نسخه های جدید مغز متفکر هیات مدیره استقلال
امیر هاشمیمقدم که حضورش به عنوان مدیر ورزشی در باشگاه استقلال تقریبا قطعی شده حرفهای جالبی زد که خواندنش خالی از لطف نیست.

باشگاه استقلال پس از فصل بسیار سختی که پشت سر گذاشته، حالا به دنبال این است تا بتواند در فصل جدید با تیمی متحول شده به میادین بازگردد و این تحول صرفاً معطوف به بازیکنان نمیشود؛ در شرایطی که به تازگی کلارنس سیدورف چهره جهانی فوتبال هلند در نقش مشاور مدیریتی باشگاه استقلال به هواداران این تیم معرفی شد، امیر هاشمیمقدم مهاجم سابق استقلال هم که سالهای سال پیراهن آبی این تیم را به تن کرد، حالا در تیم مدیریتی باشگاه استقلال قرار است حضور داشته باشد.
او به تازگی در سفر علی تاجرنیا و علی نظری جویباری به کشور هلند همراه آنها بود تا در مسئله انتخاب سرمربی به استقلالیها کمک کند. این فرصتی بود تا با امیر هاشمیمقدم، پیشکسوت تیم فوتبال استقلال در «فوتبال ۳۶۰» گفتوگو داشته باشیم و با او در خصوص مسائلی از جمله نقش کلارنس سیدورف در مدیریت استقلال، گزینههای سرمربیگری این تیم و راه چاره برای بهبود وضعیت کنونی آبیها صحبت کردیم.
*در روزهایی که با آقای تاجرنیا و آقای نظریجویباری گذراندید به چه مسائلی رسیدید؟
در طی این 3-2 روزی که آقای نظری جویباری و آقای تاجرنیا در هلند بودند، تماسی با من داشتند تا با یکدیگر ملاقات داشته باشیم و حتی یک سرمربی هم در خواست کردند که همراهمان باشد و آن را نشانشان بدهم. صحبتهای خوبی داشتیم و موارد زیادی را از الف تا آخر در مورد استقلال بررسی کردیم و صحبت کردیم. مشکلاتی که بود و راهحلشان را از بحث آکادمی و آموزش تا بزرگسال را صحبت کردیم و مهمترین امر این هست که استقلال نتیجه بگیرد. به هر حال در این مدت موفقیتی در کار نبوده و استقلال به سمت عقب رفته است. صحبتهایی کردیم و قرار شد با یکدیگر باز هم صحبت کنیم که به ایران برگشتند و در این مدت هم مرتباً با یکدیگر در ارتباط بودیم. در یک تماس هم گفتند که میخواهیم شما را به عنوان مدیر ورزشی در ایران و استقلال داشته باشیم.
*با این اوصاف، شرایط کاری آقای سیدورف چگونه است؟
در چیزهایی که نوشتند، باید بگویم اصطلاح درستترش میشود، مشاور مدیرعامل. در نهایت پستی که ایشان گرفتند، پستی است که کارهایی را انجام میدهد که یک مدیر ورزشی انجام میدهد. نه تمام کارهای من، بلکه مقداری زیادیش یکسان است. من نمیدانم صحبتهایی که با او شده چگونه بوده، حد کارهایش و وظایفش را نمیدانم و حتی نمیدانم که قرار است در ماه چه مدت در ایران باشد. امر خیلی مهمی است و زمانی که یک مدیر ورزشی یا معاون ورزشی آن هم خارجی است، شرایط خیلی فرق دارد. شما ابتدا باید خودت را با شرایط کشور و فوتبال ایران وفق دهی و با محیط آشنا شوی که همین آشنا شدن با باشگاه استقلال، 6-5 هفته وقت نیاز دارد. اینها نکات مهمی است و جزئیات نوع همکاری باشگاه استقلال با سیدورف را نمیدانم و صرفا چیزهایی را که خواندهام را میدانم.
*وضعیت خود آقای سیدورف چطور است؟
خود آقای سیدورف هم از نظر فنی میتواند مشاوره بدهد و همیشه کمک کند. در مسائل مربی و جذب بازیکن میتواند دخالت کند و البته برای جذب بازیکن هم شما باید نسبت به ساختار باشگاه استقلال آشنا باشید. درک نوع فوتبال استقلال که چگونه است خیلی مهم است و بر اساس تمامی مسائل میتوانید تیم را آماده کنید و سبک مربی هم نکته مهمی است. در اینجا، من به آقای تاجرنیا هم گفتم که مدل کار کردن در ایران و خارج از کشور بسیار متفاوت است. در ایران، سرمربی میآید و میگوید من 10 بازیکن میخواهم و هر طور که دوست داشته باشم بازی میکنم اما در کشور هلند شما اصلا نمیتوانید وارد باشگاههایی مثل فاینورد و آژاکس شوید و بخواهید با سیستم 2-4-4 بازی کنید. اگر شما با سیستم 3-3-4 بازی نکنید، اصلا شما را راه نمیدهند.
