«پدر» و تماشای فروپاشی معنا در روابط انسانی
ونداد صادقی، کارگردان نمایش «پدر» گفت: وقتی هنوز سطحینگری، ذهنهای تهی، و نگاهی مصرفی به روابط انسانی رایج است و خیانت، به امری عادی بدل شده، اجرای نمایشنامهی «پدر»، حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.

نمایشنامهی پدر، نوشتهی «آگوست استریندبرگ»، از جمله آثار مهم ادبیات نمایشی است که بارها توسط کارگردانان ایرانی روی صحنه رفته است. این اثر روانشناختی زندگی کاپیتانی به نام «آدولف» را روایت میکند که در روستایی دور از شهر در خانهای بزرگ به همراه همسر و دختر و دایه و همسرش زندگی میکند. این افسر پیادهنظام و همسرش «لورا»، بر سر تربیت دخترشان بههیچعنوان با یکدیگر همنظر نیستند. این زن و شوهر پیوسته در حال بحث و جدل هستند و «لورا» سخت در تلاش است تا حرفهایش را به همسرش بقبولاند و آنقدر ادامه میدهد تا کاپیتان به جنون میرسد.
ونداد صادقی، بازیگر و کارگردان تئاتر، به تازگی این نمایشنامه را در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه برده؛ در خلاصهی این اثر نمایشی آمده است: « در خانهای که سکوتش از فریاد بلندتر است، پدری در برابر زنی میایستد که نه دشمن است، نه معشوق، بلکه چیزی میان این دو است. «پدر» روایت فروپاشی ذهنی یک مرد است؛ جایی که مرز میان واقعیت و توهم، عشق و نفرت، قدرت و جنون به لرزه درمیآید. در بازی خطرناک ذهنها، چه کسی پیروز خواهد شد؟ و آیا پیروزی اصلاً مفهومی دارد؟»
ونداد صادقی علاوه بر کارگردانی اثر، نقش پدر را نیز در نمایش ایفا میکند. صادقی توانسته با هدایت درست بازیگران و درک تیزبینانه از این نمایشنامه، که از پیچیدگیهای متنی فراوانی برخوردار است، یک اجرای تقریباً بینقص را روی صحنه ببرد. گفتگوی این کارگردان با «آوش» را در ادامه میخوانید:
چه شد که نمایشنامهی «پدر» را برای اجرا انتخاب کردید؟ آیا ارتباطی شخصی با این متن داشتید؟
نمایش «پدر» برای من از یک تمرین کلاسی در دورهی بازیگری آغاز شد. در جریان آن تمرین، با متن آشنا شدم و علاقهام به آن شکل گرفت. از همان زمان، نمایشنامه در ذهنم ماند و سالها با من بود. همواره دوستش داشتم تا اینکه بالاخره فرصتی دست داد و توانستم آن را روی صحنه ببرم.
اجرای این متن، بهویژه به دلیل ساختار روانشناختیاش، دشواریهای خاصی دارد؛ در جریان تمرینات یا اجرا با چه چالشهایی روبهرو شدید؟
بهگمان من، هیچ کاری ذاتاً سخت نیست؛ ذهن ماست که گاهی برای پذیرش آن آماده نیست، چون تجربهاش را نداشتهایم. یکی از مهمترین چالشهای این اثر برای من، مواجهه با شخصیتهایی بود که بهمرور، لایههای پیچیدهتری از خودشان را نشان میدادند. هر چه جلوتر میرفتیم، ابعاد تازهای از شخصیتها نمایان میشد. کمکم دریافتم که هر شخصیت میتواند هزاران صورت و روایت داشته باشد و شاید حتی ما هنوز هم به درک کاملشان نرسیده باشیم.
روند انتخاب بازیگران چگونه بود؟ از این جهت میپرسم که بهنظر میرسید کیفیت بازیها یکدست نبودند
فرایند انتخاب بازیگر برای این نمایش بسیار سخت و زمانبر بود. باور دارم که انتخاب نهایی، نه صرفاً انتخاب من، بلکه انتخاب خودِ متن بود. میتوانم بگویم روند انتخاب بازیگر در این پروژه، بهقدری پرماجرا بود که میتوان دربارهاش فیلم ساخت! با این حال، همهی بازیگران با تمام وجود در کنار گروه ایستادند و تلاش کردند. تفاوتهایی که ممکن است در اجراها دیده شود، بیش از آنکه به توان بازیگر مربوط باشد، به جنس نقش و ظرفیت دراماتیک آن بازمیگردد. به نظر من هر بازی در قالب شخصیت خود، کارآمد و متناسب است. در تئاتر، گاهی اگر بازیگری بیش از اندازه تلاش کند دیده شود، ممکن است به کلیت کار لطمه بزند.
تمرینها چقدر زمان برد و آیا در بازبینی دچار سانسور یا حذف بخشهایی از نمایش شدید؟
دورهی تمرین حدود شش ماه به طول انجامید. حذف یا تغییر بخشهایی از نمایش، بهخاطر محدودیت زمانی سالن شهرزاد بود و نه بازبینی یا سانسور. از نظر محتوایی، در بازبینی مشکلی نداشتیم.
نمایشنامهی «پدر» به مسائلی چون قدرت، کنترل، جنسیت و بحران هویت میپردازد. به نظر شما طرح دوبارهی این موضوعات در جامعهی امروز تا چه اندازه ضرورت دارد؟
«پدر» بهجز این موارد، لایههای معنایی دیگری هم دارد. نمیدانم جهان چقدر به این پرسشها نیاز دارد، اما دربارهی جامعهی خودمان فکر میکنم وقتی هنوز سطحینگری، ذهنهای تهی، و نگاهی مصرفی به روابط انسانی رایج است و خیانت، به امری عادی بدل شده، چنین متنی حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
بهنظر میرسد تلاشی برای ایرانیزهکردن نمایشنامه انجام ندادید، این انتخاب آگاهانه بود؟
قطعاً. اگر هدفم ایرانیزهکردن متن بود، نمایشنامهای ایرانی انتخاب میکردم. این متن نیازی به بومیسازی نداشت؛ جهانی است و در همان شکل اصلیاش، معنا و اثرگذاری خود را حفظ میکند.
با توجه به روانمحور بودن متن و حضور پررنگ شخصیتهای زن، آیا هدایت بازیگران و کارگردانی اثر برایتان چالشبرانگیز بود؟
بزرگترین خطای یک کارگردان، تحمیل سلیقهی شخصی به اثر است. من تلاش کردم چنین نکنم. بهجای آن، در جمعهای مختلف دربارهی مضمون نمایشنامه بهطور غیرمستقیم صحبت میکردم و دیدگاه دیگران را میشنیدم. روایتها و نگاههای متنوعی که از افراد میگرفتم، کمکم کرد بفهمم هنگام کارگردانی «پدر» باید روی چه جنبههایی تمرکز کنم و چه چیزهایی را نمایش دهم.
ایدهی اجرای رایگان نمایش از کجا شکل گرفت؟
پس از رخدادهای تلخ اخیر و فضای ملتهب کشور، گروه تصمیم گرفت برای تغییر حال و هوای مخاطبان و همدلی با مردم، اجراهایی رایگان برگزار کند. اجرای رایگان، تلاشی بود کوچک در جهت ایجاد روزنی برای تنفس و دیدن.