«کوکتل مولوتف» کمدی متفاوت دهه ۵۰
«کوکتل مولوتف» با روایتی از دهه ۵۰ و شیطنتهای فرمی، کمدی متفاوتی خلق کرده که هم دارای قصهای بانمک است و هم نقدی بر منفعتطلبی شخصی دارد.

علت انتخاب دهه ۵۰ به عنوان بستر روایت فیلم چه بود؟
هر قصهای برای پرداخت یک اقتضائاتی دارد و اقتضائات این داستان مربوط به دهه ۵۰ است؛ به عبارتی قصه مربوط به برههای از دهه ۵۰ است که اگر این برهه را حذف کنیم اصلا داستانی شکل نخواهد گرفت.
چه عاملی موجب ساخت کمدی «کوکتل مولوتف» بعد از فیلم سینمایی «یادگار جنوب» شد؟
من قبلتر انگیزه ساخت فیلم کمدی داشتم حتی زمانی که فیلم کوتاه میساختم، چند فیلمنامه کمدی برای فیلم کوتاه نوشته بودم که دوستان آنها را ساختند، من دوست دارم شیطنتهایی در فرم فیلم اتفاق بیفتد بنابراین سعی میکنم فیلمهایم با هم تفاوت داشته داشته و از فیلمهای قبلیام فاصله میگیرم از این رو جنس سینمای فیلم «جاندار» با «یادگار جنوب» خیلی متفاوت است و این تفاوت در مقایسه با «یادگارجنوب» و «کوکتل مولوتف» نیز وجود دارد چون ژانر فیلمها تغییر میکند.
کارگردانی شما در کوکتل مولوتف چه تفاوتی با «یادگارجنوب» و سایرفیلمهایتان داشته است؟
کارگردانی فیلم کمدی با درام خیلی متفاوت است چون موقعیتها فرق میکند ضمن اینکه شیطنتهایی که در فرم فیلم «کوکتل مولوتف» انجام دادهام بیشتر از فیلمهای قبلیام است برای مثال در این فیلم با همکاری و همفکری مدیر فیلمبرداری آقای میلاد پرتوی به دوربین کوکتل مولوف یک هویت مستقل دادهام و سعی کردم دوربین یک شخصیت مستقل داشته باشد به طوری که فیلم یک دوربین فضول دارد که خودش راهکار پیشنهاد داده و ماجراجویی میکند.
فیلم بعدیتان در کدام ژانر خواهد بود؟
چون کارگردانی ژانر کمدی برای من تجربه شیرینی بود و پشت صحنه بیش از آنکه فکر میکردم برایم جذاب بود به همین دلیل ژانر اجتماعی و کمدی را ادامه خواهم داد ولی ترتیب آن را هنوز نمی دانم ولی مطمئنا دوباره فیلم کمدی خواهم ساخت.
درباره شکلگیری ایده فیلم و فرایند نگارش و تولید آن صحبت کنید؟
یک روز محمد کمالیپورتهیه کننده و احمد رفیعزاده نویسنده «کوکتل مولوتف» از من دعوت به کار کردند و آنچه شما در فیلم می بینید بخشی از طرح ۱۵ صفحهای بود که من در ابتدا آن را خواندم، شرط من برای پذیرش کارگردانی این بود که این قسمت بدنه اصلی فیلم را تشکیل دهد که پس از توافق، با مشورت هم، طرحهای مختلف و بازنویسیهای مکرری انجام گرفت تا در نهایت آن چیزی شد که در کوکتل مولوتف شاهد آن هستید.
آیا تولید فیلم کوکتل مولوتف از نظر کارگردانی برای شما چالشهایی داشت؟
بزرگترین چالشهای کوکتل مولوتف، کمدی بودن فیلم بود چون تاکنون تجربه تولید فیلم کمدی نداشتم؛ دومین چالش ساخت فیلم در دهه ۵۰ به عنوان بستر فیلم بود چون من دهه هفتادی هستم و در این دهه زیست نکرده بودم و برای آشنایی با آن دوره مجبور شدم فیلمهای بسیاری از آن زمان تماشا کنم. چالش بعدی که برای خود ایجاد کردم محدودیت استفاده در لنزها بود که در فیلم از لنز بالا ۲۴ استفاده نکردم بلکه تمام فیلم با لنزهای واید فیلمبرداری شده است که استفاده از این در فیلمهای تاریخی چالش خیلی بزرگ و پرهزینهای است به همین دلیل چیدمان صحنهها زمانبرو نیازمند دقت و وسواس بیشتری بود چون دوست نداشتم کمدی که میسازم شبیه سایر کمدیها باشد بلکه میخواستم چیزهایی از خودم در فیلم باشد و دارای سطح و لولی باشد که مشخصا نشاندهنده شیطنتهای کارگردانیام باشد.
امضای حسین دوماری در «کوکتل مولوتف» به عنوان کارگردان چه بود؟
به گمانم بخشی از آن در قصهمندی فیلم است چون سعی کردم به هر قیمتی مخاطب را نخندانم و مراقبت شوخی های فیلم بودم و سعی کردم قصهای را روایت کنم که مخاطب آن را دنبال کند به همین دلیل مخاطب در طول قصه به کنشهای کاراکترها و موقعیتهای داستان می خندد و قهقهه سر میدهد، تلاش کردم فیلم تبدیل به یک کمدی آیتم به آیتم نشود و قصه نخ تسبیح محکمی داشته باشد که مخاطب آن را گم نکند.
درباره ارتباط خود با عوامل پشت صحنه فیلم بگویید؟
گروهی که من در تولید این فیلم با آنها کار کردم افرادی بودند که اغلب در فیلمهای دیگرم با آنها همکاری داشتم وعوامل پشت صحنه این فیلم همه افراد درجه یکی هستند که اتفاقا آنها نیز کمدی کم کار کرده بودند ولی دوست داشتند کمدی کار کنند که مخاطب تفاوت آن را با سایر کمدیها احساس کند بنابراین شرط اول همکاری ما این بود که کمدی شبیه کمدیهای معمول نسازیم بلکه همه دور هم جمع شدیم تا یک فیلم کمدی متفاوت بسازیم تا نشان دهیم میتوان شکل دیگری از کمدی ساخت و مخاطب را خنداند.
چطور به بازیگران فیلم خاصه امین حیایی رسیدید؟
من دوست داشتم با بازیگران کارکنم که آنها نیز برای خلق کمدی متفاوت انگیزه لازم را داشته باشند و در واقع هم همین طور شد و انگیزه کار متفاوت در همه بازیگران «کوکتل مولوتف» وجود دارد حتی امین حیایی که سالها در کمدی کار نکرده بود و با خواندن قصه و گفتوگو درباره آن قانع شد که بعد از سالها دوباره کمدی کار کنند به همین دلیل سعی کردیم بازیگران بازی متفاوتی از خود در این فیلم ایفا کنند که فکر میکنم این اتفاق در فیلم افتاده باشد.
پژمان جمشیدی همزمان در فیلم دیگری نیز بازی می کند با توجه به این همزمانی چرا بازیگر دیگری را انتخاب نکردید؟
تایم ساخت فیلمها با هم متفاوت بود یعنی به گونهای نبود که پژمان جمشیدی همزمان در دوفیلم بازی کند ولی چیدمان اکران به گونهای بود که زمان اکران فیلمها در سینما همزمان شد ولی بازی پژمان جمشیدی در «کوکتل مولوتف» از بازی او در «دیناسور» متفاوت است.
کدام قسمت فیلم را بیشتر دوست دارید؟
همه قسمتهای فیلم را دوست دارم و اگر سکانسی را دوست نداشتم اصلا آن را کار نمیکردم.
الان که به کوکتل مولوتف فکر می کنید چه چیزی باعث لبخند شما میشود؟
حال خوش پشت صحنه باعث شد همه سختیهای تولید و تلخی اکران کم رنگ شود و این حال خوب در فیلم نمود دارد چون فیلمها اغلب شبیه پشت صحنه شان میشوند و من فکر میکنم این حال خوب در فیلم وجود دارد.
اولویت شما در ساخت یک فیلم چیست؟
خیلی مواقع به حال آن لحظه من بستگی دارد یعنی زمانی حال من ساخت فیلم کمدی است و گاه درام ولی در کل، قصه مندی و کانسپت یک فیلم برایم خیلی اهمیت دارد که چه موضوعی را مطرح میکند؛ اگر کمدی است علاوه بر مضمون، مخاطب را بخنداند و اگر درام است علاوه بر سرگمی و تاثیرگذاری بتواند مضمون مورد نظر را نیز به مخاطب منتقل کند به عبارتی هم قصه برایم اهمیت دارد هم مضمون و اگر هر دو مورد تاییدم باشد،ژانربرایم اهمیتی نخواهد داشت و حتما آن فیلم را خواهم ساخت.
در ساخت فیلم کمدی چه چیزی برای شما بیشتر اهمیت دارد، پیام فیلم یا بخش سرگرمی آن؟
من فیلمی را که فقط قصه بگوید و فاقد دغدغه باشد را نمیفهمم بنابراین اصلا موافق ساخت فیلمی که فقط جنبه سرگرمی داشته باشد نیستم و یکی از مضمونهای اصلی فیلم «کوکتل مولوتف» نقد منفعت شخصی است.
شرایط گیشه و اکران چگونه بود؟
با انتظاری که داشتم فاصله دارد ولی خوشحالم که با یک کمدی متفاوت این میزان فروش را به دست آوردم.
منبع: صبا