نقشه گنج بشریت
چند روز پیش، سخنان جنجالی رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، درباره «نوروز» و نسبت دادن این جشن کهن به میراث فرهنگی ترکیه، موجی از واکنشها را در فضای رسانهای و میان مردم منطقه بهراه انداخت. این اظهارات بار دیگر شعله یک مناقشه قدیمی را برافروخت؛ آنجا که نوروز، این جشن باستانی و هزاران ساله، «میراث فرهنگی ترکیه» نامیده شد. سخنانی که تنها در قالب یک جمله بیان شد، اما در دل خود سوالات و حساسیتهای عمیقی درباره هویت فرهنگی، ریشه تاریخی آیینها و اهمیت ثبت جهانی میراث ناملموس به همراه داشت.

نوروز، جشن آغاز بهار و نو شدن طبیعت، سالهاست در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو به نام ایران و چند کشور دیگر ثبت شده. اما چرا همچنان شاهد تلاش کشورهایی برای مصادره این آیین کهن هستیم؟ و اصلاً میراث ناملموس چیست و چه جایگاهی در هویت فرهنگی ملتها دارد؟
حتما لابه لای اخبار خوانده یا شنیدهاید که فلان اثر ایرانی در فهرست میراث جهانی ثبت شد یا بهمان اثر قرار است از فهرست خارج شود. شاید هم در بازدید از یک محوطه تاریخی نشان یونسکو را در تابلوی راهنمای آن دیدهاید که زیر آن اطلاعاتی درباره ارزش فرهنگی تاریخی آن اثر داده شده است. سوال اینجاست که اساساً این میراث جهانی چیست؟ به چه محوطه یا بنای تاریخی یا منطقه طبیعی اثری جهانی میگویند و بودن یا نبودن یک میراث در فهرست جهانی چه اهمیتی دارد؟ برای پاسخ به این پرسشها به سراغ رضا مختاری دانشآموخته ایرانشناسی رفتهایم که علاوه بر آن که سردبیر ماهنامه ایرانشناسی «سرزمین من» از شماره ۱ تا 101 بوده، مدیریت پژوهشی و تدوین پرونده ثبت «لنجسازی و لنجرانی ایرانیان در خلیج فارس» را نیز بر عهده داشته است؛ اثری که در سال ۲۰۱۱در فهرست میراث ناملموس جهانی به ثبت رسید.
وقتی از فهرست میراث جهانی حرف می زنیم از چه حرف می زنیم؟
این فهرست را با فهرست رکورد گینس مقایسه کنیم؛ یعنی بر اساس یک سری معیارها شما در یک فهرست با مواردی سر و کار دارید که دارای ویژگیهای ممتاز و منحصر به فرد هستند. در فهرست میراث جهانی یونسکو هم با محوریت آثار تاریخی و طبیعی شما با مجموعهای طرف هستید که دارای ارزشهای فرهنگی، تاریخی یا طبیعی، استثنایی و ممتاز در سطح جهانی هستند. و البته که این آثار در زمره میراث فرهنگی جامعه بشری بر روی کره زمیناند یا بخشی از شگفتیهای نادر طبیعی هستند که فرض بر این است که همه انسانها موظفند از آنها محافظت کنند. به عنوان مثال می توان از آثار این فهرست به دیوار بزرگ چین، اهرام مصر، دره گرند کنیون در آمریکا، معبد اکروپولیس در یونان ،بنای کلسئوم در ایتالیا ، تاج محل در هند و تخت جمشید در ایران اشاره کرد.
مکان های فهرست میراث جهانی چگونه انتخاب می شوند؟
یونسکو یک معیار عمومی ده گانه برای انتخاب آثار دارد و در این چارچوب و طی یکی رشته فرایند این موارد به وسیله کارشناسان بینالمللی و با تایید کمیته میراث جهانی انتخاب میشوند. به طور خلاصه این مکانها باید ارزش جهانی برجستهای داشته باشند و نمایش شاهکاری تاریخی از نبوغ و خلاقیت انسان بوده یا اینکه یک پدیده طبیعی استثنایی باشند. یونسکو یک معیار عمومی ده گانه برای انتخاب آثار دارد و در این چارچوب و طی یکی رشته فرایند این موارد به وسیله کارشناسان بینالمللی و با تایید کمیته میراث جهانی انتخاب میشوند. به طور خلاصه این مکانها باید در سطح جهانی برجسته باشند که به معنای آن است که نمونه ای از نبوغ و خلاقیت نوع بشر هستند یا اینکه یک پدیده طبیعی استثنایی باشند.
