امروز، آغاز تخریب دیوار بی اعتمادی بین ایران و آمریکا؟
آکسیوس نوشت اگر بنا باشد توافق موقتی بین ایران و آمریکا شکل بگیرد میتواند شامل «تعلیق غنیسازی اورانیوم، رقیقسازی ذخایر اورانیوم غنیشده تا سطح ۶۰ درصد و افزایش دسترسی بیشتر بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تاسیسات هستهای ایران» باشد.

امروز چشم و گوش ایرانیان و شاید بخش زیادی از افکار عمومی جهان به کشوری کوچک در حاشیه خلیج فارس است. عمان؛ جایی که قرار است هیأتهای دیپلماتیک ایران و آمریکا در آن، به دیدار یکدیگر بروند. دیداری که فارغ از اینکه مستقیم باشد یا غیرمستقیم میتواند نه فقط بر آینده ایران که بر آینده کل منطقه نیز تأثیرگذار باشد.
با نگاهی به وضعیتی که ایران و آمریکا را مجاب به مذاکره کرده است، میبینیم هر دو طرف نیازمند چنین مذاکرهای هستند. هم دونالد ترامپ که با وعده ایجاد صلح در جهان به کاخ سفید راه یافته و هنوز دستاوردی در این زمینه نداشته، نیازمند این مذاکره است و هم ایران که مردم آن زیر بار تحریمهای ظالمانه اقتصادی قرار گرفتهاند. با این حال هم هر دو طرف و هم کشورهای منطقه این بار بیش از هر زمانی امیدوار به تنشزدایی از اختلافات 47 ساله ایران و آمریکا هستند.
مذاکرات عمان چگونه شکل گرفت؟
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، اواسط اسفندماه خبر داد، نامهای به رهبری ایران نوشته و از او برای انجام مذاکره دعوت کرده است. او این نامه را از طریق امارات به ایران فرستاد. ایران نیز روز 6 فروردین ماه پاسخ این نامه را داد و در نهایت روز سهشنبه هفته قبل (19 فروردین ماه) خبر داد، ایران و آمریکا از روز شنبه (امروز 23 فروردین ماه) مذاکرات خود را آغاز خواهند کرد. با این حال از جزئیاتی که در فاصله پاسخ ایران به آمریکا تا زمان اعلام آغاز مذاکرات وجود داشت، اطلاعاتی در دست نیست. تنها نکته معناداری که در این بین دیده میشد، این بود که ایران از طریق عمان پاسخ نامه ترامپ را داد که باتوجه به نقش عمان در میانجیگریهای مختلف معنادار است.
ترامپ چرا از برجام رفت و چرا میخواهد بازگردد؟
دونالد ترامپ از همان روزهای نخست سال 2017 که برای اولین بار وارد کاخ سفید شد، مخالفت خود با توافق هستهای ایران موسوم به برجام اعلام کرد. او با اشاره به سرمایهگذاریهای متعدد اروپا در ایران بعد از توافق برجام تأکید میکرد، این توافق از اساس اشتباه بوده است و آمریکا از آن سودی نمیبرد و بیشترین سود آن نصیب اروپا که میانجی این مذاکرات بود، میشود.
البته در همین ارتباط نباید از رقابت او با چین نیز بسادگی عبور کرد. در حالی که چین بیشترین سرمایهگذاریها را نسبت به آمریکا و اروپا در خاورمیانه دارد، ترامپ خواهان آن است که با مذاکره با ایران و به توافق رسیدن، بتواند خود در ایران سرمایهگذاری کند. بویژه که ایران هم اعلام داشته مشکلی با سرمایهگذاری آمریکا در کشور خود ندارد. جدیدترین اظهارنظر نیز پنجشنبه از جانب محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیس جمهور، بیان شد. او در صفحه شخصی خود در ایکس نوشت: «تاکید رئیس جمهور پزشکیان بر عدم مخالفت رهبر انقلاب با حضور سرمایه گذاران آمریکایی در ایران در آستانه مذاکرات جدید، از نمودهای بارز کاربست سه اصل بنیادین عزت، حکمت و مصلحت در سیاست خارجی است. لازمه تامین منافع ملی در عرصه جهانی، همدلی و انسجام درونی است.»
