به روز شده در
کد خبر: ۷۲۴۲
گیج شدیم؛ ما را روشن کنید!

ستاره‌هایی که هم می‌فروشند، هم نمی‌فروشند

گزارشی درباره ستاره‌هایی که در اکران نوروزی گیشه را تسخیر کردند

در این‌جا نگاهی خواهیم داشت به ستاره‌هایی که با گیشه‌های پُر، نام خود را به‌عنوان بازیگران میلیاردی این روزهای سینما تثبیت کرده‌اند.

ستاره‌هایی که هم می‌فروشند، هم نمی‌فروشند
گروه فرهنگ و هنر آوش/ دنیا خمامی

واقعیت این‌ است که فروش یک فیلم تنها در گرو کلیت اثر نیست و ستاره‌های جلوی دوربین، نقشی غیرقابل انکار در موفقیت مالی یک فیلم دارند. ادعایی که نه‌تنها به تجربه اثبات شده، بلکه با نگاهی گذرا به جدول فروش‌ فیلم‌ها، کاملاً روشن است.

ستاره‌های ۹۰ میلیاردی

صدرنشین جدول اکران نوروزی، فیلم «دایناسور» است؛ اثری با فروشی نزدیک به ۹۰ میلیارد تومان و درخشش دو چهره آشنا؛ امیر جعفری و پژمان جمشیدی. هر دو بازیگری که قبل‌تر با آثار کمدی مشابه، اصطلاحاً «رمز گیشه» را پیدا کردند. جعفری پیشینه حضور در فیلم‌هایی چون سگ‌بند، گشت ۳، هاوایی و پول و پارتی را دارد و جمشیدی نیز با هتل، تگزاس، دینامیت و حالا دایناسور و کوکتل مولوتوف، در همان مسیر موفقیت پیش می‌رود.

اما داستان فیلم موسی متفاوت است. در این‌جا فقط بازیگر نمی‌فروشد؛ یک ستاره هم پشت دوربین است: ابراهیم حاتمی‌کیا. این نام به‌تنهایی وزنه‌ای سنگین برای کشاندن مخاطب به سالن‌های سینماست. با این حال، مریلا زارعی تا امروز در قامت یک بازیگر گیشه‌ساز شناخته نشده و آمار فروش آثار گذشته‌اش نیز همین را تأیید می‌کند. در سوی دیگر اما علیرضا کمالی قرار دارد؛ بازیگری که پس از موفقیت در پوست شیر، به محبوبیتی چشمگیر رسیده و حالا در نقش پدر حضرت موسی در این فیلم ظاهر شده، البته سوال جدی تر را بگذارید آهسته بپرسیم: چرا علیرضا کمالی برای نقش موسی انتخاب نشد؟

63_11zon-2

کوکتل مولوتوف؛ تحت تاثیر «پایتخت7»

سومین فیلم پرفروش این روزها، کوکتل مولوتوف است که با فروشی بیش از ۳۲ میلیارد تومان، در رتبه‌ای چشمگیر قرار گرفته است. فیلمی که بر شانه‌های احمد مهران‌فر و امین حیایی ایستاده است. مهران‌فر پیش‌تر در فیلم‌هایی چون دینامیت، خجالت نکش و انفرادی توانایی خود در جذب مخاطب را اثبات کرده بود. حیایی نیز سال‌هاست چهره‌ای گیشه‌پسند شناخته می‌شود.البته بعید به نظر نمی‌رسد که بخشی از فروش این فیلم متاثر از همزمانی اکران با پخش «پایتخت7» است.

شهاب حسینی، تک‌ستاره در میان کمدی‌ها

در میان سیل فیلم‌های کمدی، حضور شهاب حسینی با فیلم رها، تجربه‌ای متفاوت است. فیلمی که تا امروز ۲۰ میلیارد تومان فروش داشته، آن‌هم در میان آثار غیرکمدی. او سال گذشته نیز با فیلم «مست‌عشق» در کنار پارسا پیروزفر، حضور چند ده‌میلیاردی روی پرده داشت. با این حال، مسیر حرفه‌ای حسینی همواره در سینمای جدی‌تر تعریف شده تا گیشه‌های چند ده میلیاردی. پرسش عجیب این‌جاست: اگر او به جای یکی از ستاره‌های فعلی آثار کمدی، مقابل دوربین می‌رفت، آیا باز هم همان موفقیت‌ها تکرار می‌شد؟

هوتن شکیبا؛ هم فروخته، هم نفروخته!

نکته‌ای دیگر که توجه‌ها را جلب می‌کند، حضور یک بازیگر به عنوان عامل فروش در یک فیلم و نفروختن او در فیلمی دیگر است. تجربه متفاوت هوتن شکیبا در دو اثر متوالی. او سال گذشته با فیلم هفتادسی، رکورد فروش تاریخ سینمای ایران را شکست اما در فیلم «صبحانه با زرافه‌ها»، که با پژمان جمشیدی نیز همراه بود، نتوانست به فروش قابل توجهی برسد. این تضاد، نشان می‌دهد در سینمای ایران تنها نام بازیگر، تضمینی برای موفقیت مالی نیست.

کمدی می‌فروشد، اما نه همیشه...

فرمول فروش فیلم‌ها در نگاه نخست ساده به‌نظر می‌رسد: فیلم کمدی = گیشه موفق. اما همین معادله در مواجهه با آثاری چون عینک قرمز با بازی حامد بهداد، بهم می‌ریزد.

در این میان، پرسش‌های متعددی ذهن را درگیر می‌کنند:

سهم واقعی سینمادار در فروش یک فیلم چقدر است؟

تا چه حد لابی‌های پخش می‌توانند در اقبال یا شکست فیلمی تأثیرگذار باشند؟

آیا ستاره‌های پرفروش، در هر فیلم و هر ژانری موفقیت را تضمین می‌کنند؟

چرا برخی از این چهره‌ها فقط در فیلم‌های کمدی می‌درخشند و در آثار جدی ناکام می‌مانند؟

نقش خرید صوری بلیت یا اصطلاحاً «کارت کشیدن تهیه‌کننده» در آمارسازی‌های ساختگی تا چه اندازه جدی است؟

اگر اکران نوروزی ناجی فروش فیلم‌هاست، پس چرا هفتادسی در پاییز و زمستان به چنین فروش خیره‌کننده‌ای رسید؟

پاسخ‌ها چندان روشن نیست. همان‌گونه که بسیاری از سازوکارهای دیگر در ایران، شفاف و پیش‌بینی‌پذیر نیستند. این پژوهش به هیچ شکل قطعی نمی‌شود درنهایت همه با یک سری فرضیه روبرو هستیم!

undefined

 

ارسال نظر

آخرین اخبار