن و لهستان را رها میکنند و مقصد خود را ترکیه قرار میدهند. در همین چارچوب حرفهای، شب گذشته دو تیم بزرگ زراعتبانک و هالکبانک در سالن مدرن و ششهزار نفری به مصاف هم رفتند؛ دیداری در سطح جهانی، بدون حاشیه و سرشار از کیفیت فنی.
هالکبانک با در اختیار داشتن ستارههایی چون سوکولوف، کازیسکی بلغاری و ترکیب قدرتمند کوبایی–برزیلی خود، موفق شد در سه ست پیاپی زراعتبانک را شکست دهد؛ تیمی که با حضور نیمیر عبدالعزیز، کلِونت فرانسوی و نیکولِ چپدست اسلواکیایی، یکی از پرستارهترین ترکیبهای اروپا را در اختیار داشت. با این حال، این هالکبانک بود که در یک بازی کاملاً حرفهای و بدون کمترین جنجال، پیروز میدان شد.
اما فراتر از نتیجه، نکته آموزنده این مسابقه رفتار حرفهای ستارهها بود؛ بازیکنانی که مطیع قوانین بودند و تمام تمرکز خود را روی ارائه بهترین نمایش فنی گذاشتند. نه خبری از بالا و پایین پریدن مربیان کنار زمین بود، نه رفتارهای تمسخرآمیز برخی بازیکنان نسبت به داوران و عوامل اجرایی.
تصویری کاملاً متفاوت از آنچه متأسفانه گاه در لیگ داخلی خودمان میبینیم؛ جایی که در کنار برخی بازیکنان که خود را «تافته جدا بافته» میدانند، سرمربی، مربی، دستیاران، بدنساز و حتی آنالیزور هم گاه بهصورت جمعی به داور هجوم میبرند و فضای مسابقه را متشنج میکنند. قصد دفاع بیچونوچرا از داوران را نداریم؛ چرا که ممکن است برخی از آنها از نظر اجتماعی یا مدیریتی آمادگی کامل قضاوت در این سطح را نداشته باشند، اما در ورزش حرفهای، هر فرد باید وظیفه خود را در چارچوب مشخص انجام دهد.
والیبال، ورزشی با پیشینه دانشگاهی و فرهنگی است؛ خصلتی که از بیش از نیم قرن پیش با این رشته گره خورده و باید حفظ شود. از همین رو، سازمان لیگ و کمیته انضباطی وظیفه دارند با قاطعیت، برخی مربیان درجهسه و بازیکنان فرسودهای را که والیبال را با شوی نمایشی اشتباه گرفتهاند، به مسیر درست هدایت کنند. هرچقدر هم این افراد محترم باشند، اعتبارشان هرگز به اندازه چهرههایی چون کازیسکی و استویچف در والیبال جهان نیست.
نمونه بارز این تفاوت، ماتئی کازیسکیِ ۴۰ ساله بود؛ بازیکنی که مقابل تیم قدرتمند زراعتبانک، همچون یک جوان ۲۵ ساله جنگید و در عین حال، از تجربه یک کهنهکار بهره برد. نه اعتراضی به داور داشت، نه جنجالی با ویدئوچک ساخت. او ستاره میدان شد، با بازیاش حرف زد نه با زبانش؛ درست برعکس آنچه گاهی در لیگهای درجهپایین خودمان میبینیم که با هر توپ، داور آماج اعتراض قرار میگیرد.