EN
به روز شده در
کد خبر: ۵۸۰۱۶

هفتم آذر سالروز نیروی دریایی تحول، اقتدار و افتخار رمز امروز نیروی دریایی

عباس گرزین

هفتم آذر سالروز نیروی دریایی تحول، اقتدار و افتخار رمز امروز نیروی دریایی

در تقویم ملی کشورمان روزها و مناسبت های مختلفی ثبت و درج گردیده است که یکی از این روز های مهم که پشت سر گذاشته ایم هفتم آذر سالروز نیروی دریایی است. در این روز نیروی دریایی پس از شروع انقلاب با یک جنگ همه جانبه با رژیم بعث عراق مواجه شد. که با ایثار، فداکاری،رشادت و درایت فرماندهان و کارکنان جان برکف این نیرو طومار نیروی دریایی عراق در همان ابتدا جنگ در سال 59 توسط این دریادلان پیچیده شد و تا امروز ما اثر‌ی از نیروی دریایی عراق در قاموس خلیج همیشه فارس نداریم. اما نیروی دریایی ارتش 45 سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ضمن پیشرفت‌های چشمگیری که داشته است ، به تعبیررهبر معظم انقلاب انقلابی ماند" در این نوشتاربه اختصار ضمن مروراهداف و بصیرت نیروهای دریایی ارتش  از ابتدا در پیوستن به انقلاب، همچنین پیشرفت و تحول علی الخصوص ماموریت نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران  خواهیم پرداخت.

الف-  اقتدار دریایی و نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران

اساسی ترین محور اتصال فرا سرزمینی کشور ها از طریق دریاها و مسیر های آبی است و از ابتدای دوران شکل گیری تمدن ها ، دریاها همواره محل تنش بین دولت‌ها بوده است. جالب است بدانید اساس توسعه حمل و نقل هم، اختراع کشتی های بخار بوده است تا حمل و نقل دریایی تسهیل شود. با توجه به اینکه 71 درصد کره زمین را آب فرا گرفته است تمامی تمدن‌های عظیم در پی حکمرانی به دریاها بوده اند از حکومت باستانی مصر و ایران و یونان تا حتی حکومت مغول‌ها هم اقدام به ایجاد مسیر های دریایی و کشتی سازی کردند تا توسعه فرا سرزمینی خود را تسریع کنند.

به واسطه آسیبی که دولت ها از تنش در حمل و نقل آبی متحمل می شدند اقدام به تشکیل یگانهای مشخص و سازمان یافته به منظور مقابله با خطرات و تهدیدات دریایی کردند. اهمیت استراتژیک دریاها و مسیر های آبی محدود به دوران تاریخ نبوده و امروزه هم دریاها نقش محوری در تجارت جهانی ایفا می کنند. به طوری که در سال 2021 تقریبا 100 هزار کشتی تجاری با نقش‌های مختلف اتصال تجاری- نظامی در دنیا را رقم می‌زنند. در زمینه انرژی که یکی از ارکان قدرت ملی هر کشوری محسوب می شود، تردد نفتکش‌ها که حامل اصلی انرژی در دنیا هستند هم از مسیر‌های اقیانوسی انجام می‌گیرد.

کشور ما دارای سابقه‌ای دیرینه در کشتی‌سازی و تجارت دریایی است و همواره از قدرت های دریایی در دنیا بودیم و شواهد تاریخی اولین نیروی دریایی منظم را هم منتسب به تمدن هخامنشیان ایران باستان می داند. امروزه نیز ایران از قدرت های دریایی بزرگ جهان به حساب می آید و بیش از 250 فروند کشتی تجاری روند صادرات و واردات کشور را با حضور امنیت آفرین نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آبراه های مهم اقیانوسی انجام می دهند. نقش ارتش رکن اساسی تجارت و امنیت دریایی است و از الویت‌های رده بالای هر دولت، امکان توسعه تجارت دریایی‌اش ذیل امنیت مسیر‌های دریایی است به طوری که سالانه میلیون‌ها دلار، خرج توسعه و تأمین تجارت دریایی می‌ شود. تا پایه های اقتصادی کشور مستحکم شود. نیروی دریایی در کشور مأموریت حیاتی تأمین امنیت خطوط کشتیرانی را بعنوان شاهرگ اقتصادی کشور بر عهده دارد. 

یکی از اقدامات افتخار آمیز نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران در سالهای اخیر، که شگفتی جهانیان را در برداشت ماموریت ناوگروه 86 ارتش در قالب ماموریت کد 360 بود.

. از‌دستاوردهای ارزشمند ناوگروه‌های نداجا می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

-جانمایی در قدرت های دریایی جهان.

-اصلی‌ترین پیام حضور ناوگروه 86 نیروی دریایی ارتش در اقیانوس‌های آرام و اطلس حضور در حیاط خلوت آمریکایی‌ها بود.

-تضعیف هیمنه و اقتدار و اعتبار شکنی قدرت‌های دریایی نظامی کشورهای فرامنطقه‌ای.

-تحقق تدابیر فرماندهی معظم کل قوا «مدظله ا‌العالی» در خصوص بیانیه گام دوم انقلاب مرتبط با موضوع خودسازی و تمدن‌سازی.

-رسیدن به قدرت و توانایی اعمال سیاست ناوچه توپدار.

-ایجاد موج اعتماد و غرور ملی به حرکت مستحکم و انقلابی نیروهای مسلح.

-اجرای تدابیر فرماندهی معظم کل قوا«مدظله‌العالی» پس از سال‌ها مبنی بر ورود به اقیانوس اطلس.

