استقلال، قربانی مدیریت سایه؟
جدا از ایرادات فنی به استقلال این فصل، خیلی از کارشناسان بر این باورند که مدیریت این باشگاه دچار مشکل است و برای فصل آینده نیاز به تغییرات اساسی دارد.

در ماههای اخیر، اداره باشگاه استقلال به طور مستقیم تحت مدیریت هلدینگ خلیج فارس قرار گرفته است؛ موضوعی که واکنشها و تحلیلهای متفاوتی در میان هواداران و کارشناسان فوتبال به دنبال داشته است. این شیوه مدیریت نهتنها استقلال را از ساختار حرفهای باشگاهداری دور کرده، بلکه باعث کاهش استقلال تصمیمگیری در سطح هیئت مدیره شده است.
وزن سبک هیئت مدیره
ترکیب فعلی هیئت مدیره استقلال از چهرههایی تشکیل شده که علیرغم تواناییهای بالقوه، فاقد تجربه و سابقهی جدی در مدیریت ورزشی یا باشگاهداری حرفهای هستند. به همین دلیل، تصمیمسازی در لایههای مدیریتی باشگاه غالباً یا با تأخیر انجام میشود یا نیاز به تأیید مستقیم از سوی نهادهای بالادستی، از جمله هولدینگ خلیج فارس، دارد. این مسأله باعث شده استقلال در مقاطع حساس- چه در بازار نقلوانتقالات و چه در حوزه جذب اسپانسر یا مسائل حقوقی- با کندی عملکرد مواجه شود.
نقش کماثر مدیرعامل
نظری جویباری بهعنوان یکی از افراد قدیمی باشگاه، در سمت مدیرعاملی حضور دارد، اما با وجود شناخت نسبی از بدنه تیم و فوتبال ایران، از نظر قدرت اجرایی، نفوذ رسانهای و توان چانهزنی در ساختار سیاسی-اقتصادی ورزش کشور، جایگاهی در حد یک مدیرعامل قدرتمند ندارد. در عمل، استقلال به یک مدیرعامل با اختیارات واقعی و جایگاه معتبر نیاز دارد؛ کسی که بتواند توازن بین هیئت مدیره، حامیان مالی، نهادهای دولتی و البته هواداران را برقرار کند.ورود هلدینگها به مدیریت باشگاههای ورزشی به خودی خود موضوع مثبتی است، به شرط آنکه رویکردی حرفهای، شفاف و پاسخگو داشته باشند. اما وقتی تصمیمات کلان خارج از ساختار باشگاه و در اتاقهای بسته گرفته میشود، نتیجهاش چیزی جز تضعیف استقلال و سردرگمی مدیریتی نیست. بسیاری از هواداران احساس میکنند که باشگاه محبوبشان در حال از دست دادن هویت واقعی خود بهعنوان یک نهاد فوتبالی مستقل است و بیشتر به یک پروژه تجاری بیروح تبدیل شده است.
چه باید کرد؟
باشگاه استقلال نیازمند بازنگری جدی در ساختار مدیریتی است. تشکیل هیات مدیره ای با چهرههای فوتبالی، اقتصادی و رسانهای قوی، و انتخاب مدیرعاملی با کارنامه موفق در مدیریت ورزشی میتواند اولین گام در مسیر بازگرداندن ثبات و اقتدار به باشگاه باشد. همچنین، باید رابطه با هلدینگ خلیج فارس بازتعریف شود: از یک رابطه دستوری به یک همکاری حرفهای و دوطرفه با اهداف مشخص. هنوز مسوولان تصمیم گیرنده در هلدینگ به این باور نرسیده اند که مدیرعاملی در استقلال کمتر از اداره یک وزارتخانه نیست و باید کسی روی صندلی های تصمیم گیری این باشگاه بنشیند که درک بالایی از مدیریت در باشگاه بزرگ استقلال با طرفدار میلیونی داشته باشد.