پاسداشت شاعری که شبیه شهریار است
مراسم شب شاعر به پاسداشت افشین علاء، شاعر و مترجم پیشکسوت، روز سهشنبه، یازدهم شهریورماه در کافه نخلستان برگزار شد.

مراسم شب شاعر به پاسداشت افشین علاء، شاعر و مترجم پیشکسوت، با حضور اهالی فرهنگ و ادب همچون غلامعلی حداد عادل، مصطفی محدث خراسانی، محمدرضا سنگری و میلاد عرفان پور و به همت سازمان اوج روز سهشنبه، یازدهم شهریورماه در کافه نخلستان برگزار شد.
تو شاعر انقلاب هستی افشین!
ابتدا مصطفی محدث خراسانی،شاعر، در سخنانی بیان کرد: با آقای افشین علاء در سال ۱۳۶۴ آشنا شدم و آن هم با این ترجیعبند بود که " مولوی هم اگر آنجا بود دامن شمس را رها میکرد" که درمورد دیدار با امام خمینی(ره) بود.
وی افزود: آقای علاء از خانواده علم و ادب و اخلاق برخاسته و اگرچه ایشان را بیشتر با شعر کودک میشناختیم بعدها حضور تأثیرگذار ایشان در شعر بزرگسال را شاهد بودیم. نام ایشان را میتوان به عنوان جریانسازان شعر انقلاب آورد. ایشان حضور مستمر و مداومی داشتند و به دلیل ویژگیهای خاصشان که جناحبندی ندارند، مورد احترام و اتفاق همه اهل ادبیات هستند. این یک رسالتی بر دوش ایشان است که در مقاطع حساس نقشآفرینی کند. مثلا در سال ۸۸ با شجاعت تمام به میدان آمد و نگذاشت شکاف بین شاعران عمیقتر شود با این که عقاید خودشان را داشتند.
خراسامی اشاره کرد که به واسطه این که مخاطب شهر آقای علاء مردم است، زبانشان سهل و ممتنع است تا توده مردم با آن ارتباط برقرار کنند.
او در پایان سخنانش بیان کرد که درمورد رد صلاحیت شدن علاء در انتخابات مجلس، رباعی سرود و آن را قرائت کرد:
آیینه روح آب هستی افشین
از کوچه آفتاب هستی افشین
پیش و پس تایید صلاحیتها
تو شاعر انقلاب هستی افشین
شعر افشین علاء انذار و بیدارباش است
در ادامه برنامه، محمدرضا سنگری، نویسنده، با تأکید بر جایگاه متفاوت این شاعر در ادبیات امروز اظهار داشت: در روزگار ما شاعران بسیاری هستند که به یکدیگر شباهت دارند، اما در این میان چهرههایی یافت میشوند که نگاه و رویکردی متفاوت دارند. یکی از این چهرهها جناب آقای افشین علاست. در این فرصت کوتاه میخواهم چند ویژگی شعری ایشان را مطرح کنم و شاید بتوانیم راهی برای گفتوگو درباره ناگفتهها و نرفتهها در برابر شاعران عزیز بگشاییم.
سنگری با اشاره به کمتوجهی شاعران امروز به حوزه «شعر حکمی» گفت: دفترهای شعری امروز پر از شعر آیینی و عاشقانه است، اما شعر حکمی یا بسیار کمرنگ است یا بهتر است بگویم تقریباً مفقود شده است. این در حالی است که ما به این عرصه سخت نیازمندیم. شعر آقای علاء در این زمینه تلفیقی است از چند چهره در تاریخ شعر فارسی. در آثار او میتوان رد پای سعدی، سنایی و انوری را بهصورت درهمتنیده دید. ایشان هم نرم و حریرگونه سخن میگوید و هم شمشیرگونه؛ تلفیقی از لطافت و صلابت.
او برای نمونه بخشی از سرودههای علا را خواند و افزود: ببینید چقدر روان، زیبا و ستودنی زبان شعر اوست؛ زبانی که پشتوانه خلق آثار فاخر است. آقای علاء میتواند با زبانی امروزی و در عین حال ریشهدار، مفاهیم عمیق انسانی مانند گمشدگی و خودیابی را بیان کند. این همان دانشی است که انسان به آن نیاز دارد.
سنگری در ادامه با یادآوری خاطرهای از قیصر امینپور، گمشدگی انسان معاصر را یکی از دغدغههای شعر علاء دانست و افزود: در بسیاری از سرودههای او میتوان این جستوجوی پررنج برای یافتن خویشتن را دید؛ همان چیزی که همه پیامبران برایش مبعوث شدند.
