شوآفهای پوپولیستی و آشوب!
استقلال در گردابی از حاشیهها گرفتار شده که بعید به نظر میرسد به این زودیها از این وضعیت خلاص شود.

خوشحالی استقلالیها بعد از قهرمانی در جام حذفی خیلی طول نکشید. آبیهای پایتخت که نقش پررنگی در ناکامی پرسپولیس برای کسب سهمیه آسیایی ایفا کردند، با اینکه فصل تلخی را در لیگ برتر از سرگذاردند اما با قهرمانی در جام حذفی عملا بالاتر از رقیب دیرینه قرار گرفتند و همین حسابی خوشحالشان کرده بود اما شادی آنها دوام چندانی نداشت. خیلی زود مشخص شد که باشگاه استقلال و مدیریت آن برنامهای برای انتخاب سرمربی جدید و سپری کردن فصل نقل و انتقالات ندارد و مشکلات ریز و درشت زیادی اطراف باشگاه وجود دارند.
درحالی که زمان زیادی تا شروع فصل جدید لیگ برتر نمانده، استقلال هنوز حتی سرمربی خود را هم نمیشناسد و نه تنها در نقل و انتقالات فعالیتی نداشته بلکه هنوز قرارداد بازیکنان موثر خود را هم تمدید نکرده است. این وضعیت نابسامان و نگران کننده باعث اعتراضات گسترده هواداران استقلال در فضای مجازی و تجمع مقابل باشگاه و سردادن شعارهای تند علیه مدیران شده اما در کمال حیرت میبینیم هلدینگ خلیج فارس جز انتشار یک استوری انگیزشی و امیدوارکننده هیچ اقدام موثری در این روزهای مهم و حیاتی برای باشگاه استقلال انجام نداده و ظاهرا نخواهد داد.
درست است که هلدینگ خلیج فارس، کشتی به نام استقلال کرده و اتوبوس برای این تیم خریده و اینها برای باشگاه بیامکاناتی مثل استقلال یک اتفاق بزرگ است اما آیا در شرایط فعلی اقداماتی از این دست حلال مشکلات تیم محبوب پایتخت هستند و مورد پسند هواداران قرار میگیرد؟
استقلالی که سال گذشته در فشار و بحران بود و هوادارانش روزهای سختی را پشت سر گذاشتند در شرایط فعلی نیاز چندانی به خرید اتوبوس و کشتی ندارد بلکه نیازمند داشتن یک سرمربی بادرایت و خریدهای بزرگ در فصل نقل و انتقالات است. استقلال، فقط با داشتن یک سرمربی بزرگ و معتبر که براساس نیازهای فنی تیم، بازیکن جذب کند میتواند برای فصل آینده در قامت یک مربی ظاهر شود وگرنه داشتن کشتی و اتوبوس در این روزهای پر تنش و پر از بحران دردی از آبیها دوا نمیکند.
به نظر میرسد سبک اداره استقلال توسط هلدینگ خلیج فارس دقیقا همان سبکی است که توسط مدیران فعلی در این باشگاه به کار گرفته شده است. شوآفهای بیفایده مثل خرید کشتی و آوردن کلارنس سیدورف به استقلال، اقداماتی پوپولیستی هستند که تاکنون نه تنها فایدهای به حال استقلال ندارند بلکه فقط به ایجاد حاشیه برای تیم دامن زده است.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که ثمره اداره استقلال توسط بزرگترین هلدینگ پتروشیمی کشور بلبشویی است که این روزها در قدیمیترین و پرافتخارترین تیم فوتبال ایران میبینیم؛ اوضاع در استقلال به قدری ناامید کننده و حتی نگران کننده است که احتمالا هواداران این تیم آرزو میکنند کاش برگردند به همان دورانی که تیمشان زیر نظر وزارت ورزش و جوانان بود و این چنین آشوب به جان هوادارانش نیفتاده بود.