-اهتزاز پرچم جمهوری اسلامی ایران در حوزه ایندو پاسفیک.

-عبور ناوگروه از چهار تنگه مهم و راهبردی(تنگه مالاکا ، تنگه ماگاسار، تنگه سرنگانی، تنگه ماژلان) جهان.

ب- نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در زمان حال

 دریاپیمایی ناوبندر مکران و ناو سهند ایرانی به مدت ۱۳۳ روز در آب‌های بین‌المللی و اقیانوس‌ها، ضمن یک دستاورد بزرگ نظامی و دریایی برای جمهوری اسلامی ایران، یک نه بزرگ به ابرقدرت‌ها به‌ویژه آمریکا بود که ابهت و حیاط‌خلوتی آن در سطح جهان شکسته شد. ناوگروه۷۵ شامل ناوبندر و ناو سهند پس از ۱۳۳ روز دریانوردی و فتح قله‌های مهم دریایی بدون توقف و لنگر انداختن در بندرگاه‌های هیچ کشوری توانست برای نخستین‌بار رکورد دریانوردی در سطح منطقه را بشکند و پیروزمندانه به کشور باز گردد. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای فرمانده معظم کل قوا نیز در پیامی با تبریک بازگشت مقتدرانه و عزت‌آفرین ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی ارتش از مأموریت تاریخ‌سازِ دریانوردیِ پهنه‌ اقیانوس اطلس، از فرمانده و یکایک کارکنان آن قدردانی کردند. به بهانه این دستاورد بزرگ و تاریخ ساز نگاهی به اولین‌ها و رکوردشکنی‌های نیروی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی خواهیم داشت. در جریان سفر طولانی سالهای اخیر ناو سهند به سنت پترزبورگ روسیه، در حقیقت این ناو بندر مکران بود که با حضور خود و پشتیبانی از ناو سهند انجام این ماموریت را برای ناو ایرانی ممکن کرد.

اجلاس IONS و میزبانی سه ساله نداجا منطقه اقیانوس هند همواره یکی از آب راه‌های مهم جهان به حساب می‌آید و در سال‌های اخیر بنا به تغییرات به وجود آمده در وضعیت ژئوپولتیک جهان، این اهمیت دچار افزایش شدیدی نیز شده است. از سال 2008 میلادی به این سو کشورهای حاشیه این اقیانوس اجلاسی موسوم به آیونز را آغاز کردند که میزبانی آن در هر سه سال در اختیار یکی از کشورهای عضو قرار می‌گیرد. در ابتدا و شروع این اجلاسیه هندوستان اولین میزبان این گروه بود. به ترتیب بعد از هند کشورهای امارات، آفریقای جنوبی، استرالیا و بنگلادش میزبان این اجلاسیه بودند و در نهایت در بهار سال 2018 میلادی میزبانی به جمهوری اسلامی ایران رسید. در این اجلاسیه به صورت دوره‌ای حجم زیادی از تبادلات بین نیروهای دریایی و یگان امنیت دریایی کشور‌های عضو در حوزه‌های علمی انجام می‌شود. در عین حال علاوه‌بر کشورهای عضو، کشورهای مهمی نیز به عنوان عضو ناظر در این اجلاسیه حضور دارند که عبارت هستند از: آلمان، روسیه، چین، ایتالیا، ژاپن، هلند، اسپانیا و ماداگاسگار. یکی از اقدامات مهم ایران در دوره ریاست خود در این اجلاس توسعه یک کتاب جدید ارتباط تاکتیکی است که به وسیله متخصصین نیروی دریایی ارتش به رشته تحریر در آمده است و به کشور فرانسه به عنوان میزبان بعدی این اجلاس تحویل داده شده است. پیش از این کشورهای عضو بر اساس یک سری از قواعد و روش‌های استاندارد سازمان ناتو برای ارتباطات استفاده می‌کردند که متخصصین ایرانی شکل جدیدی را برای این امر توسعه و ارائه داده‌اند. اخیرا و با پایان یافتن دوره میزبانی ایران در این اجلاس، این ماموریت به‌عهده کشور فرانسه قرار گرفته است. کشور فرانسه به دلیل در اختیار داشتن جزایری در اقیانوس هند جزو کشورهای اصلی این اجلاس به حساب‌می‌آید. 

ج- نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در آینده

آینده‌پژوهان معتقدند: «جهان دریایی در سال 2030 به دلیل روند رو به رشد جهانی‌شدن و پیدایش کشورهای در حال ظهور، تقاضا برای منابع جدید و افزایش مصرف‌کنندگان، تقریباً غیرقابل شناخت خواهد بود»؛ بنابراین اقیانوس‌ها در ملاحظات سیاسی و اقتصاد ملی و بین‌المللی باقی‌مانده و درنهایت از اهمیت استراتژیک بسیار بالایی برخوردار خواهند بود. آینده با استفاده از فضای اقیانوس، چالش‌های اقتصادی، اختلافات قانونی، تغییرات اقلیمی با توجه به ملاحظات ژئوپلیتیک جدید، تغییر جبهه قدرت در منطقه اقیانوس هند- اقیانوس آرام و باز شدن منطقه قطب شمال، نیروی دریایی اهمیت استراتژیک خود را همچنان حفظ خواهد کرد و افزایش بهره‌برداری از منابع دریایی و تکیه‌بر قلمرو دریایی برای حفظ جمعیت و حمایت از توسعه اقتصادی و اجتماعی منجر به تنش‌های زیست‌محیطی و اصطکاک‌های سیاسی می‌شود. به دلایل برشمرده شده در بالا موقعیت نیروی دریایی در آینده به‌طور فزاینده‌ای برجسته خواهد شد.