*مشخصاً، اولویت فلسفه فوتبالی باشگاه است. درست است؟
باشگاهها میگویند ما میخواهیم فوتبال هجومی بازی کنیم و دو وینگر میخواهیم و بر اساس همین، شما حالا شاید در طول فصل دو بازی هم به سبک دیگری بازی کنید اما نمیشود محتوای اصلی را تغییر داد. در ایران، اصلا اینطور نیست. در همان جلسه کسی مقابل آقای تاجرنیا نشست که در حد یک ساعت بسیاری از مسائل را توضیح داد و مسائل تمرینی را نشان داد و سیستمها را مطرح کرد و دقیقا نکاتی که به ما در جلسه گفت، در بازی شنبه تیمش هم اتفاق افتاد. سیستم کاملا تهاجمی و شناور فوتبالی که از بالا، حریف تحت فشار قرار میگیرد و سیستم کسی که آوردمش، مشخص بود و وقتی مشخص باشد سیستم تیم شما چیست، خیلی راحتتر بازیکن میگیرید.
حالا ما الان نمیدانیم سرمربی کیست و پس فردا کسی را میآوریم که بسیار احساسی است. شاید مثال زدن درست نباشد اما بر فرض مثال، شما آقای ساپینتو را سرمربی خود میگذارید و بسیار انسان آتشی و حرارت بالایی دارد. برای او باید بازیکنی آورد که بتواند با او کار کند. بازیکن بزرگ، برخورد کردن با او سخت است و او برای پیروزی بازی میکند. من دقیقا جزئیات کار سیدورف را نمیدانم اما مشخص است که میتواند خیلی کمک کند.
*یک نکتهای که برای من قابل توجه بود، گفتید که سرمربی معرفی شده به آقای تاجرنیا، در لیگ هلند مشغول فعالیت است؛ درست است؟ از طرفی هم صحبت آقای دیبوئر شده بود ولی ایشان فعالیتی ندارد. پس گزینه کسی دیگر است؟
نه حضور آقای سیدورف و نه اعلام اسم آقای دیبوئر از طرف من نبوده و خیلیها در این مدت با من تماس گرفتند. اما به هیچ عنوان دخالتی نداشتم و یک چهره هلندی دیگری بود که با او صحبت کردیم و در لیگ هلند ایشان فعالیت دارد.
*راه و حل شما برای حل این مشکلات چیست؟
راه و چاهی که هست را به آقای تاجرنیا توضیح دادم. قرص دادن، یک مُسکن برای درد است اما ریشهیابی راه حل برطرف کردن درد است. نظری که دادم این است که باید یک برنامه 5 تا 7 ساله آماده کرد و من خودمم گفتم حتی اگر بخواهند این برنامه را به عنوان یک کتاب جامع میتوانم آماده کنم. از مسائل درونی باشگاه استقلال من شوکه شدم. آکادمی باشگاه استقلال، تنها 4 زیر گروه سنی است. روی هم 100 بازیکن در پایه استقلال فعالیت دارد و در اینجا، یک باشگاه آماتور حداقل 700 بازیکن دارد. در همه ردههای سنی باید تلنت وجود داشته باشد و تلنت صرفا مربوط به سن 18-17 سالگی نیست، امکان دارد یک چهره 7 ساله تلنت شما باشد و برای همین، او را باید حمایت کنید و از بیرون حمایتش میکنید که دیگران اذیتش نکنند.
ردههای سنی باید برای مثال به غیر از اینکه یک تیم اصلی دارد، یک تیم جداگانه هم داشته باشد. بر فرض مثال اگر یک تیم زیر 19 سال دارید، باید تیم دوم و سوم هم داشته باشید تا اگر بازیکنی از محدوده سنی گذر کرده بود اما پیشرفتی نداشت، بتواند در آنجا محک بخورد. این مسئله آکادمی است ولی این فقط مهم نیست. از مسئله امکانات، چمن و توپ و دیگر مسائل هم مورد بحث است و من همه این کارها را خودم انجام خواهم داد و تمام سرمربیان آکادمی در هلند دوره خواهند دید تا دوره تئوری و عملی خواهند دید و کنار سرمربیان هلندی قرار خواهند گرفت. این یک مسئله آکادمی است و من در ایران به چشم دیدم که برای یک بازیکن 11-10 ساله در یک باشگاه بزرگ، تمرینات جسمانی قرار دادند و 45 دقیقه فقط فیزیک بدنی کار کردند که اگر این کار در اروپا صورت بگیرد، جریمه و حکم دارد؛ خیلی وحشتناک است. فوتبال یعنی توپ و بچه باید با توپ بزرگ شود. این مسئله آکادمی است و باید این را آماده کنی تا بتوانی ظرف 6 سال بعد، از هزینهها کم کنی و به تیم بازیکن بدهی.
