فوتبال بیتنبیه؛ بشین، همان بتمرگ نیست!
سال هاست نه محرومیتها فایدهای دارد و نه جریمههای میلیاردی. دیگر کسی از کمیته انضباطی نمیترسد!
دیدار روز پنجشنبه تراکتور تبریز و پرسپولیس بار دیگر ثابت کرد که حاشیههای زشت در فوتبال ایران نه اتفاقی تازهاند و نه مهارشدنی. مطابق آنچه طی سالهای اخیر به یک عادت تلخ تبدیل شده، عوامل تیم پرسپولیس در ورزشگاه یادگار امام (ره) تبریز هدف فحاشیهای گسترده قرار گرفتند؛ اتفاقی که اینبار واکنش تند کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال را در پی داشت.
بیانیههای تهدیدآمیز؛ پایان ماجرا یا آغاز یک عقبنشینی دیگر؟
کمیته انضباطی ساعاتی پس از پایان مسابقه، با صدور بیانیهای صریح، از «کسر امتیاز» بهعنوان یکی از شدیدترین مجازاتهای احتمالی برای تخلفات هواداران نام برد؛ تهدیدی که در نگاه اول میتوانست نشانهای از تغییر رویکرد فدراسیون در برخورد با ناهنجاریها باشد اما تجربه سالهای گذشته، امید به اجرایی شدن چنین تهدیدهایی را بهشدت کمرنگ میکند.
احکام غیر بازدارنده؛ چرا هیچچیز تغییر نمیکند؟
تکرار مداوم فحاشیها و رفتارهای غیراخلاقی در ورزشگاهها، این سؤال جدی را مطرح میکند که آیا احکام کمیته انضباطی اساساً خاصیت بازدارندگی دارند؟
واقعیت آن است که در بسیاری از پروندهها، مجازاتها یا تعلیقیاند یا آنقدر سبک که نه برای هوادار و نه برای باشگاه، هزینهای واقعی ایجاد نمیکنند. محرومیت تعلیقی یک جلسهای، در عمل بیشتر شبیه یک تذکر شفاهی است تا یک تنبیه مؤثر.
دوگانگی خطرناک؛ اختلاف نظر انضباطی و استیناف
یکی از معضلات جدی فوتبال ایران، نبود وحدت رویه میان کمیته انضباطی و کمیته استیناف است؛ مشکلی که صرفاً به کم یا زیاد شدن جرایم مالی محدود نمیشود، بلکه مستقیماً جدول مسابقات را تحت تأثیر قرار میدهد.
نمونه روشن آن، ماجرای دو فصل پیش است؛ زمانی که بهدلیل تخلف قراردادی، چهار امتیاز از سپاهان و یک امتیاز از پرسپولیس کسر شد؛ حکمی که خیلی زود توسط استیناف نقض شد و امتیازات به جدول بازگشت.
حال این پرسش جدیتر از همیشه مطرح است: اگر کمیته انضباطی اینبار واقعاً حکم کسر امتیاز را اجرا کند، آیا کمیته استیناف مقابل فشارها خواهد ایستاد؟ یا باید منتظر تکرار سناریوی آشنای بازگشت امتیازات باشیم؟ ابهامی که اعتماد عمومی به ارکان قضایی فدراسیون فوتبال را بهشدت خدشهدار کرده است.
پروندهای که زود بسته شد؛ از محرومیت تا «سهو قلم»
پس از حواشی دیدار پرسپولیس و تراکتور در بهمن ۱۴۰۳، رأی سنگین صادر شد: محرومیت هواداران دو تیم در مسابقات پیشرو؛ رأی که حتی مسئولان سازمان لیگ نیز آن را قطعی و غیرقابل تغییر دانستند.
اما تنها چند روز بعد، همهچیز تغییر کرد. کمیته استیناف رأی را اصلاح کرد و از «سهو قلم» سخن به میان آمد؛ توجیهی که نه افکار عمومی را قانع کرد و نه از بار ابهام ماجرا کاست.
اصلاح و شکستن آرای انضباطی، ناخواسته این پیام را به سکوها منتقل میکند که تخلف، هزینهای جدی ندارد. اگر همان احکام اولیه اجرا میشد، بدون تردید احتمال تکرار فحاشیها در بازیهای بعدی بهشکل محسوسی کاهش پیدا میکرد اما عقبنشینیهای پیاپی، عملاً مجوزی برای تداوم رفتارهای غیراخلاقی صادر کرده است.
نتیجه روشن است
تا زمانی که میان کمیتههای قضایی فدراسیون فوتبال وحدت رویه وجود نداشته باشد و احکام صادره ثبات و قاطعیت نداشته باشند، صحبت از سالمسازی فضای ورزشگاهها بیشتر شبیه یک شعار خواهد بود تا یک هدف دستیافتنی.
فوتبال ایران پیش از هر چیز، به اجرای بیملاحظه قانون نیاز دارد؛ نه بیانیههای پرطمطراق و نه تهدیدهایی که خیلی زود رنگ میبازند.