حجم فزاینده، تنوع و سرعت انتقال اطلاعات افزایش پیچیدگی درگیری‌های معاصر و آینده را به همراه می‌آورد. این امر موجب دخیل شدن کشورهای جدید در اختلافات خواهد شد و رابطه بین استراتژی و تاکتیک‌ها را تنگاتنگ می‌نماید. برای این که اقدام نظامی اثربخش باشد، باید در قالب یک استراتژی مؤثر قرار گیرد که به اقدامات تاکتیکی معنا دهد. محدوده، گسترش جغرافیایی و قابلیت‌های دشمنان بالقوه تمایز بین عملیات‌های داخلی و خارجی را دشوار می‌کند.

فناوری یک عنصر ضروری برای به دست آوردن مزیت در محیط عملیاتی آینده و یک پیش‌برنده مهم تغییرات نظامی در دهه‌های آینده باقی خواهد ماند. سرعت تغییرات تکنولوژیکی افزایش یافته و تعامل انسان با فناوری به‌طور قابل‌توجهی افزایش خواهد یافت. ترکیبی از فن‌آوری‌های اجتماعی و نظامی به بازیگران دولتی و غیردولتی اجازه دسترسی به توانایی‌های پیشرفته که قبلاً در اختیار تنها چند کشور محدود بود را می‌دهند. مهم‌ترین تغییرات احتمالاً از توسعه سریع فن‌آوری‌های اطلاعاتی، حسگرهای جدید و سلاح‌های جدید حاصل می‌شوند).

گسترش قابل‌ملاحظه استفاده جهانی از دریاها و افزایش قابل‌ملاحظه تعداد بازیگران فعال دریایی، در سطح و زیر سطح آب در آینده وجود خواهد داشت. ما همیشه در این زمینه از مزیت برخوردار نیستیم، اما آمادگی داشتن و آزادی عملی نیروهای مسلح برای مبارزه علیه طیف وسیع دشمنان، تهدیدات و چالش‌ها در قلب برنامه‌ریزی آینده نیروی دریایی قرار دارد. بازیگران متخاصم بالقوه می‌توانند مناطقی را که دارای اهمیت استراتژیک هستند، با به چالش کشیدن امنیت دریایی، آزادی ناوبری و بی‌ثبات‌سازی جریان آزاد ترافیک جهانی، مورد هدف قرار دهند. حفاظت از ارتباطات حمل‌ونقل، زیرساخت‌های انرژی و مشارکت در ثبات منطقه، همچنان وظایف مهم نیروی دریایی خواهند بود.

چالش ایجاد کنترل دریا در زمان و فضای محدود با توجه به گسترش سلاح‌های پیشرفته و افزایش توانایی حسگرها ادامه خواهد یافت. این امر ممکن است به دشمنان امکان اختلال در دسترسی و عملیات دریایی، به‌ویژه در مناطق ساحلی و گلوگاه‌های استراتژیک را بدهد. روش‌های مقابله با این تهدیدات عبارت‌اند از استفاده از جنگ‌افزار اطلاعاتی و سایبری، عناصر سنتی‌تر جنگ دریایی (مین‌ها، زیردریایی‌ها، موشک‌های ضد کشتی بالستیک و حملات تهاجمی). به‌این‌ترتیب، ما نیاز به قدرت‌نمایی در محدوده وسیعی برای مقابله با تهدیدات و چالش‌های دریایی خواهیم داشت. قابلیت‌های حفاظتی، ازجمله دفاع موشکی بالستیک، موجب کاهش قابل‌ملاحظه خطرات ناشی از اختلال در دسترسی به دریا خواهد شد. گروه‌های کاری دریایی در آینده باید قادر به چینش یک نیروی نظامی دریایی مشترک باشد که بتواند در سطح جهانی عمل کند. ناوگروه‌های آینده دریایی به‌طور منظم در عرصه‌های چندملیتی کار خواهند کرد.

چارچوب‌های زیردریایی به‌احتمال‌زیاد برای استفاده‌های نظامی گسترش خواهند یافت و انتظار می‌رود که پیشرفت توانایی‌های آن‌ها منجر به ایجاد تهدیدهای همه‌جانبه و چالش‌برانگیز از سوی دشمنان شود. توسعه حسگرها، پایگاه‌های آکوستیک، تکنولوژی‌های تسلیحات و پردازش، همراه با به‌کارگیری گسترده مدیریت، به این معنا است که چارچوب‌های نوظهور دارای قابلیت‌هایی شبیه به خودمان خواهند بود. 

د-استراتژی نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران آینده

در اواسط قرن بیست و یکم مسائل دریایی بسیار بیشتر از دهه‌های حال به‌طور فزاینده‌ای برجسته خواهند شد. افزایش بهره‌برداری از منابع دریایی و تکیه بر قلمرو دریایی برای حفظ جمعیت و حمایت از توسعه اقتصادی و اجتماعی منجر به تنش‌های زیست‌محیطی و اصطکاک‌های سیاسی می‌شود. تلاش برای فرونشاندن این تنش‌ها، اغلب تبدیل به تضاد خواهد شد. این تحولات با تغییر در قدرت در منطقه اقیانوس هند و آرام (به‌ویژه افزایش ظهور چین و رقابت چین و هند و آمریکا) و همچنین عدم اطمینان در خصوص باز شدن منطقه قطب شمال، برجسته‌تر خواهند شد. درنتیجه اهمیت فضای اقیانوس، نیروی دریایی اهمیت استراتژیک خود را حفظ خواهد کرد. چابکی قدرت ملی برای مقابله با تهدیدات امنیتی یا انجام مأموریت‌های دیپلماتیک و حفاظتی همچنان به‌عنوان الزامات تعریف‌شده برای نیروی دریایی مدرن ادامه خواهد یافت. درحالی‌که اهداف استراتژیک نیروی دریایی بدون تغییر باقی می‌مانند، محیط عملیات دریایی به‌احتمال‌زیاد در مناطق ساحلی متمرکز می‌شود که فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی آن در جریان است و بازیگران دولتی و غیردولتی قابلیت‌های فزاینده و پیچیده‌ای در این مناطق خواهند داشت. نیروهای دریایی مدرن نیاز به طیف گسترده‌ای از چارچوب‌ها و قابلیت‌های مبارزه مؤثر دارند، اما گسترش این فن‌آوری‌ها به میزان قابل‌توجهی مخاطرات متوجه کشتی‌ها و کارکنان را افزایش خواهد داد و چالش‌های بیشتری را برای بسیاری از ناوگان‌ها ایجاد می‌کند.

