مکرون در دوراهی بحرانها و استعفا
سقوط 5 دولت در 21 ماه، دامن امانوئل مکرون را گرفت و طیفی وسیع از سیاستمداران این کشور حتی نزدیکترین دوستان او خواهان استعفا هرچه سریعتر او شدند تا این کشور که زمانی سر به آسمان میسایید، وارد یکی از بحرانزدهترین دورههای تاریخ مدرن خود شود.

سایت شبکه خبری فرانس 24 در گزارشی نوشت؛ در جدیدترین درخواستها برای استعفای امانوئل مکرون ادوارد فیلیپ از نخستوزیرهای سابق فرانسه که زمانی از متحدان او بود درخواست مشابهی را مطرح کرد و از او خواست از قدرت کنارهگیری کند.
فیلیپ که بین سالهای 2017 تا 2020 نخست وزیر مکرون بوده و اکنون رئیس یک حزب سیاسی متحد او است، درحالی این درخواست را مطرح کرد که سرخوردگی حتی به اردوگاه خود مکرون هم رسیده است.
کاسه صبر فرانسویها بعد از آن به سر آمد که سباستین لکورنو کمتر از یک ماه بعد از اینکه به عنوان نخست وزیر سوگند یاد کرد، صبح روز دوشنبه از کار کناره گرفت. علاوه بر این حزب مکرون هم در پارلمان در اقلیت قرار گرفته و همین باعث میشود در تصمیمگیریهای دولت در پارلمان اختلالهای بسیاری صورت گیرد.
حالا دو سال مانده به انتخابات ریاستجمهوری آتی، فرانسه در یک دوراهی تاریخی قرار گرفته؛ از سویی راست افراطی به رهبری مارین لوپن بیشترین شانس را برای به دست گرفتن قدرت دارد و از سوی دیگری مکرون طبق قانون اساسی نمیتواند برای سومین بار کاندیدای ریاست جمهوری شود.
خبرگزاری آسوشیتدپرس در تحلیلی نوشته است، مکرون در یکی از دشوارترین دورههای کاری خود قرار گرفته است. او در پایینترین حد محبوبیت قرار دارد و انتخاب زیادی برای حرکت بعدی خود ندارد. رقبایش سه راه پیش پای او گذاشتهاند: استعفا، انتخابات زودهنگام و آخرین راه نیز انتخاب نخستوزیری از حزبی غیر حزب خودش یا متحدانش است. گزینه آخر راه حلی است که احزاب چپ از آن حمایت میکنند.
این درحالی است که جناح راست افراطی معتقدند، دومین گزینه یعنی انتخابات زودهنگام بهترین راه بوده و البته کاملا طبیعی است که باتوجه به میزان محبوبیت خود از این گزینه حمایت کنند.
راجر کوهن نیز در روزنامه نیویورک تایمز به این مساله پرداخته که اولین گزینه، گزینهای است که کمتر کسی احتمال تحقق آن را میدهد و هیچکس باور ندارد مکرون روزی با استعفا موافقت کند.
ادامه بنبست کنونی در فرانسه، حتی اگر انتخابات جدیدی برگزار شود فقط منجر به آشوبهای سیاسی و اجتماعی بیشتر در این کشور خواهد شد. بویژه اگر مکرون بخواهد در حالی که کسری بودجه فرانسه سر به فلک کشیده، قانون بازنشستگی را لغو کند. اقدامی که یک نوع دیوانگی سیاسی خواهد بود.
پس در نهایت میتوان گفت، بحران کنونی صرفاً سیاسی نیست بلکه ماهیتی قانون اساسی دارد. چگونگی حل این بحران نیز نامشخص است. اما اگر از مردم فرانسه بپرسید، تعداد زیادی از آنان میگویند اگر میخواهید کشور نجات یابد راهی جز فروپاشی این نظام وجود ندارد.