لهستان، کشوری که راستهایش هم چپ میزنند
لهستان که روزگاری از جمله کشورهایی بود که اقتصاد و تولید برقش بهشدت به زغالسنگ وابسته بود، حالا در مسیری شتابان بهسوی گذار انرژی قرار گرفته؛ مسیری که شاید تا چند سال پیش، تصورش هم برای بسیاری دشوار بود.

در سال ۲۰۰۴، زمانی که لهستان به اتحادیه اروپا پیوست، بیش از ۹۰ درصد برق کشور از نیروگاههای زغالسنگی تأمین میشد. حتی تا سال ۲۰۱۸ نیز زغالسنگ سهچهارم تولید برق را در اختیار داشت اما تنها شش سال بعد، این عدد به ۵۳.۵ درصد کاهش یافته و حالا صحبت از حذف کامل زغالسنگ تا سال ۲۰۳۵ دیگر نه آرزویی دور از دسترس، بلکه هدفی جدی و مورد توافق است.
در حالی که دور نخست انتخابات ریاستجمهوری لهستان قرار است یکشنبه آینده برگزار شود، رافائو تشاسکوفکسی، نامزد حزب «سکو مدنی» به رهبری دونالد توسک، بخت اصلی پیروزی شناخته میشود. هرچند موضوع انرژی در مرکز مناظرههای انتخاباتی نبوده، اما ادامه روند گذار از زغالسنگ و تقویت انرژیهای پاک، بهویژه در دولت فعلی، به بخشی از تصویر کلی او از توسعه اقتصادی و امنیت انرژی تبدیل شده است. پیروزی احتمالی تشاسکوفکسی میتواند روند خروج لهستان از زغالسنگ را بیش از پیش تثبیت و تسریع کند.
سقوط آزاد «زغال سنگ»
کارشناسان میگویند دلیل اصلی این تغییرات، نه الزاماً دغدغههای محیطزیستی، بلکه واقعیتهای اقتصادی است. هزینه بالای استخراج زغالسنگ در لهستان، فرسودگی نیروگاهها، فشارهای مقرراتی اتحادیه اروپا و جذابیت رو به رشد انرژیهای تجدیدپذیر باعث شده صنعت زغالسنگ وارد آنچه کارشناسان «سقوط آزاد» مینامند، شود.
یوآنا ماچکوویاک-پاندرا، رئیس اندیشکده Forum Energii در لهستان، میگوید حتی بخشی از بدنه صنعت معدن هم دیگر به آینده زغالسنگ امیدی ندارد. در چنین شرایطی، حتی حزب محافظهکار «قانون و عدالت» (PiS) که سالها حامی اصلی زغالسنگ بود، در سالهای پایانی قدرت خود پذیرفت که انرژیهای تجدیدپذیر به ویژه انرژی خورشیدی میتوانند نقش مؤثری در تأمین امنیت انرژی کشور ایفا کنند. نتیجه این تغییر نگاه، افزایش ۱۰۰ برابری ظرفیت خورشیدی لهستان در کمتر از یک دهه بود: از ۲۰۰ مگاوات در سال ۲۰۱۵ به بیش از ۲۰ گیگاوات در سال ۲۰۲۴.
اجماع ملی برای پایان زغالسنگ
با پیروزی حزب میانهروی «سکو مدنی» به رهبری دونالد توسک در انتخابات ۲۰۲۳، روند گذار انرژی در لهستان شتاب بیشتری گرفت. توسک وعده داده این کشور را بر پایه انرژیهای تجدیدپذیر و نیروگاههای هستهای بازسازی کند.
به گفته کارشناسان، اکنون نه تنها دولت و سیاستمداران، بلکه اپراتورهای شبکه برق، شرکتهای تولیدکننده انرژی و حتی اتحادیههای کارگری صنعت معدن، همگی به ضرورت و اجتنابناپذیری این تحول اذعان دارند. بحث امروز لهستان دیگر بر سر آیا باید از زغالسنگ خارج شویم؟ نیست؛ بلکه این است که چگونه با کمترین هزینه و بیشترین کارایی این گذار را مدیریت کنیم؟
از نگاه برنامهریزان، کنار رفتن زغالسنگ به معنای تکیه بیشتر بر انرژی بادی و خورشیدی است، اما همچنین نیازمند ظرفیتهای پشتیبان برای حفظ پایداری شبکه خواهد بود؛ از جمله نیروگاههای گازی جدید، زیرساختهای ذخیرهسازی انرژی و اصلاح بازار برق.
تجربهای برای آموختن؛ از لهستان تا ایران
تجربه سریع و عملگرایانه لهستان حالا توجه کشورهای دیگری را نیز جلب کرده است. هیاتهایی از چین، آفریقای جنوبی، مکزیک و برزیل به لهستان سفر کردهاند تا از روند گذار انرژی این کشور بیاموزند. به گفته ماچکوویاک-پاندرا، «برای چینیها جالب است که لهستان بدون شعار دادن درباره اقلیم، در عمل مشغول انجام کار است.»
در شرایطی که ایران نیز با چالشهایی مشابه همچون فرسودگی زیرساختهای برق، آلودگی شدید هوا، منابع انرژی فسیلی محدود در آینده، و رشد تقاضا روبهروست، نگاه به تجربه کشورهای عملگرا مانند لهستان میتواند درسآموز باشد. مسیری که از فشار سیاستهای بینالمللی آغاز نشده، بلکه از دل منطق اقتصادی و نیاز به امنیت انرژی شکل گرفته است. این تجربه نشان میدهد که حتی در کشوری با وابستگی تاریخی به زغالسنگ، تغییر ممکن است؛ مشروط به آنکه ارادهای برای تصمیمهای سخت اما آیندهنگرانه وجود داشته باشد.