استراتژی نیروی دریایی آینده در گرو توانایی آن در انجام طیف کامل مأموریت‌های دریایی ممکن، ازجمله: حمایت از سایر دولت‌ها، نشان دادن پرچم، کمک‌های بشردوستانه و کمک در بلایای طبیعی، دیپلماسی و درنهایت جنگ، می‌باشد. در آینده تأثیرات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به لحاظ اهمیت افزایش یافته و اهمیت استراتژیک نیروی دریایی نیز به تبع آن در آینده بیشتر خواهد شد.

 

1- نقش نیروی دریایی آینده

نیروهای دریایی برای حمایت از سیاست‌های دولت فعالیت می‌کنند. در حقیقت، آن‌ها عمدتاً ابزار سیاست هستند و با توجه به طیف وسیعی از توانایی‌ها و چارچوب‌هایی که در اختیار دارند، به‌طور قابل‌توجهی در پاسخگویی به این نیاز مورد استفاده قرار می‌گیرند. یک ناوگان با ناوها و زیردریایی‌های جنگی، قادر به انجام طیف گسترده‌ای از مأموریت‌ها، از عملیات داخلی تا درگیری‌های مسلحانه و دیپلماسی است. با حمایت دریایی، کشتی‌های آن عمدتاً می‌توانند با پایداری برای دوره‌های طولانی در دریا حضور داشته باشند و می‌توانند به‌سرعت از یک نوع مأموریت به انجام نوع دیگری از مأموریت تغییر نقش دهند. توانایی آن‌ها برای حضور مداوم و طولانی در آب‌های بین‌المللی به این معنی است که کشتی‌های جنگی به‌عنوان یک ابزار سیاسی نسبت به نیروهای زمینی و هوایی، انعطاف‌پذیری بیشتری دارند. بااین‌وجود بهره‌وری نیروهای دریایی، بیشتر از سهم غیرمستقیمشان در حفظ و ایجاد ثبات بین‌المللی در مقایسه با مأموریت‌هایی ازجمله دفاع از تجارت یا ارائه امنیت برای خطوط کشتی‌رانی یا مبارزه با دزدی دریایی، ناشی می‌شود.

علی‌رغم عدم رخ دادن هرگونه درگیری مهم بین ناوگان‌ها بعد از پایان جنگ جهانی دوم، نیروهای دریایی همیشه فعال بوده‌اند. حتی در زمان صلح، آن‌ها بسیاری از مأموریت‌های مختلف را انجام می‌دهند. با توجه به نقش نیروی دریایی و قدرت دریایی در دوران معاصر و احتمالاً در دهه‌های آینده، نیازمند یک چشم‌انداز وسیع می‌باشد.

2- نقش نیروی دریایی در حفاظت از دریا

با توجه به افزایش تقاضای امنیت دریایی، تمرکز برخی از نیروهای دریایی بر فعالیت‌های حفاظتی از دریا در چندین دهه آینده ادامه خواهد یافت و حتی تشدید خواهد شد. این وظایف ازجمله؛ جستجو و نجات، حفاظت از محیط‌زیست، جلوگیری از آلودگی، جلوگیری از دزدی دریایی، اجرای قانون شیلات و همچنین جلوگیری از حمل‌ونقل مواد مخدر در دریا و مهاجرت غیرقانونی خواهد بود. بسیاری از این کارکردها در آب‌های منطقه‌ای اجرا خواهند شد.

بااین‌حال، برای اکثر کشورهای جهان، نیروهای دریایی نقشی مهم و راهبردی در قدرت‌نمایی و نمایش اقتدار ملی می‌باشد و اغلب با حضور خود در آب‌های بین‌المللی و در مناطق ویژه اقتصادی این نقش را حفظ خواهند کرد. دولت‌ها همچنان به استفاده از نیروهای دریایی خود به‌عنوان ابزاری برای دیپلماسی دفاعی ادامه خواهند داد. کمک‌های بشردوستانه و مأموریت‌های امداد و نجات در بلاهای طبیعی، مانند سونامی در شرق آسیا (2004) یا زمین‌لرزه هائیتی (2010)، غالباً نه‌تنها برای رفع مشکلات بشر، بلکه برای تقویت قدرت نرم کشورها نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. نیروهای دریایی برای بهبود آگاهی منطقه‌ای دریایی اقدام به تشکیل ائتلاف خواهند کرد، مانند آمریکای شمالی یا کشورهای عضو اتحادیه اروپا و یا کشورهای حاشیه اقیانوس هند (IONS). همچنین نیروهای دریایی کشورهای کمترتوسعه‌یافته نیز برای کمک به توسعه قابلیت‌های امنیتی دریایی ائتلاف تشکیل خواهند داد.

