EN
به روز شده در
کد خبر: ۵۲۲۶۵

غفلت از قدرت عکاسی مستند/ تجهیزات خاص نباید تنها رکن داوری عکس باشد

علی نجات‌بخش، عکاس، گفت: متأسفانه باید پذیرفت که در بسیاری از کشورهای آسیای مرکزی، به‌ویژه در ایران، نسبت به عکاسی و ثبت مستند اجحاف بسیاری صورت گرفته است.

غفلت از قدرت عکاسی مستند/ تجهیزات خاص نباید تنها رکن داوری عکس باشد

علی نجات بخش، عکاس، مدرس و داور این رشته در جشنواره‌های مختلف با بیان اینکه عکاسی رسانه‌ای بسیار جدی و تأثیرگذار است و این مهم بارها و بارها در طول تاریخ ثابت شده است، به آوش گفت: از عکس مشهور ادی آدامز از لحظه‌ی شلیک به مرد ویت‌کنگی که منجر به آتش‌بس میان آمریکا و ویتنام شد، تا نمونه‌های فراوانی که امروزه در شبکه‌های اجتماعی شاهد آن هستیم و منجر به اعتراضات گسترده در سطوح ملی و بین‌المللی می‌شود و البته ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست.

نجات‌بخش معتقد است: عکاسی نه دروغ است و نه واقعیت محض؛ بلکه ردپایی از واقعیت است. بی‌تردید، کادر انتخابی عکاس می‌تواند رو به سوی حقیقت باشد و آن را بازنمایی کند، یا برعکس، از آن روی‌گردان شود و رویداد را نادیده بگیرد.

او با ذکر مثالی ادامه داد: معتقد‌م همۀ ما در برابر تاریخ کشورمان، رویدادهای مهم و ثبت صحیح و بی‌طرفانه‌ی آن‌ها مسئولیم. گرچه تاریخ را فاتحان می‌نویسند، اما اگر حقیقت به‌درستی دیده و ثبت شود، نه‌تنها به واقعیت نزدیک‌تر و عینی‌تر خواهد بود، بلکه می‌تواند کارکردهای علمی، تحقیقاتی و فرهنگی فراوانی نیز داشته باشد.

این عکاس بیان کرد: با وجود آنکه عکاسی تنها سه سال پس از اختراعش به ایران وارد شد، باید پرسید نسبت ما با کاربرد و بهره‌گیری از آن، در مقایسه با کشورهایی که بسیار دیرتر به این ابزار دست یافتند، چگونه است؟ آیا در این میان کم‌کاری یا حتی مخالفت با آن صورت نگرفته است؟

او معتقد است عکاسان اغلب نمی‌توانند به‌درستی وظیفۀ ملی و تاریخی خود را در ثبت رویدادهای اجتماعی انجام دهند. برای مثال، در جریان جنگ اخیر، محدودیت‌ها و فشارهای فراوانی بر عکاسان اعمال شد که پس از فروکش‌کردن بحران، با اعتراض گستردۀ عکاسان، انجمن‌ها و خبرگزاری‌ها روبه‌رو شد. با این حال، این رویداد مهم آن‌گونه که باید در تاریخ تصویری کشور ثبت نشد، و زمانی مسئولان به فکر آرشیو و بهره‌برداری از تصاویر افتادند که دیگر دیر شده بود.

این عکاس افزود: با وجود تمامی ‌محدودیت‌ها و برخوردهای امنیتی، تا حد ممکن کوشیدم این دغدغه را عملی کنم و ستم و خشونتی را که بر کشورم وارد شده، ثبت نمایم تا بتوانم در رساندن واقعیت این برهه از تاریخ ایران به آیندگان سهمی‌هرچند کوچک داشته باشم و دین و رسالت خود را ادا کنم.

نباید بین سینما و عکاسی تمایز بنیادین قائل شد

او همچنین در خصوص ارتباط سینما و عکاسی گفت: این دو هنر بسیار نزدیک و تأثیرگذارند که پیوندی تنگاتنگ با یکدیگر دارند. در ساده‌ترین تعریف، ویدئو حاصل چینش متوالی فریم‌های عکاسی است. جالب آن‌که اصطلاح «مستند» که امروزه در عکاسی نیز به کار می‌رود، نخست در سینما و توسط مستندساز و نظریه‌پرداز اسکاتلندی جان گریرسون مطرح شد و بعدها به عکاسی راه یافت.

نجات‌بخش افزود: از این‌رو نباید میان این دو هنر تمایز بنیادین قائل شد، هرچند هر یک ویژگی‌ها و چالش‌های خاص خود را دارند.

این هنرمند در خصوص افزودن بخش عکس به جشنواره «سینما حقیقت» ادامه داد:  نگاه ژرف و آگاهانۀ اعضای شورای سیاست‌گذاری جشنواره «سینما حقیقت» در پرداختن به جایگاه عکس به‌ ویژه مجموعه‌عکس که ماهیتی متفاوت از تک‌عکس دارد بسیار ارزشمند است. در مجموعه‌عکس، نگاه، دغدغه و قدرت بیان هنرمند به‌روشنی آشکار می‌شود؛ در حالی که تک‌عکس‌ها در فستیوال‌های رایج اغلب به سمت عکس‌های چیدمانی، کارت‌پستالی یا اگزیستانسیالیستی میل پیدا کرده‌اند.

او گفت: ارتباط میان این دو حوزه بر کسی پوشیده نیست. نخستین مثالی که به ذهن می‌رسد فیلم «۲۴ فریم» از عباس کیارستمی‌است که در آن از عکس بهره گرفته شده، گرچه فیلم به‌طور کامل مستند نیست. این دو هنر، سیال و تأثیرپذیر از یکدیگرند؛ اما مواد، ابزار و ظرفیت‌های بیانی آن‌ها متفاوت است. همین تفاوت‌ها هنرمند را متقاعد می‌کند که برای بیان مفاهیم خود از کدام رسانه استفاده کند. 

به گفته این عکاس در واقع، می‌توان گفت هر یک از این رسانه‌ها، بسته به دغدغه‌مندی و رویکرد هنرمند، می‌توانند در بیان یک مفهوم نقش‌آفرین باشند و از یکدیگر الهام و دریافت ذهنی‌ ‌تصویری بگیرند.

او در خصوص داوری آثار عکس در جشنواره «سینما حقیقت» نیز گفت: در اغلب جشنواره‌ها، فرم و ظاهر به معیار اصلی داوری تبدیل شده است و این یکی از معضلات مهم فستیوال‌های عکاسی ماست. در حالی که در جشنواره‌های فیلم، آثار برگزیده اغلب دارای بن‌مایه و مضمون قوی‌اند.

ارسال نظر

آخرین اخبار