سینما؛ شناسنامه فرهنگی ایران امروز / تدریس سینمای ایران در دانشکدههای سایر جهان
اولین سلسله نشستهای اجتماعی فرهنگی با موضوع ارتباطات فرهنگی از مسیر سینما با حضور رائد فریدزاده در محل تالار حنانه دانشکده مطالعات جهان برگزار شد.

در این جلسه که با حضور علیرضا شجاع نوری تهیهکننده و از مدیران با سابقه سینمایی، روحالله حسینی معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، جمعی از دانشجویان، علاقمندان سینما و برخی مدیران سازمان سینمایی برگزار شد، رائد فریدزاده با اشاره به چیستی و ماهیت سینما گفت: زمانیکه درباره سینما صحبت میکنیم در ابتدا باید مشخص کنیم منظورمان از سینما چیست؟بسیاری از سوء تفاهمها به دلیل عدم روشن بودن و مشخص بودن واژگانی است که بوسیله آنها با هم صحبت میکنیم. در واقع ما «سوء تفاهم» رد و بدل میکنیم نه «فهم مشترک». وقتی صحبت سینما می شود، من و شما فکر میکنیم درباره یک واژه، اشتراک در «معنا» داریم. در حالیکه صرفا اشتراک در «لفظ» است در حالیکه برای هرکسی سینما یک جور معنی میشود. سینما به مثابه «سرگرمی» یک معنا دارد و به مثابه «صنعت» و یا کارکرد «هنری» معنای دیگری پیدا میکند. بنابراین اول از همه باید مشخص کنیم منظور ما از سینما چیست؟
رئیس سازمان سینمایی با اشاره به خدمات ارزنده علیرضا شجاع نوری در سینمای ایران از وی به عنوان طراح حضور بینالمللی سینمای ایران نام برد و افزود: تغییرات تکنولوژیک باعث شده که بسیاری از چیزها به ظاهر بیمعنی بهنظر آید. در زمانه فعلی شما یک دکمه را میزنید و لینکی دانلود میشود و بعد در آن سوی دنیا، آن فیلم قابلیت پخش در سینما را دارد. اما وقتی به گذشته و زمان آقای شجاع نوری نگاه میکنیم متوجه اتفاقاتی که در آن دوره افتاده میشویم که چه زحماتی کشیده شده تا فیلمی در بحبوحه جنگ تحمیلی در جشنوارههای بینالمللی نمایش داده شود. سینمای ایران در آن دوره باعث شد تصویر متفاوتی از ایران در جهان منتشر شود، که به نظر من اتفاق بزرگی بوده است. به همین دلیل کارکرد سینمای ایران در آن زمان صرفا هنری نبود. فیلمهای آقای کیارستمی تصویر دیگری از سینمای ایران برای دنیا و به خصوص اروپا ارائه داده است. میتوان گفت کارکردی که جشنوارههای اروپایی آن موقع داشته، کمک کرد تصویر متفاوت و تازهای از ایران برخلاف جریان تبلیغات آن دوره در محافل مختلف پخش شود.
حضور گسترده فیلمهای ایرانی در عرصه بینالمللی بعد از انقلاب
وی با اشاره به اکران فیلم «خانه دوست کجاست» در جشنواره لوکارنو عنوان کرد: در آن زمان تصویری که از ایران در جهان پخش شد تصویر افراد خشن و جنگ طلب بود اما ناگهان در این فیلم با دنیای متفاوتی روبرو میشوید. تصویر پسری را میبینید که دنبال رساندن دفتر مشق رفیق خود است و همه فیلم همین تلاش اوست. اولین چیزی که از این فیلم در آن زمان به ذهن متبادر میشود این است که این تصویر با آن چیزی که رسانهها از ایران پخش کردهاند، کاملا متفاوت است. داستان فیلم انسانی است و به خوبی هم روایت میشود و پرسشی که مطرح میکند جهانشمول است و با این همه چقدر فضایی که خلق میکند بومی ولی آشنا و مانوس است.
