چهره دیگر تخته سیاه
سینما گاهی از قهرمانهای زندگی واقعی، ضد قهرمان میسازد. در واقع سینما، دنبال بازتابی از حقیقت پنهان شده به نفع جامعه است. شاید تاریخ مصرف دوره «چه کار کردی که معلمت، تو را تنبیه کرد» با همین نگاه متفاوت سینما، گذشته باشد.

ما معلم را همیشه چهرهای تأثیرگذار میدانیم. کسی که قرار است با حضورش، دانشآموزان را به سمت درست راهنمایی کند و زندگی آنان را تغییر دهد. تصویر معلم با فداکاری و گذشت، تصویری ثابت شده است. اما در تاریخ سینمای جهان معلمهایی را دیدهایم که نه تنها فداکار نبودهاند بلکه، پیچیده و ضد قهرمان ظاهر شدهاند. به دلیل روز معلم و با احترام به آنانانی که زندگیبخش بودهاند؛ این گزارش نقش ضد قهرمانانه معلم را در سینمای جهان بررسی میکند.
جین برودی در The Prime of Miss Jean Brodie (رونالد نیم، ۱۹۶۹)
فیلم «بهار زندگی دوشیزه جین برودی (The prime of MISS Jean Brodie) به کارگردانی رونالد نیم و با بازی مگی اسمیت، بر اساس رمانی به همین نام نوشته میوریل اسپارک، در سال ۱۹۶۹ ساخته شده است.
«خانم برودی» زنی با اعتماد بهنفس بالاست که نسبت به معلمین عصر خود پیشرو محسوب میشود. میتوان گفت که او انسان بدی نیست ولی در واقع معلمی را بلد نبوده و متوجه تاثیر حرفها و رفتارهایش روی دانشآموزان نیست، در همان ابتدای داستان شاهد این هستیم که خانم برودی به دانشآموز تازه وارد کلاسش میگوید: «خب من هم واسه همین اینجام مری مک گرگور، تا برات علایق به وجود بیارم.» در واقع او علایق و نظرات خود را بهعنوان بهترینها به دانشآموزانش معرفی و توصیه میکند.
او معلمی کاریزماتیک در مدرسهای دخترانه است که شاگردانش را به استقلال و تفکر آزاد تشویق میکند. اما پشت این ظاهر آزاداندیش، میل به کنترل، خودمحوری و حتی تبلیغ ایدئولوژی فاشیستی پنهان است. نفوذ فکری او سرانجام منجر به تراژدی میشود. او ضد قهرمانی پیچیده است که دغدغه آموزش دارد، اما به شیوهای خطرناک.
دوئی فین در School of Rock (ریچارد لینکلیتر، ۲۰۰۳)
دوئی، نوازندهای شکستخورده است که با جعل هویت معلم، وارد کلاس درسی در مدرسهای ممتاز میشود. هرچند در ادامه رابطه خوبی با شاگردان پیدا و آنها را به کشف استعدادشان ترغیب میکند اما کل حضورش بر پایه دروغ و فریب بنا شده است. این نقش، مرز طنز و نقد اجتماعی را طی میکند؛ او ضد قهرمانی است که با وجود نیت مثبت، از مسیر غیراخلاقی وارد شده است.
«دوئی فین» بعد از اخراج از گروه موسیقی و این در حالی است که او نیاز زیادی به فراهم کرد پول برای پرداخت اجاره خانه و صورت حسابهایش دارد. در همین حین با دوست و همخانهاش «ند اشنیبلی» که معلم مدرسه است تماس گرفته شده و پیشنهاد تدریس موقت در کلاس چهارم یک مدرسه خصوصی میشود. دوئی خود را بهجای ند جا میزند و این پیشنهاد را پذیرفته و بهعنوان معلم به آن مدرسه میرود.
ترنس فلچر در Whiplash (دیمین شزل، ۲۰۱۴)
ترنس فلچر، معلم موسیقی یک هنرستان نخبه است؛ سختگیر، توهینآمیز و گاه سادیستی. او شاگرد خود، اندرو، را تا مرز فروپاشی روانی میبرد، به این بهانه که تنها فشار و رنج است که نبوغ را میپروراند. فلچر نهتنها از مرزهای اخلاقی عبور میکند، بلکه خود را توجیه میکند که قربانیکردن یک انسان برای خلق یک نابغه، عملی موجه است. او ضدقهرمانی تمامعیار است: هم الهامبخش و هم ویرانگر.
چهره ضدقهرمانانه معلم در سینما کمک کرده تا سینما از ظرفیت خود به نفع روابط پیچیده استفاده کند که هشداری باشد برای بازنگری درباره قدرت، آموزش و رابطه انسانی میان معلم و شاگرد. هرگز حقیقت سمت یک نفر نخواهد ماند و فراموش نکنیم که شغل قرار نیست، مصونیت باشد.