۵ کشور، ۵ تجربه؛ کالابرگ الکترونیکی در کدام کشورها اجرا شد؟
در حالی که ایران اجرای کالابرگ الکترونیکی را آغاز کرده، بررسی تجربههای جهانی نشان میدهد موفقیت چنین طرحهایی بیش از هر چیز به منابع پایدار مالی و زیرساخت اجرایی وابسته است.

در سالهای اخیر بازگشت مفهوم کالابرگ یا یارانههای غیرنقدی به سیاستهای حمایتی برخی دولتها در کشورهای مختلف جهان (بهویژه در دوران بحرانهای اقتصادی) بار دیگر توجه تحلیلگران را به خود جلب کرده است.
این در حالی است که ایران نیز از اردیبهشت ۱۴۰۱ همزمان با حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی، اجرای نسخهای از کالابرگ الکترونیکی را در دستور کار قرار داد.
اما ایران در این مسیر تنها نبوده و دههها تجربه در سایر کشورها میتواند سرنخهایی برای تحلیل آینده این سیاست بهدست دهد.
آمریکا: از کوپن کاغذی تا کارت الکترونیکی
نخستین تجربه گسترده و ماندگار کالابرگ در جهان به ایالات متحده بازمیگردد. در دوران رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰، دولت فدرال با هدف مقابله با گرسنگی و تحریک تقاضا، طرح توزیع کوپن غذا را آغاز کرد.
این طرح که بعدها با نام رسمی SNAP (Supplemental Nutrition Assistance Program) شناخته شد، در سال ۱۹۷۷ با اصلاحات گستردهای همراه شد و در دهه ۹۰ میلادی وارد فاز دیجیتال گردید.
از آن زمان تاکنون، دریافتکنندگان این یارانه غذایی از کارتهای EBT استفاده میکنند که به آنها اجازه خرید اقلام اساسی در فروشگاههای طرف قرارداد را میدهد.
طبق گزارش وزارت کشاورزی ایالات متحده، در سال ۲۰۲۳ بیش از ۴۲ میلیون نفر از این برنامه بهرهمند شدند.
مدافعان این سیستم معتقدند که SNAP موفق شده همزمان با حفظ شأن فردی شهروندان، سطح دسترسی به غذا را بهویژه در میان کودکان و سالمندان تضمین کند.
اما منتقدان میگویند این طرح به مرور زمان موجب وابستگی گروههایی از جمعیت شده و انگیزه خروج از فقر را کاهش داده است.
با این حال SNAP یکی از معدود برنامههای رفاهی در آمریکا بوده که در اغلب دولتهای جمهوریخواه و دموکرات تداوم داشته است.
هند: سیستم توزیع عمومی و دیجیتالی شدن تدریجی
هند از دهه ۱۹۴۰ طرحی موسوم به PDS (Public Distribution System) را با هدف تأمین امنیت غذایی طبقات فرودست راهاندازی کرد. این طرح در آغاز مبتنی بر توزیع کوپنهای کاغذی بود، اما از سال ۲۰۱۳، با تصویب قانون امنیت غذایی، وارد فاز مدرنتری شد.
دولت هند با استفاده از پایگاه داده بیومتریک Aadhaar و صدور کارتهای هوشمند، سعی کرد دسترسی دهکهای پایین را به برنج، آرد و غلات اساسی به شکل هدفمندتر و شفافتری مدیریت کند.
بر اساس دادههای بانک جهانی تا سال ۲۰۲۱ بیش از ۸۰۰ میلیون هندی تحت پوشش این سیستم قرار داشتند.
البته هند موفق شد بخشی از نشت منابع را کاهش دهد. اما چالشهایی مانند خطاهای هویتی، عدم دسترسی برخی خانوارها به اینترنت یا بانک و فساد محلی در توزیع، همچنان اعتبار این طرح را در مناطق روستایی تضعیف کرده است.
چین: تجربه اقتصاد کوپنی و رهایی از آن
در چین، نظام کوپنی بخشی جداییناپذیر از سیاستهای اقتصادی کمونیستی پس از انقلاب ۱۹۴۹ بود. از دهه ۱۹۵۰ تا اوایل دهه ۹۰ میلادی، مردم برای دسترسی به برنج، پارچه، سوخت و حتی دوچرخه، باید کوپن دولتی ارائه میدادند.
این کوپنها که در اصطلاح رایج با نام liangpiao شناخته میشدند، ابزار اصلی مدیریت عرضه و تقاضا در اقتصاد دولتی چین بودند.