دولت‌ها از ظرفیت نیروی دریایی برای پیشبرد روابط کاملاً دوجانبه استفاده خواهند کرد. حمایت از ظرفیت‌سازی با استفاده از نیروی دریایی نیز می‌تواند هم در جهت پیشرفت اهداف سیاست خارجی استفاده شده و هم یک عامل کلیدی در کمک به ارائه امنیت دریایی بیشتر به‌عنوان سنگ‌بنای ثبات بیشتر در منطقه استفاده شود.

3- ژئوپلیتیک دریایی آینده

محیط عملیات دریایی آینده هرگز نمی‌تواند از نفوذ تحولات ژئوپلیتیکی ایمن باشد. برای درک مفاهیم استراتژیک آنچه اتفاق می‌افتد، نمی‌توان تحولات اقتصادی را جدا از جغرافیا در نظر گرفت. مهم‌ترین مشخصه‌های ژئواستراتژیک، دسترسی به آب‌ها است.

در شناسایی مهم‌ترین تحولات در محیط امنیتی آینده، می‌توان گفت قدرت اقتصادی بیش از دهه‌های اخیر گسترش خواهد یافت و افزایش قدرت دیپلماتیک و نظامی قدرت‌های در حال ظهور در منطقه قدرت نشان می‌دهد که روند به سمت یک سیستم بین‌المللی چندقطبی در حال شکل‌گیری است که در آن چندین قدرت بزرگ برای ایجاد تعادل بین همکاری و رقابت، به‌ویژه در زمینه‌های اقتصادی و امنیت تلاش می‌کنند. در سال 2030 یکه‌تازی آمریکا رو به افول خواهد بود، بنابراین ما در عصر عدم قطعیت استراتژیک که توسط دگرگونی‌های ژئواستراتژیک تعیین می‌شوند، قرار خواهیم داشت. مناقشات و درگیری‌ها اغلب با تغییراتی سیستماتیک همراه خواهند بود که هم‌اکنون در حال شکل‌گیری هستند. روندها نشان می‌دهد که احتمال جنگ سیستماتیک میان قدرت‌های بزرگ کاهش یافته است و نیروهای مسلح، بیشتر درگیر فعالیت‌هایی هستند که بین صلح و جنگ قرار می‌گیرند؛ بنابراین، تأثیر تغییرات جاری برای آینده سیاست بین‌المللی به‌هیچ‌وجه مشخص نیست.

تقسیم قدرت در نظام بین‌الملل بیشتر در طول دو دهه گذشته در آسیا، به‌ویژه در منطقه اقیانوس هند، مشهود است که با افزایش ثروت اقتصادی این منطقه وسیع و افزایش شدید تمرکز توانایی‌های نظامی مشخص می‌شود. این تغییر در توازن قدرت جهانی، تأثیرگذار است. این نشانه‌ای است مبنی بر این که قرن‌ها سلطه غربی بر سیاست بین‌المللی به‌زودی پایان می‌یابد. پیش‌بینی‌ها در مورد قدرت اقتصادی آسیا در آینده به‌ویژه در این زمینه دارای نکات چشمگیری هستند. اگر روندهای حاضر ادامه پیدا کنند تا سال 2030 دو اقتصاد از سه اقتصاد بزرگ جهان، آسیایی خواهند بود و رتبه‌بندی اقتصادی لیبرال‌دموکراسی‌های سنتی کاهش خواهد یافت.

در این توزیع جدید از قدرت، چالش‌های پیش‌روی اقیانوس‌ها به‌عنوان مشترکات جهانی در دهه‌های آینده در آسیا بیشتر خواهد شد؛ و تغییر تعادل قدرت بدان معنی است که آن‌ها تأثیر بالقوه استراتژیک بالایی خواهند داشت؛ اما چیزی که بیشتر نگران‌کننده است این است که جاه‌طلبی‌های ملی می‌تواند بیشتر نمایان شود، زیرا دولت‌ها و جوامع ثروتمندتر شده و منابع بیشتری برای دنبال کردن فرصت‌ها و اهداف جدید خواهند داشت. خصومت‌های طولانی‌مدت و یا رقابت‌ها می‌توانند به‌طور خطرناک در میان دولت‌های منطقه‌ای بانفوذ و با اعتمادبه‌نفس رو به افزایش باشد.

4- دیپلماسی دریایی آینده

نیروهای دریایی به‌عنوان یک ابزار قدرت دولتی، قادر به پیشبرد سیاست‌های ملی به‌گونه‌ای هستند که برای دیگر شاخه‌های نظامی امکان‌پذیر نیست. بدیهی است که آن‌ها می‌توانند مسئولیت «دیپلماسی متقاعدکننده» (به رسمیت شناختن بیشتر قدرت دریایی یا ملی توسط کشورهای دیگر) را بر عهده بگیرند و با این کار باعث افزایش اعتبار ملی شوند.

ایران در سال 2011 میلادی برای اولین بار کشتی‌های جنگی خود را از کانال سوئز عبور داد. این اقدام برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران رخ داد. این امر به تمام قدرت‌های منطقه‌ای ازجمله ایالات‌متحده نشان داد که ایران توانست فراتر از آب‌های اصلی خود قدرت‌نمایی کند. هدف از چنین نمایشی با استفاده از نیروهای دریایی، در گذشته و حال، تغییر سیاست‌های خاص یک دولت نیست، بلکه نشان می‌دهد که نیروی دریایی می‌تواند به دروازه‌های حوزه دریایی دشمن نزدیک شود یا اینکه یک کشور در مورد تحولات در یک منطقه خاص علاقه نشان ‌دهد.