سنگری همچنین بر دلدادگی علاء به اهل بیت(ع) و شهدا تأکید کرد: چه در اشعار کودکانه و چه در مجموعههای دیگر، عشق او به اهل بیت نمایان است. من خود شاهد بودم که وقتی در جمع نام حضرت اباعبدالله برده میشد، چگونه بیقرار و طوفانی میشد.
محمدرضا سنگری از «سربازنامه» به عنوان یکی از درخشانترین آثار افشین علاء یاد کرد و گفت: این منظومه درباره شهید حاج قاسم سلیمانی است. علاء در این اثر با انتخاب وزنی متفاوت توانسته است میان هویت ملی و هویت دینی پیوندی استوار برقرار کند. این همان چیزی است که رهبر انقلاب نیز با چهار ویژگی زیبا، شیوا، خوشلفظ و معنا معرفی کردند. من آن را جشن عروسی واژهها میدانم؛ جایی که ملیت و دین با هم پیوند خوردهاند.»
او افزود: علاء از فرهنگ و ادبیات گذشته گسسته نیست. برعکس، با نگاهی ژرف به آنها بازگشته و عناصر ارزشمند را شکار کرده و در شعر خود تلفیق نموده است.
سنگری بر اهمیت منظومهسرایی تأکید کرد و گفت: متأسفانه سهم منظومه در شعر امروز اندک است. ما نیاز داریم که شاعران در حوزههایی چون عاشورا و انقلاب به سراغ منظومه بروند. نمونه ارزشمند این گونه سرودهها در شعر علاء دیده میشود.
وی در ادامه به ویژگیهای شخصیتی و شعری افشین علاء اشاره کرد: او صداقت و صراحت را در زندگی و شعرش با هم دارد. استاد علاء در هیچ یک از قالبهای سیاسی رایج قابل تحریف نیست. او اصولیترین و در عین حال اصلاحطلبترین شاعر است؛ اصولیِ مصلح و مصلحِ اصولی. این ویژگیها که به ظاهر متعارضاند، در وجود او به زیبایی پیوند خوردهاند.
سنگری همچنین گفت: شعرهای او گاه دفاعیهای در برابر داوریهای نارواست. به رغم زخمزبانها هرگز به راه انفعال یا تقابل نرفته و موضع خود را روشن و استوار بیان کرده است. شعر او هم هشدار میدهد و هم راه عبور را نشان میدهد.
او در پایان افزود: شعر افشین علاء شعر انذار و بیدارباش است. در آثار او هم نقد نارواها هست و هم ستایش رواها. همین اعتدال و انصاف است که شعرش را ماندگار میکند.
در ادامه ایمان شمسایی، پیام متنی از رئیس مجلس شورای اسلامی محمدباقر قالیباف را این چنین قرائت کرد:
شاعری که برای جور بودن جنس شعر نمیگوید
سیداحمد مسجدجامعی، نیز در ادامه برنامه بیان کرد: ایشان اهل مازندران است که در آن اولین حکومت شیعی ایران تشکیل شده و محبت اهلبیت(ع) در آن جریان دارد. سروش نوجوان را که مرحوم قیصر امینپور و افراد دیگر منتشر میکردند، حول آن یک حلقهای شکل گرفت و در آن حلقه آقای افشین علاء شعر آیینی میسرود. بعدها وارد حوزههای دیگری شد اما آن فضا و لطافت کودکانه را حفظ کرد.
وی ادامه داد: علاء در نگاه من آدمی است که به باطن خود رجوع میکند و شعر را مزه مزه میکند و اگر حس کند باید بگوید، آن را نشر میدهد. او برای جور بودن جنس شعر نمیگوید.او هم درمورد اسیدپاشی به صورت خانم شعر گفت و هم درمورد حاج قاسم و مادر شهید رئیسی. شاید این تناقض به نظر برسد اما اینطور نیست. این آزادگی در شعر است.
مسجدجامعی همچنین تاکید که ایران در شعر افشین علاء همواره وجود داشته است.
در ادامه پیام وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سیدعباس صالحی برای پاسداشت افشین علاء قرائت شد:
شعر افشین علا؛ تلفیقی از سنت هزارساله و زبان معاصر
در ادامه غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، به سخنرانی پرداخت.
حدادعادل در آغاز سخنان خود ضمن قدردانی از برگزارکنندگان گفت: حقیقت این است که قدر شاعری آقای علاء آنگونه که باید، دانسته نشده است. به باور من، برگزاری این جلسه و مجالسی بسیار بزرگتر و مفصلتر ضروری است تا بهویژه نسل جوان و شاعران امروز ما بیشتر با شعر و شخصیت او آشنا شوند.
