راهکار نجات از ناامیدی چیست؟
نرسیدن به اهداف، انگیزه و امید جوانان را تضعیف کرده و در صورت تداوم، به درماندگی و حس پوچی میانجامد. این وضعیت نه تنها روان فرد بلکه بنیانهای اجتماعی مانند ازدواج و اعتماد عمومی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.

جوانانی که با برنامهریزی و هدفگذاری مسیر زندگی خود را دنبال میکنند، گاه با این واقعیت رو به رو میشوند که به اهداف و آرزوهایشان نمیرسند. این ناکامی، علاوه بر اثرات روانی، پیامدهای اجتماعی قابل توجهی نیز دارد.
دکتر حامد حضرتی، روانشناس، در گفتوگو با آوش در این باره توضیح میدهد: «وقتی فرد هدفی را برای زندگی خود برنامهریزی میکند، قطعا انتظار رسیدن به نتیجه دارد. نتیجه پاداش تلاش است و همین پاداش است که انگیزه و امید را زنده نگه میدارد. وقتی تلاشها ناکام میماند و اهداف به دست نمیآید، انگیزههای درونی کمکم خاموش میشوند و جای خود را به احساس ناامیدی میدهند.»
او میافزاید: «ناامیدی معمولا با این باور همراه است که نمیشود، نمیتوانم یا زندگی قابل پیشبینی نیست. بهعنوان مثال، فردی که ۲۲ ساله است و میخواهد وارد بازار کار شود و زندگی مستقل خود را بسازد، بعد از چند سال تلاش بدون نتیجه ممکن است وارد مرحله درماندگی شود. درماندگی یعنی باور به اینکه هر کاری هم انجام دهد، باز هم نمیتواند پیشرفت کند و در همان نقطه اولیه باقی میماند.»
واکنش افراد در مقابل درماندگی چیست؟
حضرت در این زمینه عتقد است: «اگر درماندگی ادامه پیدا کند، حس پوچی شکل میگیرد. پوچی لزوما محدود به حوزه کاری نیست، اما برای کسانی که نتوانستهاند زندگی خود را بسازند یا ازدواج موفقی نداشتهاند، این حس بسیار پررنگ میشود. در این مرحله، انرژی زندگی کاهش مییابد و فرد ممکن است تسلیم شود، یعنی حتی با تحصیلات و مهارت، احساس کند نمیتواند کاری از پیش ببرد.»
این روانشناس تاکید میکند افراد در برابر این شرایط واکنشهای متفاوتی دارند:
۱. تسلیم شدن: افرادی که انرژیشان کاهش یافته و حس پوچی غالب است.
۲- جبرانجویی: کسانی که با انرژی و تلاش مضاعف وارد فاز جبرانی میشوند، اما اغلب خسته، فرسوده و دچار اضطراب شدید میشوند. هزینههای این مسیر بسیار بیشتر از یک فرد عادی است.
۳- فرار یا انکار: برخی مهاجرت میکنند یا با شوخی، اعتیاد یا خوشگذرانی واقعیتها را نادیده میگیرند. این افراد اغلب در یک فاز انکار باقی میمانند و واقعیت را نمیپذیرند.
او با اشاره به اینکه نرسیدن به اهداف اثرات روانی بر افراد دارد، میگوید: «مسیر ناکامی، از اولین تلاشها شروع میشود و اگر فرد به اهدافش نرسد، ابتدا انگیزهها کم میشوند، سپس ناامیدی جایگزین میشود و همراه با استرس، اضطراب و خشم است. در ادامه، درماندگی و نهایتا حس پوچی غالب میشود و انرژی زندگی تا حد زیادی کاهش مییابد.»
حضرتی ادامه میدهد: «ناامیدی و پوچی میتواند ترس از ازدواج ایجاد کند و ازدواجها بهسختی شکل بگیرند یا کوتاهمدت باشند. آرزوی بچهدار شدن کاهش مییابد، زیرا جوانان در این شرایط میپرسند چرا باید انسانی دیگر را وارد دنیایی ناامن کنیم. علاوه بر این، بیاعتمادی به ساختارهای اجتماعی و سیاسی نیز افزایش مییابد و این اثرات منفی گسترده است.»
این روانشناس راه اصلاح ناامیدی را بازگرداندن نشاط به جامعه میداند و میگوید: «برای جبران این وضعیت و بازگرداندن انگیزه و نشاط به جامعه، اقدامات جدی لازم است. جامعهای که بتواند شرایط را کنترل کند، برنامهریزی درستی داشته باشد و فرصت رشد فردی و اجتماعی را فراهم کند، میتواند زمینه زندگی سالم، موفق و با نشاط برای جوانان ایجاد کند.»