دیپلماسی دریایی در جهت متقاعد کردن به کار می‌رود و اثربخشی آن به‌طورجدی مرتبط با قابلیت‌های واقعی ناوگان کشتی‌های جنگی است. استفاده از نیروی دریایی در جهت تلاش برای تحمیل تغییر در سیاست‌های دیگر دولت‌ها و یا حفاظت از منافع در خارج از کشور بسیار شناخته شده است. باوجود تغییرات گسترده‌ای که در جهان رخ داده است، نقشی که نیروی دریایی، چه بزرگ و چه کوچک، می‌تواند در زمان صلح در برابر یک کشور ساحلی انجام دهد، تقریباً دست‌نخورده باقی مانده است.

ازآنجاکه مسائل دریایی منجر به رخ دادن اختلافات جدید خواهند شد، دیپلماسی دریایی در قرن جدید نیز ادامه خواهد یافت و به‌طور فزاینده و شدیدی رشد خواهد کرد. این موضوع که کشورها به استفاده از نیروهای دریایی برای دیپلماسی دریایی پی برده‌اند، استفاده از نیروهای دریایی در جهت اهداف نمایشی و همچنین استفاده از نیروهای مسلح در جنگ‌های کوتاه‌مدت را برجسته می‌کند. دیپلماسی دریایی دارای مکانیسم‌های بسیار مؤثر برای کنترل تنش‌ها و نمایش‌های دیپلماتیک در طی بحران‌های بین‌المللی است که دولت‌هایی که به نیروهای هوایی و نیروی زمینی وابسته هستند، فاقد آن‌ها می‌باشند.

5- جنگ‌های دریایی آینده

در آینده، مانند قرن‌های گذشته، دولت‌هایی که قصد محافظت از کشورهای خود را از تهدیدات دریایی دارند، همچنان نیروهای دریایی را حفظ خواهند کرد تا از درگیری‌های خارجی و حملات ناهمگون توسط بازیگران غیردولتی جلوگیری کنند. نیروی دریایی همچنان دارای نیرویی ارزشمند به لحاظ سیاسی و استراتژیک و به‌عنوان یک نیروی چابک و چندمنظوره به مأموریت خود ادامه خواهد داد.

در طول تاریخ، نیروهای دریایی برای کنترل خطوط ارتباطی دریایی مورد استفاده قرارگرفته‌اند تا از تجارت محافظت کرده و موجب تضعیف دشمن شوند و همچنین با اعزام نیروهای نظامی از حرکت دشمن جلوگیری کرده و نیروهای خودی را تأمین کنند. این همان چیزی نیست که در قرن حاضر به آن تکیه شود. داشتن قدرت دریایی گزینه‌های استراتژیک را برای دولت‌ها فراهم می‌کند تا انگیزه متجاوزان احتمالی را کاهش داده و موجب پیشبرد منافع استراتژیک شوند. نیروهای دریایی به‌ویژه در برآورده کردن این نیاز مفید هستند؛ زیرا چارچوب‌ها و قابلیت‌هایی که اغلب برای آگاهی دامنه دریایی یا دیپلماسی دریایی استفاده می‌شود، با آنچه برای دفاع ملی و درگیری‌های مسلحانه در دریاهای دور وجود دارد، همخوانی دارد.

برخلاف جنگ در زمین، جنگ در دریا نه بر اشغال سرزمین‌ها تمرکز دارد و نه همیشه نیاز به تخریب نیروی دشمن دارد. می‌توان تصور نمود که یک نیروی دریایی بدون این که جنگی دریایی در مقیاس بزرگ رخ دهد نیز می‌تواند در پیروزی در جنگ مؤثر باشد. همان‌طور که سابقه تاریخی نشان می‌دهد، پیروزی در جنگ فقط توسط قدرت دریایی به دست نمی‌آید. در جنگ، نقش استراتژیک نیروی دریایی اغلب غیرمستقیم است. محاصره ناوگان دشمن در بندر و یا جلوگیری از ورود به صحنه عملیات، همان‌طور که در نیروی دریایی آرژانتین در زمان جنگ فالکلند اتفاق افتاد، اغلب به‌اندازه یک درگیری دریایی مؤثر است.

حضور یک ناوگان (حتی در بندر)، یک تهدید پنهان برای دشمن است، به‌این‌ترتیب دشمن باید منابع دریایی و هوایی را که تقریباً همیشه در جاهای دیگر نیاز دارد صرف مقابله با نیروی دریایی کند. درحالی‌که نیروهای دریایی به‌طور ذاتی قابلیت مشترک ندارند، اغلب از آن‌ها همچنان در این نقش برای حمایت از عملیات در ساحل استفاده می‌شود. نیروی دریایی کمک می‌کند تا زمینه عملیاتی که در آن جنگ زمینی می‌تواند رخ دهد، تعریف شود.

در دنیای مدرن امروزی احتمال جنگ در دریاهای آزاد و یا رویارویی دو ناوگان کم است. آخرین جنگ‌های بزرگ در دریا هفتادسال پیش اتفاق افتادند، بنابراین رخداد چنین وقایعی در حال حاضر نیز محتمل است. در طول جنگ سرد، ناتو و پیمان ورشو تصور می‌کردند که جنگ به‌صورت گسترده در اقیانوس رخ می‌دهد. هر دو طرف پیوندهای دریای آتلانتیک را که استراتژی دفاعی ناتو به آن متکی بود به‌عنوان یک آسیب‌پذیری حاد می‌دیدند و سیستم‌های سطحی و زیرسطحی و همچنین هواپیماهای دریایی توسط هر دو طرف مستقر شده بودند.