از چه سالی چنین روندی برای انتخاب فهرست میراث جهانی شکل گرفت؟
در حال حاضر انتخاب میراث جهانی تحت یک معاهده بینالمللی است که در سال 1972 شکل گرفته اما تاریخ ایده اولیه ایجاد یک جنبش بینالمللی برای حفاظت از میراث فرهنگی جهانی به پس از جنگ جهانی اول و تخریب محوطههای تاریخی ناشی از آن بر میگردد. رخداد مهم برای ایجاد معاهده در انتهای دهه پنجاه میلادی رقم خورد. در آن سالها دولت مصر تصمیم به ساخت سد اسوان بر روی رود نیل میگیردکه به معنای زیر آب رفتن یکی از معابد باستانی مصر به اسم ابوسمبل است. زنگ خطر این تصمیم به صدا در میآید و یک کمپین حفاظتی در سطح جهانی به راه میافتد. در نهایت با حمایت مالی یونسکو و مشارکت پنجاه کشور رقمی معادل 80 میلیون دلار هزینه میشود تا در یک جابجایی شگفت انگیز کل این معبد به به جای دیگری منتقل شود. مشارکت کشورها در یک پروژه حفاظتی میراث فرهنگی، اتفاق مهمی بود که بعدها با جنبشهای دیگر حفاظت از مکانهای تاریخی و طبیعی ترکیب شد و عاملی شد برای تولد معاهده میراث فرهنگی جهانی سال 1972.
آیا درست است که تخریب میراث جهانی جنایت جنگی شمرده می شود؟
در جهان تصمیم اینکه چه چیز جنایت جنگی است و صدور حکم برای آن بر عهده دیوان کیفری بین المللی یا ICC است. در 2016 این دادگاه احمد الفقی المهدی را به دلیل هدایت عمدی حملات علیه مساجد و مقبرههای تاریخی در منطقه تیمبوکتو در کشور مالی به جنایت جنگی محکوم کرد. از دو منظر این قضیه اهمیت دارد یک توجهی که دیوان به اهمیت این بناها در فرهنگ مردم آن منطقه داشته و دیگر اینکه تخریب کننده قصدش از این تخریب نابودی هویت فرهنگی یک گروه انسانی بوده. اینجا نقش میراث فرهنگی برای یک ملت یا جامعه انسانی اهمیت پیدا می کند که تخریب آن یعنی تخریب فرهنگ و هویت فرهنگی یک ملت. گذشته از این حکم معاهده ای نیز وجود دارد که در سال 1954 در لاهه تحت نظارت یونسکو با عنوان حمایت از دارایی فرهنگی در زمان درگیری های مسلحانه به تصویب رسید. این معاهده اولین و جامع ترین معاهده چند جانبه است که منحصراً به حفاظت از میراث فرهنگی در زمان جنگ اختصاص یافته است.
این آثار تاریخی چه فایده ای برای یک کشور دارند؟
در ابعاد ملی این آثار نمود حافظه تاریخی فرهنگی و اجتماعی یک ملت هستند و محو آنها یک ملت را دچار آلزایمر هویتی میکند و دیگر خودش را نمیشناسد. مهمترین عناصر هویت بخش ملی و غرورساز برای یک ملت گذشته تمدنی آنهاست و به معنی واقعی کلمه گنجینه تکرار نشدنی یک ملت هستند. یک مثال ساده بزنم شما وقتی یک بنای تاریخی با قدمت مثلا 200 ساله را تخریب میکنید، دیگر ان را از تاریخ و صفحه روزگار محو میکنید و امکان ساخت دوباره آن صفر است. اما اگر مثلا یک بنای دو ساله را تخریب کنید حداقل طی یک سال میتوانید بهترش ر ا بسازید. یا مثلا فرض کنید یک چنار 500 ساله را تخریب کنید. 500 سال دیگر زمان و مراقبت لازم دارید تا چنین چناری به وجود آید. این معیار معیار ندرت و کمیابی یک پدیده است. مثلا طلا که ارزش دارد چون کم است.
