EN
به روز شده در
کد خبر: ۵۷۶۶۶

خنیاشهر در نخستین گام / اثر مشترک پرواز همای و متین مرعشی

نخستین اثر از پروژه‌ی «خنیاشهر» با صدای پرواز همای و متین مرعشی با عنوانِ «هوای روزگار» منتشر شد.

خنیاشهر در نخستین گام / اثر مشترک پرواز همای و متین مرعشی

پروژه‌ی «خنیاشهر» در نخستین گام خود، یکی از خوانندگان شناخته شده‌ی موسیقی ایران را کنار خود دارد. پرواز همای با حضور در «خنیاشهر» در کنار متین مرعشی به اجرای قطعه‌ی «هوای روزگار» پرداخته که ترانه‌ی این قطعه شامل دو بخشِ فارسی و گیلکی است.

مدیر هنریِ پروژه «خنیاشهر» امیرحسین سمیعی است.

قطعه‌ی «هوای روزگار» با آهنگسازی و تنظیم جابر بهارمست ساخته شده و شعر بخش فارسی را پرواز همای سروده و ترانه‌ی بخشِ گیلکی از سروده‌های مجتبی کاظمی است.

در این قطعه سعید فرازمند سه‌تار و افشین آراسته نی‌لبک نواخته‌اند.

متن ترانه این قطعه به این شرح است:

بوشویی بنایی مَرَ بی قرار

رفتی  وبیقرار من و رها کردی

تو ننی چی دَردی دَره انتظار

نمیدانی که انتظار چه دردی دارد

دِ اَن غن نیه سنگ سینه درون

این دیگر غم نیست در سنگ  درون  سینه

دِ ماتم نخوانم که نَره شوگون

دیگر  از ماتم نخواهم  خواند که شگون ندارد

میخونَ  بیدین از می چیشمان فیده

به  خونی نگاه کن  که  از چشم هایم  میرزد

می اشکَ بیدین دم به  دم سرخَوَ

اشک مرا ببین  که هر دم سرخ میریزد

تو پاییز بوشویی بهاره کُری

تو  پاییز رفته  بودی و اکنون  بهار است  زیبا

می روزان همش انتظار کری

روزهای من با انتظار میگذرد زیبا

بو گفتی کی ابرا ببارد اَیی

گفتی که ابرها بگذرند دوباره  باز میایی

بیا کی بوموردَم من از تنهایی

بیا  که  از تنهایی در حال مردنم

هیزار ساله اینگار کی  وارش مِرِه

انگار  هزاران سال است که  باران  میبارد

تیرافا ایسم تا میچون سو دَره

تا چشم  هایم قدرت دیدن دارند در انتظار تو میمانم

هوای  روزگار بی محتوایه

هوای روزگار دیگر محتوایی ندارد

آخ  محبت در گرفتاری دَوایِ

محبت در روزگار  گرفتاری دوای درد است

اخ  خداوندَ بیدین اَ روزگارَ

خداوندا نگاه  کن به این روزگار بد

آخ  میان بر قشنگی بی وفایَ

یارم با این همه  زیبایی بی وفاست

شبا تا سحر منتظر بودم  و

ز حال دلت بی خبر بودم و

تو  حتی به خوابم  نمی آمدی

و من  خیره  هر شب به در بودم  و

بگو کی به  داد دلم  میرسی

امان از غریبی  و  از بی کسی

به  خوابم بیا یک  شب و رحم کن

رهایم کن  از رنج  و دلواپسی

نگفتی که  با من چه ها میکنی

مرا در خیالت رها میکنی

من بی خبر از جفای مهان

گمان  کرده بودم وفا میکنی

بو گفتی کی ابرا ببارد اَیی

گفتی که ابرها بگذرند دوباره  باز میایی

بیا کی بوموردَم من از تنهایی

بیا  که  از تنهایی در حال مردنم

هیزار ساله اینگار کی وارش مِرِه

انگار  هزاران سال است که  باران  میبارد

تیرافا ایسم تا میچون سو دَره

تا چشم  هایم قدرت دیدن دارند در انتظار تو میمانم

«خنیاشهر» اتفاقی هنری و کاملا مستقل است که تلاش می‌کند تولیدات خود را به گوش مخاطبان برساند. «خنیاشهر» تلاش می‌کند تا موسیقی نواحی مختلف ایران را در کنار موسیقی امروز قرار دهد. در این مسیر، نغمه‌های موسیقی نواحی با تنظیمی به روز و با صدای خوانندگانی توانمند به گوش مخاطبان می‌رسد.

متین مرعشی خواننده‌ی جوانی است که به عنوان استعدادی نوظهور در عرصه موسیقی ایران، به مخاطبان موسیقی معرفی می‌شود.

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار