قلعهنویی، خودش را دوست دارد یا طارمی؟
تیم ملی ایران این روزها نه با بحران بازیسازی در میانه میدان دستوپنجه نرم میکند و نه حتی با مشکل گلزنی؛ بحران اصلی، همان چیزی است که در امارات از قاب دوربینها بیرون زد: شکافی میان نیمکت و ستاره بزرگ تیم. شکافی که اگر ترمیم نشود، میتواند آینده تیم را در آستانه جامجهانی مخدوش کند.
داستان از یک پنالتی شروع شد؛ ضربهای که قرار بود مهدی طارمی بزند اما سر از پای میلاد محمدی درآورد. تغییر تصمیمی که — طبق روایتها — نه با اطلاع سرمربی انجام شد و نه در چارچوب وظایف بازیکن. ایران پنالتی را از دست داد و جام را هم؛ اما مهمتر از هر دو، اقتدار امیر قلعهنویی بود که در زمین مسابقه فرو ریخت. نگاه حیرتزده او کنار خط، تصویری بود که خیلیها آن را نشانه آشکاری از اوج گرفتن بازیکنسالاری در تیم ملی دانستند.
فوتبال ایران سالهاست با این پدیده دستبهگریبان است، اما کمتر پیش آمده که چنین عیان و بیپرده در یک مسابقه رسمی خود را نشان دهد. حالا پرسش مهم پیش روی سرمربی تیم ملی این نیست که ترکیبش مقابل حریفان آسیایی چه خواهد بود؛ بلکه اینکه چگونه شکاف ایجادشده میان نظم تیمی و رفتار ستارهها را ترمیم میکند.
امیر قلعهنویی همیشه از طارمی تمجید کرده و بارها از تواناییهای او دفاع کرده است. اما آنچه امروز روی میز قرار دارد، یک موضوع شخصی نیست؛ یک مسئله راهبردی است: مرز اختیارات سرمربی کجاست و آیا بازیکن میتواند در لحظه حساس مسابقه، مسیر تصمیمگیری را تغییر دهد؟
این سؤال وقتی جدیتر میشود که به یاد بیاوریم دراگان اسکوچیچ نیز در روزهای اوج کارش، برای حفظ نظم تیمی قید ستاره را زد و طارمی را کنار گذاشت؛ تصمیمی پرهزینه اما پیامدار.
حالا نوبت قلعهنویی است که تعیین تکلیف کند. اردوهای بعدی تیم ملی، آزمونی برای او خواهد بود:
دعوت از طارمی؟ یعنی حفظ آرامش سطحی و پذیرش رفتار اخیر.
حذف طارمی؟ یعنی بازگرداندن خط قرمزها و احیای نظم، هرچند به قیمت جنجال.
تیم ملی این روزها پیش از هر چیز به ساختار، به فرماندهی و به وحدت نیاز دارد. و شاید نخستین گام در این مسیر، پاسخی باشد که از نیمکت تیم ملی به گوش میرسد؛ پاسخی برای این سؤال ساده اما سنگین:
آیا قلعهنویی برای حفظ اقتدار تیم ملی از طارمی عبور میکند؟ یا ترجیح میدهد بحران را پشت پرده نگه دارد و مسیر را با همان شکاف ادامه دهد؟