ایران «هاب انرژی» میشود؟
کشور درگیر ناترازی گاز و برق است و بحرانهای ناشی از کمبود انرژی دامن صنایع را گرفته است. اما معاون اول رئیسجمهور تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه را یکی از اهداف دولت چهاردهم اعلام میکند.

جیرهبندی گاز و برق به پای ثابت برنامههای وزارت نفت و نیرو تبدیل شده است. صنایع هر روز فریاد میزند که اعمال محدودیتها و توقف چرخ تولید، خسارات زیادی به آنها وارد کرده است. آخرین برآوردها میگوید که عدمالنفع قطعی برق برای صنایع 27 هزار میلیارد تومان و این رقم برای قطعی گاز 20 میلیارد دلار (معادل یک میلیون و 840 هزار میلیارد تومان) است. در چنین شرایطی محمدرضا عارف از رویای تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه سخن به میان میآورد.
معاون اول رئیسجمهور در نخستین جلسه «ستاد راهبری تجارت انرژی منطقهای» میگوید: «تحقق تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه برای دولت چهاردهم اهمیت بسیاری دارد و جزء راهبردهایی است که با جدیت دنبال میشود».
البته او تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه را گامی در راستای رفع ناترازیها هم اعلام میکند اما نگاهی به شرایط کشور، ثابت میکند که اطلاعات درستی در اختیار معاون اول رئیس جمهور قرار نگرفته است.
نبود شرایط تبدیل شدن به هاب انرژی
تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه شرایطی دارد که هیچ یک در ایران فراهم نیست. در تابستان پیش رو (1404) ناترازی 25 هزار مگاواتی در حوزه برق داریم. پیشبینیها از ناترازی 300 میلیون متر مکعبی در حوزه گاز حکایت دارد. حدود ۷۲ درصد انرژی کشور از گاز تأمین میشود و افت فشار در میدان پارس جنوبی، در فصول سرد سال، ایران را با کمبود مواجه میکند. دو قرارداد سوآپ گاز در شمال داریم که اگر هر دو قرارداد بهطور کامل اجرا شوند، ایران سالانه حدود ۵۸۰ تا ۶۰۰ میلیون مترمکعب گاز از سواپ دریافت میکند. این مقدار در بهترین حالت کمتر از ۰.۳ درصد نیاز سالانه کشور است. قطعی گاز مناطق شمالی در زمستان 1401 هم نشان داد که قراردادهای سوآپ گاز برای رفع ناترازی قابل اتکا نیست.
در تابستان، برق مازادی نداریم که با کابلهای موجود به کشورهای همسایه صادر کنیم. هرچند همان اندک کابلهای کشیده شده هم آنقدر توان ندارند که ایران را به شریکی قدرتمند برای کشورهای همسایه تبدیل کنند.
حتی اگر گاز و برق را صادر کنیم، با کدام ساز و کار پولش را دریافت خواهیم کرد؟ وقتی قرار نیست مذاکرهای انجام شود و هیچ راهی برای انتقال پول به جز تعامل با شبکه بینالمللی بانکها وجود ندارد، اصلا تبدیل شدن کشور به هاب انرژی منطقه چه سودی دارد؟
تجربه اخیر و پایان دادن آمریکا به معافیتهای دریافت انرژی عراق از ایران هم نشان داد که گره زدن اقتصاد ایران به کشورهای همسایه شرط لازم برای ایمن کردن ایران هست اما کافی نیست؛ چرا که در صورت نبود تعاملات بینالمللی سازنده، به راحتی رشتههایمان پنبه خواهد شد و زورگویان میتوانند به شریانهای اقتصادی کشور ضربه وارد کنند.
پیگیری بینتیجه در پنج برنامه
تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه از برنامه سوم توسعه در ادبیات اقتصادی کشور وارد شد. چقدر این هدف به واقعیت نزدیک شد؟ تقریبا هیچ!
قرار بود برق ایران از مسیر همسایگان شمالی به اروپا برق منتقل کند اما دعوای وزارت نفت و نیرو بر سر صرفه اقتصادی صادرات گاز یا برق، بسیاری از پروژهها را به تعویق انداخت.
در حال حاضر ایران به کشورهای عراق، ترکیه، افغانستان، پاکستان، ترکمنستان، آذربایجان و ارمنستان خطوط انتقال برق دارد که توان انتقال آنها سرجمع سه هزار مگاوات تخمین زده میشود. با این میزان قدرت انتقال برق، میتوان به هاب انرژی منطقه تبدیل شد؟
صرف یک دهه زمان برای رفع ناترازیها
قبل از آنکه بخواهیم انرژی به خارج صادر کنیم، باید بتوانیم نیازهای خود را تامین کنیم. بر اساس اعلام وزارت نیرو، سال آینده 25 هزار مگاوات ناترازی برق داریم. برای رفع این ناترازی باید دست کم 35 هزار مگاوات نیروگاه در طول برنامه هفتم بسازیم. به گفته حسینعلی تقیزاده رییس هیات مدیره سندیکای شرکتهای تولیدکنندگان برق، ساخت این میزان نیروگاه پنج سال زمان و 20 میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد.
ناترازی گاز هم به راحتی قابل جبران نیست و امید شاکری مدیرکل سیاستگذاری، برنامهریزی راهبردی و مدیریت انرژی وزارت نفت در این رابطه میگوید: برای رفع ناترازی گاز باید طی یک برنامه 10 ساله، ۱۰۴ میلیارد دلار سرمایهگذاری شود که بهمعنای نیاز سالانه ۱۳ میلیارد دلاری در این حوزه است.
با این مقدار سرمایهگذاری، پیشبینی شده است که مقدار تولید گاز بهاندازه ۲۷۵ میلیون لیتر در روز بیشتر شود که این افزایش از محل توسعه میدانهای جدید گازی، انجام طرح ملی فشارافزایی بهمنظور حفظ تولید در پارس جنوبی و جمعآوری گازهای همراه محقق خواهد شد، همچنین مقدار ذخیرهسازی به ۱۳۰ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید.
25 درصد بودجه صرف ناترازی میشود؟
بر اساس برآوردهایی که مسئولان حوزه انرژی کشور مطرح میکنند، باید صرفا برای حل مشکل ناترازی انرژی در کشور سالانه 17 میلیارد دلار در بخش گاز و برق سرمایهگذاری کنیم تا بتوانیم در افق پیشبینی شده (پنج سال برای برق و 10 سال برای گاز) مشکل ناترازی کشور را حل کنیم. سپس در گام بعدی به سراغ صادرات و تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه برویم.
با در نظر گرفتن نرخ 92 هزار تومانی برای دلار و نیاز سالانه 17 میلیارد دلاری برنامههای رفع ناترازی، تقریبا 24.5 درصد از بودجه عمومی سال 1404 را باید صرف حل مشکل ناترازی در کشور کنیم. آیا با توجه به مشکلات عدیده موجود در ایران، دولت میتواند نزدیک به یک چهارم بودجه عمومی را صرف حل مشکل ناترازی کند؟