EN
به روز شده در
کد خبر: ۵۳۵۶۳
آبتین گلکار:

هوش مصنوعی ابزار مترجمان است نه رقیب آن‌ها

«آبتین گلکار» معتقد است: کیفیت کار مترجمان ماشینی بسیار بهتر شده، ولی باز هم گمان نمی‌کنم به یک مترجم مستقل تبدیل شده باشند. باز، در بهترین حالت، یک مترجم باید بالای سر کار باشد و متن را بازبینی و اصلاح کند. یعنی باز گمان می‌کنم بیشتر ابزاری برای مترجمان است و نه رقیب آنها.

هوش مصنوعی ابزار مترجمان است نه رقیب آن‌ها

رشد شتابان فناوری‌های هوش مصنوعی، مرز میان انسان و ماشین را در بسیاری از عرصه‌ها از جمله ترجمه کمرنگ کرده است. امروز ابزارهایی مانند چت‌جی‌پی‌تی می‌توانند در چند ثانیه متنی را از زبانی به زبان دیگر برگردانند؛ اما هنوز پرسش اصلی پابرجاست: آیا ماشین می‌تواند ظرافت‌های زبان و شهود انسانی مترجمان را بازآفرینی کند؟ در جهانی که سرعت و صرفه‌جویی حرف اول را می‌زند، جایگاه مترجم انسانی و هویت حرفه‌ای او چه سرنوشتی خواهد داشت؟

با آبتین گلکار، مترجم و پژوهشگر زبان و ادبیات روسی، درباره این پرسش‌ها و نسبت ترجمه ادبی با هوش مصنوعی گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

در دنیای امروز، فناوری‌هایی مثل چت جی‌پی‌تی به سرعت در حال پیشرفت هستند. به نظر شما، این تکنولوژی‌ها چقدر می‌توانند جایگزین مترجم‌های انسانی شوند؟

 به نظرم هنوز زود است که از جایگزین شدن صحبت کنیم. الان شاید بهترین نتایج ترجمه‌ی  ماشینی را در حوزه‌ی  مکاتبات اداری می‌گیریم که معمولاً متن‌هایشان یکسان و دارای قالب مشخص و تکراری است، ولی باز هم بعید می‌دانم یک شرکت حرفه‌ای نامه‌ها یا قراردادهایش را فقط با اتکا به ترجمه‌ی ماشینی تنظیم و امضا کند. می‌خواهم بگویم ترجمه‌ی ماشینی ابزاری است که در وهله‌ی اول، خود مترجمان باید از آن بهره‌مند شوند و مثلاً رئیس شرکتی که زبان خارجی نمی‌داند نمی‌تواند به اتکای هوش مصنوعی عذر مترجمانش را بخواهد. ولی این هم درست است که هوش مصنوعی به آن رئیس شرکت امکان می‌دهد میزان کاری را که قبلاً به چهار مترجم نیاز داشت حالا از یک مترجم بخواهد.

در حوزه‌ی ترجمه‌ی ادبی، قضیه کمی پیچیده‌تر است. کیفیت کار مترجمان ماشینی بسیار بهتر شده، ولی باز هم گمان نمی‌کنم به یک مترجم مستقل تبدیل شده باشند. باز، در بهترین حالت، یک مترجم باید بالای سر کار باشد و متن را بازبینی و اصلاح کند. یعنی باز گمان می‌کنم بیشتر ابزاری برای مترجمان است و نه رقیب آنها.

 در ایران وضعیت استفاده از این ابزارهای نوین در حوزه‌ی ترجمه ادبی چگونه است؟ آیا مترجمان و ناشران استقبال کرده‌اند یا نگرانی‌هایی وجود دارد؟

 من شخصاً به صورت ابزار از هوش مصنوعی استفاده می‌کنم. گاهی به نتیجه‌های خوبی می‌رسم و گاهی از مسیر درست دورتر می‌شوم. در مجموع، وجودش را برای خودم مفید می‌دانم. در مقایسه‌ای سطحی، می‌توانم بگویم راهنمایی‌هایش مثل ویکی‌پدیاست. نمی‌شود چشم‌بسته پذیرفتشان و حتماً باید با عقل سلیم مترجم هم سنجیده شوند ولی با اینکه کار را کلاً بسپاریم به دست هوش مصنوعی و خودمان فقط نظارت کنیم، موافق نیستم. هر مترجم در طول زمان یک شخصیت حرفه‌ای مستقل پیدا می‌کند که در متن ترجمه‌اش هم خودش را نشان می‌دهد و به نظرم بسیار عامل مهمی هم هست. یکدستی متن ترجمه تا حد زیادی وابسته به همین شخصیت مستقل مترجم است. واگذار کردن این شخصیت مستقل یعنی اینکه مترجم هویتش را از خودش سلب کند و حداکثر کار یک ویراستار را انجام بدهد. به نظرم می‌آید این، دست‌کم برای مترجمانی که چنین شخصیت حرفه‌ای مستقلی پیدا کرده‌اند، گام بزرگی رو به عقب است. ولی در عین حال، ناشران و مترجمانی با نگرش بازاری هم هستند که این چیزها برایشان مهم نیست و هوش مصنوعیِ مترجم برایشان مثل نعمت بادآورده است. قبلاً به پخته‌خواری و سرقت ادبی و ترجمه‌های بزن‌دررو دست می‌زدند و حالا از هوش مصنوعی کمک می‌گیرند. گمان می‌کنم استفاده‌ی چشم‌بسته از مترجم ماشینی در این مورد باز بهتر از رونویسی از ترجمه‌ی دیگران باشد.

 به نظر شما، فناوری‌های هوش مصنوعی چقدر می‌توانند کیفیت ترجمه‌های ادبی را حفظ کنند و در چه بخش‌هایی هنوز نیاز به دخالت انسانی احساس می‌شود؟

 متن ادبی معمولاً متن تأویل‌پذیری است. برعکس متون علمی یا متون اداری و حقوقی که باید تک‌معنایی باشند و هر کس که آنها را می‌خواند جز یک برداشت واحد ازشان نکند. به همین دلیل هم هست که عرض می‌کنم کیفیت ترجمه‌ی ماشینی در متون اداری و حقوقی و علمی بهتر از متن‌های ادبی است. متن ادبی لزوماً حرفش را از طریق معنای اصلی و واقعی کلمه‌ها بیان نمی‌کند. استعاره و مجاز و کنایه و طعنه و... همه عناصری هستند که در متن ادبی باعث می‌شوند کلمه‌ها  معنای دیگری به خود بگیرند و کشف این معناهای دیگر همیشه کار آسانی نیست؛ و البته پای کلی عناصر دیگر غیر از اینها هم در میان است. درک متن ادبی خیلی وقت‌ها نیاز به نوعی شهود دارد و نه منطق. این معمولاً جایی است که پای هوش مصنوعی می‌لنگد. هنرِ یک مترجمِ ادبیِ کارکشته خیلی وقت‌ها در زیر پا گذاشتن قاعده‌ها و سرپیچی از تصمیم‌های متعارف و عمل نکردن به تجویزهای عام و کلی است، همان‌طور که نویسندگان نیز اغلب در آثارشان از هنجارها می‌گریزند و لطف آثارشان و تکراری و مبتذل نبودنشان در همین است. البته قبول دارم که هوش مصنوعی هم در خیلی از این موارد خوب عمل می‌کند و واقعاً گاهی نشانه‌هایی از «هوش» بروز می‌دهد، ولی همچنان به پای انسان نمی‌رسد. در آینده شاید برسد.

برچسب ها

ارسال نظر

آخرین اخبار