ثبت آثار یک کشور در فهرست میراث جهانی چه فایده ای می تواند برای آن کشور داشته باشد؟
در پاسخهای قبل به ابعاد فرهنگی و هویتی میراث فرهنگی کمابیش پرداختیم من میخواهم به بخش اقتصادی ماجرا اشاره کنم؛ طی یک آمار در سال 2023 اندازه بازار گردشگری میراثی (چه فرهنگی چه طبیعی) بیش از 587 میلیارد دلار بوده است. این رقم، رقم قابل توجهی است و طبعا کشوری که میراثش دارای کیفیت جهانی باشد و برنامهریزی درستی برای بهره برداری از این سرمایه ملی داشته باشد میتواند نفع اقتصادی معناداری از آنها ببرد؛ طبعا تعیین شدن یک اثر به عنوان میراث جهانی، شناخت بینالمللی را به همراه دارد که میتواند گردشگری و غرور ملی را تقویت کرده و همچنین دسترسی به بودجه جهانی برای تلاشهای حفاظتی را فراهمکند.
آیا شده یک اثر از فهرست جهانی خارج شود؟
بله. کشور عمان پناهگاه حیات وحشی ثبت کرد که زیستگاه یک نوع بز کوهی به اسم تیزشاخ یا اوریکس عربی بود. دولت عمان اما بعد از ثبت در فهرست میراث جهانی، مساحت این منطقه را به میزان 90 درصد کاهش داد. یعنی فقط ده درصد از فضای اولیه منظقه حفاظتی شد. کمیته میراث جهانی این عمل را مصداق از بین بردن ارزش جهانی برجسته اثر در نظر گرفت و دو سال بعد از ثبت از فهرست خارج شد. یا کلسیای جامع باگراتی در گرجستان به دلیل بازسازی و تغییرات گسترده که موجب میشد ساختار اصلی و یکپارچگی تاریخی این بنا را تغییر پیدا کند، از فهرست حذف شد. نمونه دیگر شهر بازرگانی دریایی لیورپول در انگلستان است که یونسکو آن را به خاطر موافقت با ساخت پروژههایی مثل ساخت استادیوم فوتبال اورتون در محدوده این محوطه تاریخی آن را از فهرست حذف کرد چون آن را ناقض اصالت و یکپارچگی تاریخی محوطه میدانست.
بعضا میشنویم که یک اثر در فهرست میراث ناملموس ثبت شده؛ میراث ناملموس چیست و فرقش با میراث ملموس در چه مواردی است؟
بیش از سی سال بعد از معاهده میراث جهانی یونسکو یک معاهده دیگر شکل گرفت که نقصهای معاهده قبلی را بر طرف میکرد. در معاهده جدید به جای تاکید بر میراث فیزیکی، مادی یا ملموس به میراث غیرمادی یا ناملموس توجه میکرد. دلیل اصلی این بود که فرهنگ به آثار مادی یا خیلی باشکوه محدود نمیشود. مثال بزنم همین زبانی که ما با آن حرف میزنیم یک پیکره مداوم چندهزار ساله دارد و محملی است برای انواع اشکال فرهنگی مثل قصهها و افسانهها و لالاییها . یا بسیاری از آداب و رسوم همچنان در جهان توسط مردم جهان به جا آورده میشود که اینها سابقه و ریشه تاریخی دارند. یا مهارتها یا دانشهای سنتی هستند از طب گرفته تا دریانوردی و ساخت صنایع دستی که اینها در یک روند تاریخی به امروز رسیدهاند. نکته اینجاست که این نمودهای فرهنگی فرایند انتقالشان سینه به سینه بوده و از نسلی به نسلی دیگر منتقل شده و همچنان انسانهای امروزی حامل آن هستند. و بعید نیست که در دنیای امروز و با فرایند جهانیسازی به زودی همه آنها محو شوند. بخصوص که آنها در ذهن و دل آدمها هستند و شیوه انتقالشان هم شفاهی بوده و نه مکتوب یا آکادمیک. راه حل یونسکو این بود که این میراث انسانی در خطر است و باید به آن توجه شود. اما با روشهایی متفاوت چون حفاظت از یک جریان فرهنگی زنده پیچیدهتر از اشیا یا بناهای تاریخی است. شما نمیتوانید از آنها مثل اشیا یا بناها حفاظت کنید؛ چون ذات آن در جریان داشتن و ساری بودن بین مردم است. از این جهت در میراث فرهنگی ناملموس فرد فرد آدمها و فرهنگ سنتی آنها نقش مهمی دارند.