امروزه نیز فضای مشابهی مشهود است و گسترش ناوگان منطقه‌ای، به‌ویژه در آسیا، نشان می‌دهد که کشورها احتمال درگیری‌های دریایی و مواجهه مسلحانه را در نظر می‌گیرند. رشد نیروهای دریایی که قابلیت‌های بازدارندگی ملی را افزایش می‌دهد، ظرفیت جنگ را در دریا افزایش می‌دهد و شاید نیز تمایل بیشتری برای انجام این کار را به وجود آورد.

منطقی است فرض کنیم که در دهه‌های آتی، قابلیت دستیابی استراتژیک و پیچیده برخی از این نیروهای دریایی همچنان رشد خواهد کرد. قسمتی از این فرایند مدرن شدن، به‌ویژه در آسیا، به‌وسیله جاه‌طلبی‌های ملی کشورهای ثروتمند به وجود آمده است.

داشتن یک نیروی دریایی مدرن اغلب به‌عنوان نمادی از یک کشور مدرن دیده می‌شود؛ اما در عصر عدم اطمینان استراتژیک، بسیاری از دولت‌ها بر این باورند که به‌منظور جلوگیری از مناقشات احتمالی (چه به‌تنهایی و چه به‌عنوان عضوی از ائتلافی از دولت‌ها) گزینه‌ای به‌جز گسترش توانایی‌های نیروی دریایی خود ندارند. همان‌طور که کشورها همچنان در توانایی‌های جنگی مدرن سرمایه‌گذاری می‌کنند، برنامه ریزان دریایی با یک محیط استراتژیک دریایی مواجه خواهند شد که به علت احتمال فزاینده درگیری در دریا، باید در توانمندی خود بازنگری کنند.

6- نقش کنترل دریایی آینده

صرف‌نظر از جایی که درگیری دریایی اتفاق می‌افتد، کنترل دریایی همیشه باید نقطه هدف برای نیروهای دریایی باشد. به اعتقاد نظریه‌پردازان دریایی، کنترل دریایی مزایای فراوانی را به ارمغان می‌آورد، زیرا دستیابی و استفاده از آن به نیروی دریایی اجازه می‌دهد عملیاتی را بدون مواجه‌شدن با چالش جدی از سوی دشمن انجام دهند. کنترل دریایی توانایی کنترل یک ناحیه مشخص از دریا است که ازلحاظ عملیاتی مهم است و از این طریق آزادی عمل را برای مانور عملیاتی برای انجام وظایف مختلف تضمین می‌کند. وجود کنترل دریایی، نیروی دریایی را قادر می‌سازد عملیات مختلفی همچون؛ محافظت از خطوط کشتیرانی تجاری، استقرار قدرت در ساحل، مشارکت در عملیات زمینی و ایجاد یک پایگاه دریایی برای پشتیبانی از نیروهای خودی را انجام دهند. دستیابی به کنترل دریایی باوجود نیاز به منابع کمتر، ممکن است به مزایای استراتژیک زیادی ازجمله، اظهار حاکمیت، تسلط بر یک آبراه راهبردی و داشتن سهم مؤثر در میان نیروهای ائتلاف، منجر شود. در اقیانوس‌های آزاد، کنترل دریا در یک محیط متحرک دنبال می‌شود، اما در مناطق ساحلی، ناحیه جغرافیایی ثابت می‌باشد ولی به‌طور بالقوه پیچیده‌تر است و تهدیدات ناشی از هوا، زمین، زیر دریا و همچنین سایبری و فضایی از سوی بازیگران دولتی و به‌طور فزاینده‌ای غیردولتی وجود دارد. درهرصورت، پیشروی نیرو با استفاده از سیستم‌های نیروی دریایی نیاز به توانایی حفاظت (با استفاده از حسگرها و تسلیحات کشتی) دارد و نگهداری از این دارایی‌ها و نیروهایی که آن‌ها را اسکورت می‌کنند، یک دغدغه اصلی در عملیات دریایی است.

زمانی که هدف کنترل دریایی دنبال شود، با دشمنانی مواجه خواهد شد که قصد دستیابی به همین هدف یا جلوگیری از دستیابی به آن توسط دیگری را دارند. به‌طورکلی، هنگامی‌که یک نیروی دریایی به‌اندازه کافی قدرتمند نیست تا با دشمن خود مقابله کند، اغلب با ایجاد «تأخیر، اختلال و جلوگیری» برای منصرف کردن حریف قوی از عملیات اقدام می‌کند که به این عملیات جنگ ناهمگون نیز می‌گویند. به‌طورکلی اعتقاد بر این است که این تفکر امروز در تعدادی از کشورهای جهان جریان دارد.

تکنولوژی مدرن، دشواری و هزینه استراتژی جنگ دریایی را کاهش می‌دهد و درنتیجه، توانایی نیروهای کوچک‌تر و نیروهای ناهمگون را افزایش می‌دهد. این امر با افزایش وابستگی به حسگرهای فضایی، تسلیحات هدایت دقیق (ازجمله موشک‌های کروز)، هواپیماهای جنگنده دریایی، هواپیما و کشتی‌های بدون سرنشین و اخیراً توسعه و تدارک مداوم موشک‌های بالستیک ضد کشتی که از ساحل، دریا و هوا شلیک می‌شوند، مشهود است. تمام این تکنولوژی‌ها دامنه جغرافیایی که در آن مسابقه کنترل دریایی می‌تواند انجام شود را گسترش داده است.