اما با آغاز اصلاحات بازار محور در دوران دنگ شیائوپینگ، نظام کوپنی به تدریج کنار گذاشته شد. تا سال ۱۹۹۳، اغلب کوپنها منسوخ شدند و مردم اجازه یافتند از بازار آزاد استفاده کنند.
تحلیلگران معتقدند این تصمیم، نقش مهمی در جهش اقتصادی چین داشت. زیرا رقابت، بهرهوری و نوآوری را جایگزین سهمیهبندی و تخصیص دولتی کرد.
مصر: کوپن دیجیتال برای نان و روغن
مصر یکی از معدود کشورهای خاورمیانه است که سیستم گستردهای از یارانههای غیرنقدی را به شکل دیجیتال اجرا میکند.
از اوایل دهه ۲۰۱۰ بهویژه پس از بحرانهای ارزی و حذف تدریجی یارانه انرژی، دولت مصر اقدام به صدور کارتهای هوشمند تغذیه برای خرید نان، برنج و روغن کرد.
در این طرح، هر شهروند واجد شرایط میتواند با استفاده از کارت خود، سهمیهای از کالاهای اساسی را با قیمت یارانهای خریداری کند. تا سال ۲۰۲۲، بیش از ۶۰ میلیون مصری تحت پوشش این طرح بودند.
برخی گزارشهای مستقل از موفقیت نسبی این سیستم در کاهش صفهای توزیع و جلوگیری از قاچاق کالا خبر دادهاند. با این حال، کمبود کالا در برخی مناطق، فساد محلی در ثبت خانوارها و چالشهای تأمین مالی، همچنان پابرجاست.
ایران: کالابرگ الکترونیکی در دوراهی بودجه و تورم
در ایران، پس از حذف ارز ترجیحی در اردیبهشت ۱۴۰۱ دولت اعلام کرد که بخشی از یارانه معیشتی به صورت کالابرگ الکترونیکی و از طریق کارت بانکی پرداخت خواهد شد.
بر اساس این طرح، خانوارها میتوانستند معادل ماهانه یارانه نقدی خود را به شکل اعتبار خرید کالاهای اساسی، پیش از موعد دریافت و استفاده کنند.
با وجود اجرای آزمایشی در چند استان و آغاز مرحله اول سراسری، تاکنون این طرح با فراز و فرودهای زیادی مواجه بوده است.
مرحله سوم اجرای آن در بهار ۱۴۰۴ به گفته برخی مقامات، به دلیل کمبود منابع مالی به تعویق افتاد. علاوه بر این، بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ نشان میدهد ردیف مشخصی برای اجرای این طرح لحاظ نشده و محل تأمین اعتبارات آن همچنان نامعلوم است.
کارشناسان اقتصادی معتقدند در صورت عدم شفافیت مالی و نبود منابع پایدار، اجرای چنین طرحی میتواند خود به عاملی برای افزایش کسری بودجه و فشار بر پایه پولی تبدیل شود.
از سوی دیگر، مشخص نیست تا چه اندازه این طرح توانسته اهدافی مانند مهار تورم مواد غذایی یا حمایت هدفمند از دهکهای پایین را محقق کند؛ چراکه هنوز گزارش جامعی از نتایج پایش آن منتشر نشده است.
تجربهای جهانی، نتایجی متنوع
آنچه از مرور تجربههای جهانی برمیآید، این است که طرحهای یارانهای غیرنقدی (از کوپنهای سنتی گرفته تا کارتهای الکترونیکی) وابسته به بستر اقتصادی، نهادی و اجرایی هر کشور بودهاند.
در آمریکا، اجرای دیجیتال و هدفمند، کارایی نسبی را تضمین کرده است. در هند و مصر، فساد و زیرساختهای ناکارآمد مانع تحقق کامل اهداف بودهاند؛ و در چین، کنار گذاشتن سیستم کوپنی، مقدمهای بر جهش اقتصادی محسوب شده است.
در مورد ایران نیز، هنوز برای ارزیابی نهایی زود است. اما نکته کلیدی آن است که بدون منابع پایدار و شفاف، هیچ سیاست حمایتی—even الکترونیکیترین نسخه آن—نمیتواند در بلندمدت موفق بماند.
حتی ممکن است، در شرایط فعلی، به فشارهای مالی دولت بیفزاید و خود، محرکی برای رشد تورم باشد؛ پدیدهای که در تضاد کامل با هدف اولیه این سیاست قرار دارد.