به روز شده در
کد خبر: ۱۸۲۸۶

مزایای رفع تحریم‌های ایران، برای آمریکا و منطقه

ایران و آمریکا از سال 1979 به این سو فرصت‌های زیادی برای نزدیک شدن به یکدیگر داشته‌اند که همگی از دست رفته‌اند؛ روش‌های نظامی، تحریم‌ها همگی بارها آزمایش شده‌اند، تلاش‌های دیپلماتیک نظیر آن و همین طور تکاپو‌های تجاری نیز هیچ‌گاه کافی نبوده‌اند.

مزایای رفع تحریم‌های ایران، برای آمریکا و منطقه
گروه سیاسی آوش

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا، بعد از ناکامی‌هایی که در پایان دادن به دو جنگ اوکراین و غزه داشت حالا بیش از هرچیز به یک پیروزی دیپلماتیک نیاز دارد. از سوی دیگر ایران نیز به راهی برای برون رفت از این وضعیت نیازمند است. آیا یک توافق با دوام بین ایران و آمریکا می‌تواند صلح و آرامش بیشتری برای منطقه به ارمغان آورد؟

بنا بر تحلیلی که در روزنامه نشنال چاپ امارات منتشر شده اغلب تحلیل‌ها درباره توافق احتمالی دو کشور روی مسئله پیچیده صادرات نفت ایران متمرکز شده است. اگر تحریم‌های آمریکا برطرف شوند صادرات نفت ایران افزایش زیادی خواهد یافت که می‌تواند بر بهای نفت تأثیر بگذارد اما مسئله پیچیده‌تر و جذاب‌تر بستر اقتصادی و انرژی و چگونگی ترکیب آنها با دیپلماسی است. بی‌تردید هنوز هم موانعی بر سر راه است که نخستین آنها تأکید ایران بر حق خود برای غنی‌سازی اورانیوم است؛ در حالی که استیو ویتکاف، فرستاده آمریکا در مذاکرات، گفته است «هر نوع غنی‌سازی می‌تواند منجر به ساخت تسلیحات اتمی شود» و «نمی‌توانیم به ایران اجازه غنی‌سازی حتی یک درصد را بدهیم».

دونالد ترامپ هم خوب یا بد تاکنون خود را علاقه‌مند به دگرگون کردن خرد سیاسی همیشگی حاکم بر واشنگتن و عملکرد محتاطانه آن نشان داده است. او بعد از دیدار کوتاهی که با احمد الشرع، رئیس‌جمهور جدید سوریه، داشت دستور برطرف کردن همه تحریم‌های این کشور را صادر کرد اقدامی که درباره کشورهایی مثل لیبی و عراق سال‌ها طول کشیده بود. سفر اخیر او به حوزه خلیج فارس هم بیش از هر چیز با اهداف اقتصادی انجام شد. از همین منظر سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، هم اخیراً هویج فرصت سرمایه‌گذاری اقتصادی در ایران را به ترامپ نشان داده بود.

رقابت آمریکا با چین

در این بین از دیدگاه آمریکا مسئله بسیار مهم این است که ایران از میزان وابستگی کنونی‌اش به چین و روسیه بکاهد. به جای آنها کشورهای حوزه خلیج فارس می‌توانند شرکای منطقه‌ای ایران باشند. با این حال نباید از نظر دور داشت که به‌دلیل سیستم خاص ایران روابط تجاری با آن همچنان دشوار خواهد ماند. در اینجا باید با واقع‌بینی به نظام سیاسی آمریکا نیز بنگریم نظامی که در عمل به وعده‌هایش و پایبندی آن به این وعده‌ها چندان مورد اعتماد نیست.

