به روز شده در
کد خبر: ۲۲۶۶۲

روایت فرهاد توحیدی فیلمنامه‌نویس از این روزها: در خانه می‌مانیم

فرهاد توحیدی فیلمنامه‌نویس پیشکسوت سینمای ایران با انتشار یادداشتی در صفحه اینستاگرامش از حال و هوای این روزها نوشت

روایت فرهاد توحیدی فیلمنامه‌نویس از این روزها: در خانه می‌مانیم

...یک برگه داده اند دستم از بایدها و نبایدها که از روز سه شنبه شروع می شود.اول این که باید بروم آزمایشگاه مقادیری خون بدهم!بعدش تا شب چه گِلی سر بگیرم و چهارشنبه چه و چها و صبح پنجشنبه ساعت شش صبح خدمتشان باشم...عصر که هشدار تخلیهٔ منطقهٔ سه می آید کک به تنبان همه می افتد.زنگ ، پشت زنگ و من بمیرم ، تو بمیری که بروید و نمانید.دیشبش فراز زنگ زده بود که ساعت ده شب راه افتاده برود تنکابن.پدرش هم گفته قربان دستت دو تا نان هم بگیر و بیا، چون این جا نان پیدا نمی شود.می گوید ساعت چهار صبح نرسیده به سولقان دور زده و برگشته خانه.دیگری در جاجرود ماشینش به فنا رفته و سومی در ترافیک جاده بنزین تمام کرده ، و چهارمی بعد از پانزده ساعت رسیده به مقصد.این داستان ها را نقل می کنم بلکه وجدانشان آرام بگیرد که حق دوستی را ادا کرده اند و می گویم می خواهیم بمانیم.

صبح سلانه سلانه راه می افتم بروم آزمایشگاه. اما تعطیل است.بعدی یک کیلومتر آن طرف تر است و تعطیل.سومی باز است، اما دیّارالبشری در آزمایشگاه نیست. همهٔ بیماران شفا پیدا کرده اند!جوانِ چهل و اندی ساله پذیرشم می کند. خودش هم خون می گیرد. می گویم لابد خودت هم آزمایش می کنی و جواب می دهی: وان من شو! می خندد.

از ظفر برای پمپ بنزین میردامادصف بسته اند. صف پمپ‌بنزین شریعتی هم رسیده روبروی بیمارستان مفید.بالای نود درصد مغازه ها تعطیلند.می خواهم تا مرکز نمونه برداری بروم چشمم ترسیده. معلوم می شود ترسم بیهوده نبوده. آن جا هم جز یک نگهبان کسی نیست.راه آمده را برمی گردم. نزدیک خانه کسی زنگ می زند و خبر می دهد که نمونه برداری پنجشنبه لغو شده ، آقایان دکترها رفته اند. می گویم انگار مردم به دو دسته تقسیم شده اند : آن ها که رفته اند و آن ها که می خواهند بروند.گویا ماندن تقریباً معادل پارسنگ برداشتن عقل است، و من از موقعی که یادم می آید عقلم پارسنگ برمی داشته.با همین عقل ناقصم همهٔ عمر ساکن دو مسکن بوده ام : خانه و زبان!امروز برای من مسلم شده است که به قول شایگان " میان مسکن و فضای ذهن و نیز اقلیم دل هم شکلی های اجتناب ناپذیر وجود دارد...و معمولاً فضای درون است که مسکن و روح یک خانه ، یک شهر را شکل می دهد و می سازد.برای من این دو مسکن امن ترین جای جهان است حتی زیر باران بمب و موشک!⁩

ارسال نظر

آخرین اخبار