وی افزود: من علاء را شاعری معاصر و متعلق به زمانه خود میدانم. او شعر امروز انقلاب را نمایندگی میکند و میان دو مفهوم “امروز” و “انقلاب” با شعر خود پیوندی عمیق برقرار کرده است.
حدادعادل با نگاهی تاریخی به جریانهای شعری معاصر، به فضای دهههای پیش از انقلاب اسلامی اشاره کرد: در دهه ۴۰، مجادلات میان شعر نو و شعر سنتی بازار ادبیات ما را گرم کرده بود. شعر نو توانست خود را از کلیشهها و تصویرسازیهای تکراری شعر کهن رها سازد؛ اما در بیاعتنایی به وزن و قافیه افراط کرد و به شعر سپید رسید. پس از انقلاب، بیآنکه آن مجادلات گذشته تکرار شود، شاعران به طور طبیعی به وزن و قافیه بازگشتند و شعر بیوزن جایگاه سابق خود را از دست داد. در این میان، شاعرانی همچون قیصر امینپور و افشین علاء با تلفیق سنت و نوآوری، شعر انقلاب را شکل دادند.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره ویژگیهای شعر علاء گفت: شعر او محکم، خوشوزن و موسیقایی است. از نظر زبانی عیب ندارد و در عین سادگی و سلامت، عمق و جوهر شعری را حفظ کرده است. علاء در عین آنکه زبان امروزی دارد، به سنت هزارساله شعر فارسی نیز بیاعتنا نیست. به همین دلیل، شعرش هم دلنشین است و هم ماندگار.
حدادعادل مهمترین جنبه شعری افشین علاء را «جهتگیری معنوی و ارزشی» دانست و تصریح کرد: شعر او همواره آیینی بوده است؛ برای اهلبیت(ع) و بهویژه در ستایش حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) سروده است. علاوه بر این، در بزنگاههای سیاسی و اجتماعی، بهموقع واکنش نشان داده و اشعاری فاخر و اثرگذار عرضه کرده است؛ به گونهای که شعرش در حکم رسانهای مردمی عمل میکند.
او یکی دیگر از وجوه متمایز شعر علاء را توجه او به ادبیات کودک دانست و گفت: کمتر شاعری که در مرتبه علاء باشد به شعر کودک میپردازد. اما بخشی مهم از کارنامه او سرودههایی برای کودکان است. این توجه برخاسته از شخصیت خانوادگی اوست؛ انسانی که همواره به مادر و خانواده خود عشق ورزیده و این روحیه را در شعر کودک نیز بازتاب داده است.
حدادعادل در ادامه درباره نگاه مشترک خود با افشین علاء در مسائل فکری اظهار کرد: ممکن است برخی تصور کنند که میان ما اختلاف دیدگاه سیاسی وجود دارد. اما من معتقدم اختلاف ما صرفاً مصداقی است، نه مبنایی. علا در اصول دینی، انقلابی و ولایی با ما همنظر است و همین باعث شده که او در همه محافل ادبی و انقلابی محترم و محبوب باشد؛ بهویژه نزد رهبر معظم انقلاب که بیش از همه به او توجه دارند.
علاء: شعر و ادب فارسی بزرگترین ثروت ما ایرانیان است
در انتها، افشین علاء، ضمن تشکر از سخنرانان، بیان کرد: خدا را شکر میکنم که دوستان بنده را به نیکی یاد میکنند.
وی اشاره کرد که زیست شعری او در این مجال نمیگنجد و افزود: شعر و ادب فارسی بزرگترین ثروت ما ایرانیان است. آن احمقها در اروپا و آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستیها انرژی هستهای را هدف قرار دارند اما نمیدانند که تا این زبان وجود دارد نمیتوانند ایرانیان را از پا درآورند؛ چرا که اکسیری از زبان فارسی و محبت اهلبیت(ع) دارد و رویینتن خواهد ماند.
علاء ادامه داد: با وجود همه بحرانها در کشور، اولویتها جا به جا نخواهد شد و ادبیات سلاح و ثروت ماست؛ درست مانند نقدینگی در بانک مرکزی. باید همگی در حفظ این میراث بکوشیم؛ میراثی که هزار سال، نسلها آن را برای ما نگهداری کردند و به دست ما رسید. این زبان، جزو زبان سحرگون جهان است و هر ملتی چنین توفیقی ندارد که آن را داشته باشد.
در پایان، از افشین علاء به پاس سالها شاعری قدردانی شد.
منبع: فارس