در کنار اینها باید به این مسئله هم اشاره کرد بسیاری از افراد داخل حاکمیت ایران در مسائل تجاری حضور دارند و علاقه‌مند به ارتباط با چین هستند. به همین دلیل ممکن است کاخ سفید با خود فکر کند چرا فقط چین باید از نفت ایران سود ببرد؟

نگاهی به گذشته نشان می‌دهد، در گشایش‌های قبلی شرکت‌های آمریکایی سهمی از منافع نداشتند. سال ۱۹۹۵ شرکت کونوکو که میدان‌های نفتی فراساحلی دبی را اداره می‌کرد برای توسعه میدان‌های نفتی سیری در قلمرو ایران با تهران به توافق رسید اما بیل کلینتون، رئیس‌جمهوری وقت، این مشارکت را وتو کرد.

بعد از امضای برجام در جولای 2015 هم کمپانی‌های نفت اروپایی به تکاپو افتادند تا به ایران برگردند اما آمریکا تمایلی به همکاری دوجانبه با  ایران نشان نمی‌داد. در همان ایام بانک‌های جهانی بخاطر اینکه آمریکا هنوز حاضر نشده بود تحریم‌ها علیه ایران را برطرف کند قادر به خدمت‌رسانی به سرمایه‌گذاران نبودند. البته ایران نیز به سهم خود فرصت را از دست داد و در این مدت پایش را از مذاکرات با مقاطعه‌کاران نفتی بیرون کشید.

فرصتی که نباید از دست برود

اما در این دوره لازم است هر دو طرف به راه‌اندازی دوباره روابط دوجانبه فکر کنند. ایران بعد از توافق می‌تواند اقتصاد و بازارهای از دست رفته خود را در کشورهایی مانند هند، ژاپن و کره جنوبی احیا و با همسایگانش در حوزه خلیج فارس رقابت کند و البته در هند نیز با روسیه رقابت خواهد داشت. ایران همچنین خواهد توانست به اموال بلوکه شده خود دسترسی پیدا کرده و ابزار و ادوات مربوط به استخراج نفت را که اکنون از راه‌های سخت و با بهای گزاف به دست می‌آورد، تهیه کند.

محصولات گازی ایران عمدتاً به دلیل افت فشار در پارس جنوبی با مشکل مواجه شده است. این میدان 70 درصد از گاز ایران را تأمین می‌کند اما تهران برای استفاده از آن به نصب سکوهای فشرده‌سازی پیچیده و پرهزینه‌ای نیاز دارد که قادر نیست به‌راحتی آنها را در داخل کشور تولید کند.

اعطای حق غنی‌سازی به ایران می‌تواند تبدیل به فرصتی برای همکاری تجاری در منطقه شود. آمریکا، اروپا و دیگر متخصصان هسته‌ای می‌توانند کمک کنند تا در قالب یک کنسرسیوم هسته‌ای به سوختی ایمن و مطمئن دست پیدا کنند.

در نهایت اقتصاد احیا شده ایران می‌تواند با اقتصاد منطقه آمیخته شده و فرصت‌های زیادی را با همه خلق کند. کشورهای حوزه خزر، آسیای مرکزی، جنوب آسیا و حوزه خلیج فارس می‌توانند با خط لوله‌های گاز و کابل‌های برق به یکدیگر متصل شوند و از انرژی‌های تجدید پذیر استفاده کنند.

ایران و آمریکا از سال 1979 به این سو فرصت‌های زیادی برای نزدیک شدن به یکدیگر داشته‌اند که همگی از دست رفت؛ روش‌های نظامی، تحریم‌ها همگی بارها آزمایش شده‌اند، تلاش‌های دیپلماتیک نظیر آن و همین طور تکاپو‌های تجاری نیز هیچ‌گاه کافی نبوده‌اند. هنوز هم خطرات زیادی در کمین است که می‌توانند خسارت بار باشند. آنچه قابل توجه است این است که اکنون می‌توان ردپای قطعنامه‌ای را مشاهده کرد که به ایران، آمریکا و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس کمک کند تا با هم پیشرفت کنند.

ارسال نظر

آخرین اخبار