فریدزاده در ادامه اظهار کرد: به مرور زمان کسی همانند آقای کیارستمی در این جشنواره ها جدی گرفته میشود و بعد فیلمسازان دیگری میآیند و این فکر را تقویت میکنند که این سینما ظاهرا لایههای دیگری نیز دارد. همین موضوع باعث توجه ویژه به سینمای ایران میشود. توجهی که شاید در قبل از انقلاب به فیلمهای سهراب شهید ثالث و داریوش مهرجویی به شکل گسسته وجود داشت. واقعیت این است که حضورگسترده بینالمللی فیلمهای ایرانی بعد از انقلاب اتفاق افتاد و این دستاورد بزرگی برای سینمای بعد از انقلاب است. اگرچه وقتی فیلم آقای کیارستمی در سینماهای داخلی نمایش داده میشود خیلی با مخاطب عام ارتباط نمیگیرد که خود این موضوع جای تحقیق و پژوهش دارد.
وی با توضیح اینکه ما قدر داشتههای فرهنگی خودمان را نمیدانیم گفت: نخست وزیر سابق فرانسه که برای کنفرانس برای صلح به ایران آمده بود ، در سخنرانی خود به این اشاره میکند که ما ایران را با حافظ و فرهادی و کیارستمی میشناسیم. این حرف را اگر یک فرد معمولی بگوید شما یک برداشت میکنید اما وقتی نخست وزیر سابق یک کشور این را بیان میکند معنیاش این است که ماجرا برایش جدی است و به نوعی اشاره میکند که شناسنامه فرهنگی ایران امروز سینمای آن است. اگر در گذشته شناسنامه فرهنگی آن حافظ، مولانا و سعدی بوده، که هنوز هم هست، اما ترجمان درست هویت فرهنگی در فضای امروز سینمای ماست.
اینکه فکر کنیم سینمای ما هیچوقت دستاوردی نداشته، خیلی حرف منطقی و درستی نیست و بیانصافی است که دستاوردهای سینمای ایران را نادیده بگیریم و البته این دستاوردها لزوما به جریان خاصی تعلق ندارد. خیلی وقتها یک اثر هنری خودش راهش را باز کرده . اما اگر در یک دورههایی اگر آقای شجاع نوری نبود آقای کیارستمی شاید امکان درست عرضه بینالمللی را پیدا نمی کرد. نیاز بود که بنیاد فارابی کنار فیلمها قرار بگیرد تا اتفاق خوبی در عرصه بینالمللی برای آنها بیافتد.
فریدزاده در ادامه با گلایه از اینکه سینمای ایران در دانشکده های کشور تدریس نمیشود، خطاب به دانشجویان حاضر گفت: در حال حاضر سینمای ایران در دانشکدههای مختلف اروپایی تدریس میشود. متاسفانه در کشور خودمان درسهای خاص سینمای ایران نداریم و این جای تاسف دارد. همه شما باید در رشتههای تخصصیتان یک واحد سینمای ایران داشته باشید. تقریبا در تمام کرسیهای ایران شناسی در اروپا، سینمای ایران تدریس میشود. ولی ما هنوز زبانی برای اینکه داشتههای خودمان را درست بیان کنیم، نداریم. بیشتر آن چیزی که در حوزه ارتباط فلسفه و فیلم در سینمای ایران وجود دارد را دیگران نوشتهاند.
سینمای ایران؛ مهمترین ابزار گفتگوی بینالمللی
روحاللهحسینی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی نیز با توضیح اینکه سینمای ما میتواند از موثرترین و مهمترین ابزارهای گفتگوی بینالمللی باشد بیان کرد: به سه دلیل مهم و مشخص سینمای ایران همچنان در اروپا با استقبال روبرو میشود. اول بُعد انسانی آن است که به خاطر طرح مضامین انسانی و جهانی اش همیشه پررنگ بوده است. دومین دلیل توجه به سینمای ایران به خاطر واقع گرایی این آثار است که بویژه وقتی با سینمای هالیوود مقایسه شود اهمیت و معنا پیدا میکند. سینمایی که عموما با امکانات کم در فضاهای روستایی و شهری و کمترین استفاده از جلوههای ویژه سعی میکند دنیای واقعی را به تصویر بکشد و سومین دلیل هم وجه شاعرانگی فیلمهای ایرانی بوده است که این البته به خاطر پیشینه فرهنگی است . شعر مولفه و فرم و قالب فرهنگ ماست که در سینمای ما رخنه کرده و سینمای ما هم به خوبی از آن بهرهبرداری کرده است.