با شکل گیری مفهوم میراث فرهنگی ناملموس چه چیزهایی اهمیت پیدا می کنند؟
طبق تعریف یونسکو میراث ناملموس شامل پنج قلمرو می شود سنت های شفاهی و زبان به مثابه محملی برای میراث فرهنگی ناملموس، هنرهای نمایشی، مراسم جمعی و آداب و رسوم و مناسبت های آیینی، دانش و اعمال مرتبط با طبیعت و کیهان و صنعتگری سنتی. با این تعریف یک آیین کهن یک کشور یا یک جامعه انسانی بخشی از میراث فرهنگی بشریت است. یا مثلا مهارتها یا دانشهای سنتی وجود دارد که ممکن است یک آدم معمولی دارای آن باشد بدون آنکه آموزشی دیده باشد یا دانشگاهی رفته باشد. یونسکو این دانش را در سطح جهانی دارای اهمیت می داند و آن فرد را یک گنیجنه برای این دانش سنتی می داند. فرض کنید یک معمار سنتی دانشی دارد که سینه به سینه آموخته بدون آنکه دانشگاه رفته باشد، طبیعی است که این دانش به واسطه روش انتقال شفاهی در معرض خطر است و باید به این آدم و دانش اش به عنوان یک گنج فرهنگی نگاه کرد. یا مادربزرگی که ممکن است سواد خواندن و نوشتن نداشته باشد اماانبوهی از ترانه و متل و لالایی و قصه از حفظ است؛ یا دستور پخت نان یا غذایی را می داند و مهارت و دانشی در استفاده از گیاهان دارویی دارد که خودش یک مهارت یا دانش سنتی است. با تعریف یونسکو این مادربزرگ تبدیل به حامل یک گنج فرهنگی بشری می شود که در ابعاد جهانی باید از دانش و مهارت او حفاظت کرد و به نسلهای بعدی انتقال داد. یا مثال دیگر یک تعزیه خوان یا نوازنده محلی نغمه هایی را بلد است که جزو میراث بشری است.
افراد میتوانند خودشان اثری را ثبت جهانی کنند ؟
معاهدههای بینالمللی بین دولتها شکل میگیرد و اعضای معاهداتی که نام بردیم هم دولتها هستند. بنابراین مردم کشورها را دولتهایشان نمایندگی میکنند و آنها هستند که باید با مهارت بسیار لوایح خود را برای اثبات اهمیت میراث خود ارائه کنند و پس از تصویب هم موظفند از آنها حفاظت یا مراقبت و پاسداری کنند. اما یونسکو نقش سازمانهای مردم نهاد را در این موارد جدی میبیند. بخصوص در زمینه میراث ناملموس. نکته مهم اینجاست که ما حتی اگر عضوی از یک روستا با جمعیت کم باشیم میتوانیم خودمان به دنبال رصد میراث ملموس و ناملموسمان باشیم و بعد به دنبال معرفی آن در سطح کشوری و حتی جهانی باشیم. قطعا در کشور ما هر منطقه برای خودش نمونههای زیادی از این عناصر میراثی دارد. چیزهایی که فرهنگ و تاریخ مردم آن منطقه را متمایز و متفاوت میکند و فردا روز با همسانسازی فراگیری که چه در بناها و چه در فرهنگها وجود دارد از بین خواهند رفت. در حال حاضر بخصوص با وجود اینترنت و شبکههای مجازی این فرصت فراهم است که اشخاص در محدوده منطقه و حتی خانواده خود به میراث فرهنگی خودشان توجه کنند و آن را به دیگران معرفی کنند. با این روش یک ارتباط جالب بین نسلهای جدید و قدیم هم شکل خواهد گرفت.