وقتی بخشش زندگی میبخشد / مردی که از اعدام نجات یافت و خیر شد
اعدام مرد محکوم به قتل که شبیه به صحنهای از فیلمهای سینمایی بخشیده شد! او پس از پرداخت دیه مقتول با کمک خیرین و پسانداز همسلولیاش، از طناب دار نجات یافت و زندگی جدیدی آغاز کرد.
مردی که بعد از اجرای حکم مرگ توسط طناب دار بخشیده شد، به زندان بازگشت و با کمک پسانداز همسلولی خود و حمایت خیرین توانست دیه مقتول را پرداخت کند و رضایت خانواده مقتول را بگیرد. این اتفاق که شبیه به فیلمهای سینمایی به نظر میرسد، واقعیتی است که طی چند سال گذشته رخ داده و پایانی احساسی و انساندوستانه یافته است. او بعد از آزادی، در حرم امام رضا (ع)، پسرش را پس از هفت سال در آغوش گرفت.
این ماجرا از اردیبهشت سال ۱۳۹۶ آغاز شد، زمانی که بیمارستانی در یکی از شهرهای خراسان رضوی به پلیس اطلاع داد مردی زخمی که به بیمارستان منتقل شده بود، بر اثر جراحت گردن جان داده است. با اعلام این خبر، نیروهای پلیس در بیمارستان حضور یافتند و جسد مرد میانسالی به نام سعید را یافتند که با ضربه چاقو به گردنش کشته شده بود.
نزاع در جاده
تحقیقات پلیس نشان داد که یک راننده عبوری پیکر زخمی سعید را کنار جاده پیدا و پیش از رسیدن آمبولانس او را به بیمارستان منتقل کرده بود. بررسیها حاکی از آن بود که سعید چند روز پیش با مردی به نام پژمان، که مدیر یک نمایندگی بیمه بود، درگیر شده بود. این درگیری به علت اختلاف مالی بین آنها در خصوص بیمه خودرو شکل گرفته بود. روز حادثه، سعید و پژمان برای حل اختلاف به توافق رسیده بودند که با هم ملاقات کنند اما چند ساعت بعد، جسد سعید پیدا شد.
دو سال تعقیبشواهد ثابت میکرد سعید توسط پژمان به قتل رسیده است. با این حال، پژمان پیش از ورود پلیس خانهاش را ترک کرده و به صورت مخفیانه زندگی میکرد. مأموران پلیس دو سال تلاش کردند تا او را دستگیر کنند، تا اینکه سرانجام توانستند مخفیگاه پژمان را در شهر مشهد پیدا کرده و او را بازداشت کنند.
اعتراف به قتل
پژمان در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و توضیح داد که ماجرایی تصادفی بوده است. او گفت: «سعید بعد از اختلاف مالی برای بیمه خودرویش، مرا مسئول خسارتش میدانست و از من خواست خسارتش را جبران کنم. آن روز هنگام مشاجره در خودرو با من درگیر شد و با چاقو به من حمله کرد. در خلال درگیری، چاقو به گردن او برخورد کرد و من از ترس فرار کردم. در این دو سال به دلیل عذابوجدان و ترس از دستگیری، آواره بودم. اما قصدی برای قتل او نداشتم.»
لحظاتی پس از مرگ
در دادگاه، اولیای دم تقاضای قصاص کردند و پژمان به اعدام محکوم شد. تلاشها برای جلب رضایت خانواده مقتول بینتیجه بود تا اینکه خرداد سال گذشته، پژمان پای چوبه دار رفت. طناب مرگ به گردنش آویخته شد و حکم اجرا گردید. اما پس از گذشت یک و نیم دقیقه، پسر و دختر مقتول اعلام کردند او را بخشیدهاند. با این اعلام، پژمان از طناب دار پایین آورده شد و به بیمارستان منتقل گردید. پزشکان موفق شدند جان او را نجات دهند. هرچند گردن او آسیب دیده بود، اما زنده ماند.
دیدار پس از هفت سال
بعد از بهبودی، پژمان به زندان بازگردانده شد. اولیای دم درخواست دیه کردند و او با کمک خیرین و حتی پسانداز همسلولیهایش توانست دیه را به خانواده مقتول پرداخت کند. سرانجام او آزاد شد و چند روز بعد در حرم امام رضا (ع)، پسرش را بعد از هفت سال ملاقات کرد. او گفت: «من تصمیم گرفتهام جبران کنم و اکنون برای رضایت گرفتن برای همسلولیهایم که در وضعیت مشابهی هستند تلاش میکنم.»
منبع: رکنا