*در خصوص تیم اصلی چه نکاتی وجود دارد؟
تیم اصلی هم خیلی مهمتر است. تیم اصلی دو راه دارد. یک راه این است که یک سرمربی بیاورید که همین الان نتیجه بگیرد و سال بعد تیم را قهرمان کند که هیچکسی نمیتواند چنین کاری را انجام دهد و حاضر به قبول کردنش نیست. این گزینه چه لوئیس فنخال باشد، چه پپ گواردیولا، نمیگوید که سال بعد تیم را قهرمان میکند. شما میتوانی یک سرمربی بیاوری که برنامهریزی دراز مدت داشته باشد و برای 5 سال آینده استقلال برنامهای داشته باشد که هدفش قهرمانی لیگ نباشد، دنبال آسیا باشد. شما باید تیم را برای آسیا ببندی که در ایران قهرمانی شوی. بعضی از مسائل اگر و اما ندارند.
یک سرمربی میآید، در جیبش ماشین حساب گذاشته و با خودش فکر میکند همه بازیهای خانگی را میبرد، بازی بعدی خارج از خانه هم مساوی میشود و همینطور برای خودش برنامهریزی میکند. استقلال کسی را میخواهد که فقط برای برد بازی کند. در چه زمانی ما جلوی النصر فکر میکردیم بهتر است ببازیم یا ببریم. هر تیمی باشد فرقی نباید داشته باشد. ذهنیت من همیشه همین بوده و در اینجا هم که سرمربی بودم همین بود. قهرمانی هم داشتیم، باخت هم داشتیم ولی در نهایت کیفیت بالا بوده و پاسخگو بودیم. استقلال به عنوان یکی از بزرگان آسیا باید یک برند باشد ولی نیست. ما 2 سال پشت سر هم در فینال آسیا بودیم و طوری به ما نگاه میکردند که انگار تیم ملی آرژانتین به زمین رفته.
*الان ما این حس را هم نسبت به اماراتیها و قطریها داریم.
باید هم این ترس وجود داشته باشد چون کسی که آن تیم را بسته میداند که خوب نبسته و تیم قهرمان را نبسته. تیم قهرمان حداقل در تیمش نفراتی دارد که 3-2 بار قهرمانی را حس کرده و میتوانند این ژن را به بغلیهای خود بدهند. من در هلند مدرس بودم و هر زمان به کلاس میرفتم، به آنها میگفتم که شما از من 20 درصد یاد میگیرید اما از یکدیگر 80 درصد. به بازیکنانم این حرف را زدم چون آنها بیشترین تاثیر را روی هم میگذارند. بهتاش فریبا، اصغر حاجیلو و عبدالعلی چنگیز کسانی بودند که فوتبال من را در استقلال عوض کردند و خدا بیامرزد آقای منصور خان پورحیدری را چون تاثیر زیادی روی فوتبال من گذاشت اما آن سه بازیکن بودند که با تجربه بالایشان فوتبال من را ارتقا دادند. من هیچوقت این نفرات را فراموش نخواهم کرد و حتی نکاتی که در مسائل تمرینی به من میگفتند را فراموش نمیکنم.
در استقلال الان یک بازیکن را معرفی کنید که چنین چیزی را منتقل کند؟ اگر ندارید، نباید ادعای قهرمانی کنید. صرف اینکه سنتان بالا باشد، نمیتوان گفت شما پیشکسوت هستی ولی این فرق دارد با مسئله قهرمانی. بازیکن جوان هم استقلال نداشته و گفتن دو بازیکن که از پایه به استقلال آمدند، واقعا سخت است. در این یک سال استقلال، بازیکنانی هستند که میشود از آنها استفاده کرد. اگر قرار به باختن هست، با آن بچه بباز چون او باعث میشود در آینده پیروز شوی.
من تیمم در جام حذفی، یک بازیکن 14 ساله داشت و 40 دقیقه برای من بازی کرد و خودش در آخر آمد تا تعویضش کنم اما بازیکن خوب من بود. مهاجم 16 ساله تیم من اقای گل شد و این یعنی شما باید منیج کردن و مدیریت کردنش را یاد بگیری. طرفداران هم باید آغوش بازی داشته باشد و اجازه بدهند باشگاه از آکادمی استفاده کند. برای سال جدید کار ما سخت است ولی باید این نگاه را تغییر داد که دیگر استقلال زنگ تفریح نیست.