7- آمادگی نیروی دریایی کشورمان برای چالش‌های آینده

کشور ما یک کشور دریایی است. این به این جهت است که ایران ازیک‌طرف به دریاچه بزرگ و استراتژیک خزر و از طرف دیگر از طریق خلیج‌فارس و دریای عمان به اقیانوس هند و آب‌های بین‌المللی متصل است. نیروی دریایی می‌تواند مواقعی که رویدادهایی باعث اختلال در سیستم جهانی شده و یا تهدید شوند استفاده گردد. از این بهتر توانایی پیشگیری و بازدارندگی از وقوع چنین اختلالات و تهدیداتی می‌باشد. درواقع ازلحاظ نفوذ و قدرت ملی هیچ وسیله‌ای انعطاف‌پذیرتر از نیروی دریایی در جلوگیری از درگیری‌ها نیست، به‌خصوص برای کشورهایی که به دنبال گزینه‌هایی غیر از جنگ هستند. نیروهای دریایی اهداف استراتژیک عمیق‌تری نیز دارند. تضمین صلح در دریا و نظم اقتصاد جهانی به آن‌ها وابسته است. برای نیل به اهداف اساسی، نیروی دریایی باید در دهه‌های آینده سه اصل را مدنظر قرار دهد: حفاظت از آب‌های ساحلی، جلوگیری از مناقشات منطقه‌ای و قدرت‌نمایی در آب‌های بین‌المللی. برای مقابله با چالش‌های امنیتی و دفاعی در دهه‌های آتی، نیروی دریایی کشورمان باید حضور خود را در آب‌های بین‌المللی ادامه داده و عملیات پشتیبانی صلح، ازجمله ارائه کمک‌های بشردوستانه و دیپلماسی دریایی را توسعه دهد. این امر نیازمند یک نیروی دریایی با قابلیت‌های زیر است:

1.    داشتن یک نیروی متعادل با ترکیب مناسب از کشتی‌ها، زیردریایی‌ها، هواپیماها و وسایل نقلیه بدون سرنشین در تعداد کافی برای تأمین امنیت دریایی در داخل و خارج از کشور با حفظ آمادگی بالا.

2.    داشتن توانایی جنگی مؤثر در دریا در تمام رشته‌های جنگی دریایی.

3.    داشتن کارکنانی که قادر به فعالیت در عملیات‌های دریایی و ساحلی ‌باشند.

4.    دارای نیروی دریایی چندمنظوره و توانایی انجام طیف گسترده‌ای از عملیات در دریا و ساحل،

5.    همکاری مؤثر با شرکای امنیتی و دفاعی خود در آب‌های بین‌المللی.

6.    قادر به انجام عملیات و مأموریت‌ها در تمامی آب‌های کشور و آب‌های بین‌المللی.

7.    اعزام به سرتاسر جهان با استفاده از کشتی‌ها و زیردریایی‌هایی که قادر به حضور در اقیانوس هستند.

8.    عملکرد و پایداری ناوگان به‌گونه‌ای که به کشتی‌ها و زیردریایی‌های ما اجازه بدهد به‌طور مداوم به نقاطی که ازنظر استراتژیک مدنظر کشور ما است، اعزام شوند.

9.    قابلیت وفق‌پذیری و چابکی در عملیات‌های آینده که به مهارت و دانش نیاز دارند.

نتیجه‌گیری

نقش نیروهای دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران به‌عنوان ابزار سیاست همچنان ادامه خواهد یافت و ممکن است به اهمیت آن نیز افزوده شود، زیرا دولت‌ها نیاز به گزینه‌های مختلف (دیپلماسی و زور) برای حل‌وفصل مسائل دریایی دارند که با آن‌ها مواجه خواهند شد؛ بنابراین، نیروهای دریایی مدرن همچنان نیاز به طیف گسترده‌ای از چارچوب‌ها و قابلیت‌ها (مانند حسگرها، سلاح‌ها و لجستیک) را دارند تا بتوانند از منافع ملی کشورشان دفاع کنند، اما این توانایی‌ها به آن‌ها اجازه می‌دهد که هشدارهای خود را برای متحدان و دشمنان ارسال کنند. انعطاف‌پذیری آن‌ها (به‌عنوان‌مثال، اعزام به مأموریت‌های طولانی با حمایت خارجی محدود) و چابکی (به‌عنوان‌مثال، عوض کردن سریع نقش‌ها)، شناورهای دریایی را به ابزار ایده‌آل برای حمایت از این طیف گسترده مأموریت‌ها تبدیل می‌کنند. توانایی حفاظت از خطوط ارتباطی دریایی که اقتصاد جهانی به آن وابسته است، کنترل دریا و قدرت‌نمایی در ساحل، مقابله با تهدیدات امنیتی و یا ارائه کمک‌های بشردوستانه، همچنان ویژگی‌های تمایزدهنده نیروی دریایی خواهد بود.

نیروی دریایی یک وسیله مقرون‌به‌صرفه‌تر برای مقابله با تهدیدات دور از قلمرو ملی را به دولت‌ها ارائه دهد؛ چراکه یک کشتی، برخلاف نیروی زمینی و هوایی محصور در مناطق مرزی کشور نمی‌باشد و می‌تواند برای مدت طولانی در مأموریت باقی بماند. ترکیب مسائل مربوط به قلمرو دریایی در آینده، چالش‌برانگیزتر، پیچیده‌تر و دشوارتر از آنچه خواهد شد که در دهه‌های اخیر با آن مواجه بوده‌ایم. حتی در غیاب درگیری‌های مسلحانه در مقیاس بزرگ، فشار بر منابع دولتی برای ارضا کردن منافع استراتژیک در قلمرو دریایی که عمدتاً توسط نیروهای دریایی تأمین می‌شود، افزایش می‌یابد.

ارسال نظر

آخرین اخبار