حسینی افزود: این سه ویژگی در چند دهه گذشته از سینمای ایران ظرفیتی ساخته که بیاغراق میتوان گفت میتوانیم این سینما را به عنوان مهمترین قدرت نرم بنامیم.
حسینی با توضیح اینکه سینمای ایران با این سه ویژگی تلاش کرده جلوگری کند اما این تلاش به دلایلی گاه باعث سوءتفاهم شده ، تصریح کرد: اسکورسیزی جایی گفته است: سینما صرفا آن چیزی نیست که درون قاب میبینیم بلکه چیزی است که بیرون از قاب نیز وجود دارد. یعنی در سینما همه چیز ضرورتا به درون قاب محدود نمیشود. به هرحال فیلم بعد از نمایش در معرض جهان بینیها و نگاههای متفاوتی قرار میگیرد و براساس تجارب و جهان زیسته هرکدام از مخاطبان معانی تازهای به آن اضافه میشود. این قاعده کلی است و سینمای ما هم مستثنی از این قاعده کلی نیست. بنابراین همان جاهایی که نقاط قوت فیلم محسوب میشوند یعنی مضامین انسانی، واقعگرایی و شاعرانگی میتواند باعث سوءتفاهم شود.
فقدان تولید مشترک درست و علمی
علیرضا شجاع نوری بازیگر و تهیهکننده سینما نیز در این نشست با اشاره به اینکه ما برای بقا نیاز داریم محبوب باشیم گفت: هرگاه سینمای ایران در جهان موفق بوده، به دلیل این است که فیلم از درون و باور شخصیت فیلمساز نشات گرفته است و آن آثاری که موفق نبوده به این خاطر بوده که فیلمساز گفته چه چیزی بسازم که موفق باشد. در حالیکه ما برای موفقیت باید به درونمان رجوع و آن را در کارمان متبلور کنیم.
شجاع نوری از دانشجویان خواست با شناخت مقتضیات سینمای ایران زمینه دیده شدن آن را حوزه های مختلف جهان فراهم کنند. وی با اشاره به راههای مختلف برای کمک به سینمای ایران در سطح بین المللی گفت: شما که دانشجو هستید ببینید چطور می توانید سینمای ایران را در عرصه های مختلف گسترش دهید و چه کاری باید انجام دهیم تا بوی عطر این سینما را در جهان بپراکنیم.متاسفانه این چند سال فترت افتاد و دچار مشکلاتی شدیم و نتوانستیم فیلم خودمان را درست بسازیم.
شجاع نوری شناخت ذائقه مخاطب جهانی و نیازهای او را یکی از شاخصه های مهم فیلمسازی بین المللی عنوان کرد وگفت: یکی از چیزهایی که در سینمای ایران خلا آن حس می شود، فقدان تولید مشترک درست و علمی است. ما هنوز مخاطب خارج از کشور را نمی شناسیم. مثلا ما نمی دانیم چه فیلمی بسازیم تا مثلا با مردم پاکستان که همسایه ما هم هستند ارتباط برقرار کند. ما نمی دانیم چه فیلمی برای مردم هندبسازیم تا با آن ارتباط بگیرند. ما باید به سمتی برویم که فیلمسازی و مراحل تولید آن را به صورت علمی فرا بگیریم و این حرفه را به سمتی ببریم که در جهان مخاطب داشته باشد.
این نشست به همت دانشکده مطالعات جهان، کرسی یونسکو در فرهنگ و فضای مجازی و موسسه مطالعات آمریکای شمالی و اروپا برگزار شد.
منبع: سینما آنلاین