سنگهای مسیر پیش رو
بزرگترین سنگی که میتواند در مسیر مذاکرات جدید ایران و آمریکا وجود داشته باشد، رفتارهای قلدرمآبانه ترامپ است. همان چیزی که سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در مقالهای در روزنامه واشنگتن پست نوشته و تأکید کرده بود: «اگر آمریکا بهدنبال راهحل دیپلماتیک واقعی است، ما مسیر آن را پیشتر نشان دادهایم. اما اگر هدفش تحمیل اراده از طریق فشار باشد، باید بداند، ملت ایران برابر زبان زور و تهدید، متحدانه و قاطع واکنش نشان خواهد داد.»
سنگ بعدی را باز هم باید در آمریکا و کابینه ترامپ جستوجو کرد. اکنون در کابینه ترامپ و همچنین کنگره این کشور، نوعی دو دستگی بین سیاستمداران درباره ایران وجود دارد. طیفی که اغلب آنها را نومحافظهکاران جنگ طلب تشکیل میدهند و معتقدند با ایران فقط باید جنگید و راه حل دیپلماتیک جوابگوی اختلافات آن با آمریکا نخواهد بود. دسته دوم که جنگ را خلاف مصالح کشور خود میدانند و معتقدند، جنگ هزینه سنگینی بر دوش آمریکاییها خواهد گذاشت. ترامپ خود تا آنجا که از ادعاهایش بر میآید از همین طیف است.
عامل منفی دیگر مذاکرات نیز اسرائیل است. مواضع تند بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، علیه ایران چیزی نیست که مربوط به امسال باشد. او دشمنی دیرینهای با جمهوری اسلامی ایران دارد و در این راه همه تلاش خود را خواهد کرد تا مانع دستیابی به توافقی جدید شود.
دشواریهای داخلی ایران
در ایران نیز موانعی وجود دارد که میتواند سنگ راه مذاکرات شود. نخستین آنها تندروهای داخلی و کاسبان تحریم هستند که هرچند شمار آنها زیاد نیست اما میتوانند نقش منفی خود را در روند مذاکرات ایفا کنند. تجمع کوچکی که روز پنجشنبه در تهران صورت گرفت، تنها گوشهای بسیار کوچک از تلاش و تکاپوی این طیف برای سنگ اندازی در مسیر مذاکرات است.
پایان مذاکرات کی خواهد بود؟
با وجود همه نکاتی که در مسیر توافق دیده میشود، عزم دو طرف برای پایان دادن به این تنش چند دههای نکته امیدبخشی است که وجود دارد. در این بین دونالد ترامپ که تلاشهایش در پروندههای صلح اوکراین و غزه هنوز به نتیجهای نرسیده، نیازمند دستیابی به نتیجهای فوری در سومین پروندهای است که در دست دارد. از همین رو نیز مهلتی دو ماهه برای به ثمر رسیدن این مذاکرات تعیین کرده اما دستیابی به توافق نهایی، بهدلیل پیچیدگی و فراوانی چالشهای طرفین زمانبر خواهد بود و بعید نیست از دو ماه مهلت اعلامی ترامپ هم فراتر رود.
بنابراین اگر طرفین با مواضع یکدیگر با احترام برخورد کرده و منافع هر دو سو را لحاظ کنند، در نهایت در بازه زمانی مورد درخواست ترامپ که هنوز مشخص نیست نقطه آغاز آن چه زمانی بوده یا خواهد بود، خواهند توانست به توافق دست یابند. به نوشته آکسیوس اگر بنا باشد توافق موقتی شکل بگیرد میتواند شامل «تعلیق غنیسازی اورانیوم، رقیقسازی ذخایر اورانیوم غنیشده تا سطح ۶۰ درصد و افزایش دسترسی بیشتر بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تاسیسات هستهای ایران» باشد؛ یعنی چیزهایی که ایران همواره موافقت خود با آنها را نشان داده است.
اما این در صورتی ممکن خواهد بود که آمریکا در مذاکرات از خطوط قرمز ایران عبور نکرده و مذاکرات را منحصر به پرونده هستهای کند و بر مذاکره درباره پروژههای موشکی ایران اصرار نداشته باشد.