ایران بدون ستاره در پنج لیگ بزرگ/ امارات مدینه فاضله ملیپوشان ایرانی
ضربه آخر را مهدی طارمی زد؛ انتقالی که نهتنها پایان یک ماجراجویی شخصی بود، بلکه پرده آخر یک دهه حضور ایرانیها در ویترین پنج لیگ بزرگ اروپاست. حالا فوتبال ایران در شهریور ۱۴۰۴، برای نخستین بار پس از نزدیک به ده سال، نمایندهای در لیگهای معتبر قاره سبز ندارد.

روایت یک دهه؛ از رؤیا تا افول
این قصه از دژاگه و آن نیمفصل خاموش در وولفسبورگ شروع شد، با پرش سامان قدوس به آمیان و پرواز جهانبخش به برایتون جان گرفت، و با آزمون و طارمی به اوج رسید. برای مدتی خیال میکردیم جاده باز شده و رفتوآمد ستارههای ایرانی به ایتالیا، آلمان و انگلیس، به یک روند طبیعی بدل میشود. اما حالا همان جاده خلوت است، و چراغها خاموش.
جغرافیای تازه لژیونرها؛ مهاجرت به حاشیه
در حال حاضر، بیشتر ملیپوشان ایرانی به جای عبور از مرزهای بزرگ فوتبال، راهی کوتاهتر را انتخاب کردهاند: امارات، قطر، روسیه و ترکیه. جایی که پول هست، فشار کمتر است و تیتر روزنامهها کمتر. انگار بار دیگر دهه ۸۰ تکرار شده؛ همان سالهایی که رؤیای بازیکنان ایرانی به بندر دوحه یا دبی ختم میشد، نه استمفوردبریج یا سنسیرو.
مقایسه تلخ؛ آسیاییها در مسیر جلوتر
درست همان زمانی که ما عقب نشستیم، همسایهها سبقت گرفتند. عربستانیها، اردنیها و حتی ازبکها امروز نماینده در لیگهای بزرگ دارند. موسی التعمری در رن فرانسه میدرخشد، خوسانوف ازبک پیراهن منچسترسیتی را پوشیده، و سعودیها برای خودشان راهی به لیگ فرانسه باز کردهاند. در شرق آسیا هم کرهجنوبی و ژاپن طبق معمول پرچمدارند؛ ستارههایشان در بوندسلیگا و لیگ برتر توپ میزنند، جایی که ما حتی صندلی تماشاگر ویژه هم نداریم.
تحلیل آینده؛ پایان یا استارت دوباره؟
سؤال اصلی اینجاست: این وضعیت، پایان یک نسل است یا آغاز سکوتی طولانیتر؟ فوتبال ایران بدون سرمایهگذاری در آکادمیها و بدون برنامهریزی برای بازیکنان جوان، بعید است دوباره به زودی ستارهای تحویل دهد که به سطح اول اروپا برسد. شاید نسل بعدی هنوز در مدارس فوتبال خاوران و مشهد و رشت توپ میزند؛ شاید هم تا ده سال دیگر، اسم هیچ ایرانی در ترکیب تیمهای لیگ جزیره یا لالیگا دیده نشود. آیا مسبب این نزول
پایان باز؛ فوتبال بدون قهرمان در ویترین اروپا
وقتی مهدی طارمی به المپیاکوس رفت، انگار پردهای پایین کشیده شد. پردهای که روی آن نوشته بود: «ایران، فعلاً بدون ستاره در پنج لیگ بزرگ.»
اما قصه فوتبال هیچوقت پایان قطعی ندارد. همانطور که یک روز غیرمنتظره، جوانی به نام علی دایی از اردبیل سر از بوندسلیگا درآورد، شاید دوباره از دل همین خاموشیها، کسی برخیزد و راه نیمهتمام را ادامه دهد.