درخواست قاتل از اولیای دم در دادگاه برای نجات از قصاص
مردی در شرق تهران به دلیل اختلافات همسایگی، زوجی را مقابل چشمان فرزندشان به قتل رساند و با درخواست قصاص اولیای دم روبهرو شد؛ وی جزئیات هولناک این جنایت را توضیح داد.

مردی که به خاطر دعوای همسایگی، زوجی را مقابل چشم فرزندشان به قتل رسانده است، با درخواست قصاص از سوی اولیای دم روبهرو شد و جزئیات قتل را توضیح داد.
متهم که یک روز بعد از قتل خود را به ماموران تسلیم کرده بود، در توضیحاتش گفت که چطور این اتفاق افتاد.
یک سال قبل فردی به ماموران پلیس در شرق تهران مراجعه کرد و گفت دو نفر را کشته است. او گفت: «من با همسایهام اختلاف داشتم. در آن خانه مستاجر بودم و مقتول به نام آرش که مدیر ساختمان بود، به طرق مختلف من را اذیت میکرد و آب و برق را روی ما میبست. من چند بار با او درگیر شدم. آخرین بار جلوی در خانهاش رفتم تا بگویم آنقدر اذیت نکند که به من حمله کرد. من با خودم چاقو برده بودم. وقتی حمله کرد توانستم از خودم دفاع کنم. بعد همسرش جلو آمد که او را هم زدم. قصدم کشتن آنها نبود.»
با حضور ماموران در محل اجساد پیدا و کودک دو ساله آنها به پدربزرگش تحویل داده شد. متهم نیز بعد از بازداشت به دادسرا برده شد. او دوباره به قتل اعتراف کرد و کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.
در جلسه رسیدگی که در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده شد. سپس اولیای دم در جایگاه حاضر شدند و خواستار مجازات قصاص شدند. آنها از طرف کودک مقتولان نیز درخواست قصاص را مطرح کردند.
وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهام هر دو فقره قتل را قبول کرد و گفت: «من اتهام را قبول دارم. زمان حادثه عصبانی شدم اما از خودم دفاع کردم. هشت ماه قبل من به آن خانه رفته بودم. هر بار آرش اذیت و به طرق مختلف کاری میکرد که ما از آنجا برویم. وقتی موضوع را به صاحبخانه گفتم، فهمیدم آرش با مستاجر قبلی هم همین کار را کرده است. او چون مدیر ساختمان بود، آب و برق را روی ما قطع میکرد و میگفت زیاد مصرف میکنید. کارهایی میکرد که نتوانیم زندگی کنیم. روز حادثه مقابل خانه او رفتم که بگویم دست از کارهایش بردارد. چون بارها درگیر شده بود، برای احتیاط با خودم چاقو بردم. وقتی صحبت ما به درگیری کشید، او روی من چاقو کشید و من هم چاقو درآوردم. آرش را زدم. بعد زنش جلو آمد. میخواست به شوهرش کمک کند. او از آشپزخانه یک چاقو آورد که مجبور شدم او را هم بزنم.»
متهم گفت: «من درجا پشیمان شدم اما دیگر فایدهای نداشت. دلم برای بچه آنها سوخت و چند ساعت بعد خودم را تسلیم کردم.»
بعد از گفتههای متهم و وکیل مدافع او، هیات قضات برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند.
منبع: رکنا