درست مثل قیمت گوجه سبز؛ چرا قیمت بلیتهای کنسرت در سالنهای واحد متفاوت است؟
ساده بپرسیم و شفاف: چرا قیمت بلیت خواننده در یک سالن واحد با هم متفاوت است؟ چه معیارهایی بر این قیمتگذاری تاثیر دارد؟ در آوش این موضوع را بررسی میکنیم.

در حالی که فصل جدید کنسرتها در تهران آغاز شده، به قیمت بلیتهای سالنهای پایتخت برای چند خواننده مطرح که نگاهی میاندازیم متوجه تفاوتهای زیادی بلیت بین خوانندهها میشویم. با آنکه محل برگزاری و حتی نوع چینش صندلیها تقریباً یکسان است، قیمت بلیتها گاهی چند صدهزار تومان باهم اختلاف دارند. این تفاوت، سؤالی کلیدی را بهوجود میآورد: چه کسی تصمیم میگیرد بلیت یک کنسرت در یک سالن و یک ردیف واحد، یکی یک میلیون و هفتصد هزار تومان باشد و آن خواننده دیگر یکمیلیون و 300 هزار تومان؟
با گشت و گذار در سایتهای فروش بلیت کنسرتها فهمیدیم سیروان خسروی در همکف و ردیفهای جلوی سالن یک میلیون و هفتصد هزار تومان بلیت فروخته و این اتفاق برای مجید رضوی هم رخ داده و درست در همان سالن و در همان ردیف و در روزی دیگر، خوانندهای دیگر یک میلیون و 350 هزار تومان یا یک میلیون و چهارصد هزار تومان بلیت فروشی کرده است.
این ابهامی است که برای «آوش» سوال ایجاد کرد و با تحقیقی و گفتوگویی که با برخی از اهالی موسیقی در این زمینه داشتیم متوجه عوامل متفاوتی شدیم.
بهطور مثال محل برگزاری کنسرت یکی از فاکتورهای قیمتگذاری است اما در همین شرایط هم با اینکه گفته میشود سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی، استانداردترین سالن موسیقی پاپ ایران است اما در برخی از موارد قیمت بلیتهای کنسرتش از سالن رویال هتل اسپیناس پالاس کمتر است چراکه آن سالن در هتلی پنج ستاره واقع است و در رده لوکس به حساب میآید.
از طرف دیگر در کمتر بودن قیمت ردیفهای میانی سالن میلاد این موضوع حائز اهمیت است که ظرفیت این سالن نزدیک به 2 هزار نفر است و در نتیجه تهیهکننده ترجیح میدهد قیمتهای کمتری را تعیین کند تا سالن را پر کند.
مورد دوم میزان محبوبیت و «ترند» بودن شخص در فضای مجازی است. بهطور مثال حالا که مجید رضوی در اینستاگرام طرفداران زیادی دارد و جزو چهرههای نسل زد پسند سال گذشته بوده و برخی از آهنگهایش بیشترین دانلود را از آن خود کرده پس تهیهکننده اش تصمیم میگیرد تا سطح قیمت بلیت کنسرتش را بالا ببرد. در مقابل رضا صادقی با قیمتهای کمتری بلیت فروشی میکند چراکه هم پا در میانسالی گذاشته و طرفداران زیادی در میان دهه هشتادیها و حتی هفتادیها ندارد و در حوزه فضای مجازی آنقدر تاثیرگذار نیست.
روز و ساعت اجرا هم مسئله تعیین کننده و مهم دیگر است. کنسرتهایی که در شبهای تعطیل، پنجشنبه یا جمعه برگزار میشوند، معمولاً قیمت بیشتری دارند. دلیل ساده است: مخاطب بیشتر وقت آزاد دارد، احتمال پُر شدن سالن بالاتر میرود و بازار عرضه و تقاضا کار خودش را میکند.
نکته دیگر شکل صحنه، دکور و مدل اجراست. گاهی برخی از خوانندهها مثل فرزاد فرزین، سیروان خسروی و حتی اشوان برای صحنه و مدل فیلمبرداریشان هزینههای زیادی از جانب تهیهکننده برایشان صورت میگیرد و همین میشود که میزان دستمزدهای گروههایشان بالا میرود و تهیهکننده چارهای ندارد جز اینکه قیمت بلیت را افزایش دهد.
قطعا خوانندهای که با گروه کامل، نورپردازی ویژه، یا دعوت از مهمان خاص روی صحنه میرود، تجربهای متفاوت خلق میکند. این تجربه، مجوزی برای قیمتگذاری بالاتر است.
تصویر عمومی یک خواننده در ذهن مخاطب، مثل هر برند دیگری، بر ارزشگذاری بلیتش تأثیر دارد. کسی که در رسانهها بهعنوان یک ستاره یا چهره خاص و کمتر قابل دسترس معرفی میشود، ناخودآگاه از سوی مردم هم در سطح بالاتری در نظر گرفته میشود. مثلاً این اتفاق برای علیرضا قربانی و همایون شجریان افتاده است. تهییج طرفداران به عنوان تمهید تبلیغاتی مثل بلیت فروشی راس ساعت 7 صبح برای همایون شجریان بود که انگار به شکلی یک زیرکی برای داغ کردن بازار شد. نکتهای که تهیه کننده مداوم بدون اعلام قبلی و با سورپرایز کردن مخاطب تصمیم میگیرد مداوم به شب های اجرا اضافه و موج در میان مردم ایجاد کند.
اما در کشورهای دیگر چطور است؟ گویا این الگوها در خارج از کشور هم اتفاق میافتد بهطور مثال در کشور امارات و مشخصا در شهر ابوظبی که کنسرتها را با هم بررسی میکردیم قیمت بلیت جنیفر لوپز در مرداد ماه برای یک ایرانی حدود 14 میلیون آب میخورد در حالی که بلیت کنسرت گوگوش در همان سال با 10 میلیون تومان به فروش رسیده است. یا حتی قیمت بلیت کنسرت ابی در کانادا با قیمت بلیت محسن یگانه در این کشور متفاوت است. در نتیجه به نظر میرسد اختلاف قیمت، خارج از کشور دقیقاً تابع همین الگوهاست: محبوبیت جهانی، تنوع اجرایی، و انتظارات مخاطب.
در اغلب موارد، تهیهکننده یا برگزارکننده کنسرت (نه سالن) تصمیمگیرنده نهایی درباره قیمتگذاری بلیتهاست. سالن فقط اجاره داده میشود و مبلغی ثابت (و گاهی درصدی از فروش) دریافت میکند.
درنهایت این خواننده و تیم مدیریتی است که معمولاً پیشنهاد اولیه قیمت را میدهند و بر اساس تحلیل بازار و توافق با تهیهکننده، قیمت نهایی تعیین میشود. البته ذکر این نکته هم لازم است که در ایران، پلتفرمهای فروش بلیت هم در این فرایند تأثیرگذار هستند؛ چراکه با اطلاعات دقیقی از رفتار خرید مخاطب مواجهاند و میتوانند پیشنهاداتی درباره بالا یا پائین بردن قیمت ارائه دهند.
با مرور همه اینها شاید مثل معروف قدیمی به ذهن میرسد که هرچقدر پول میدهی آش میخوری! هرچند که گاهی پول هم میدهی اما آش نمیخوری! قیمتگذاری بلیت گویا شبیه قیمتگذاری گوجهسبز در بازار است که ممکن است در تجریش یک اندازه باشد و دو خیابان پائینتر ارزانتر میشود وگرنه که همه اینها بهانه است!