بیماریهایی که مد شدهاند
چرا اختلالات روانی و ویژگیهای شخصیتی مانند درونگرایی یا افسردگی، در شبکههای اجتماعی به نوعی «ترند» و هویت اجتماعی تبدیل شدهاند؟

در سالهای اخیر، شاهد این پدیده بودهایم که برخی نوجوانان بیماریهای روانی یا ویژگیهای شخصیتی خاص را به چشم «ویژگی جذاب» یا حتی «هویت اجتماعی» میبینند. این موضوع که در شبکههای اجتماعی هم به وضوح دیده میشود، سوالهای زیادی درباره ریشهها و پیامدهای آن ایجاد کرده است. به همین منظور با دکتر داوود فتحی، روانشناس، گفتوگویی انجام دادیم تا از نگاه تخصصی به این مسئله نگاه کنیم.
چرا این روزها برخی بیماریها به چشم ویژگی جذاب یا هویت اجتماعی دیده میشوند؟
مرحله هویتیابی در نوجوانی مهمترین دلیل است. نوجوانان به شدت در جستجوی هویت هستند و گاهی بیماری یا ویژگی خاص روانی میتواند ابزاری برای متمایز شدن و شکلدهی هویتشان باشد. شبکههای اجتماعی نقش پررنگی دارند؛ نوجوانان در گروهها و جمعهایی عضو میشوند و با برچسب اختلالی روی خود، حس تعلق پیدا میکنند. الگوبرداری از سلبریتیها و اینفلوئنسرهایی که آشکارا درباره مشکلات روانی خود صحبت میکنند، نیز تاثیرگذار است. علاوه بر این، نیاز به دیده شدن و همدلی، کاهش انگ اجتماعی و حتی اعتراض به ارزشهای جامعه، نوجوانان را به سمت این رفتار سوق میدهد.
چطور شبکههای اجتماعی باعث شدند که اختلال روانی یا تیپهای شخصیتی مثل درونگرایی تبدیل به مد شوند؟
شبکههای اجتماعی پر از الگوسازی و تاثیر اینفلوئنسرهاست. نوجوانان، ویژگیهایی را که افراد محبوب و موفق نشان میدهند، جذاب و باکلاس میدانند. زیباسازی و رمانتیکسازی مشکلات روانی باعث میشود افسردگی یا درونگرایی به نشانه «خاص بودن» بدل شود. همچنین جوامع آنلاین و هشتگها حس تعلق ایجاد میکنند و الگوریتمها توجه را به سمت محتوای مرتبط با رنج و اختلال تقویت میکنند. این فضا مرز بین مشکل واقعی و شوخی را کمرنگ میکند و ارزشهای فرهنگی نیز در حال تغییرند؛ در گذشته شاد بودن ارزش اجتماعی محسوب میشد، امروز شاید نه.
چرا بعضی فوبیاها، مثل تریپوفوبیا، ناگهان مد میشوند و بسیاری ادعا میکنند آن را دارند؟
شبکههای اجتماعی و مدگرایی نقش اصلی را دارند. برخی واکنشها مانند تریپوفوبیا ریشه تکاملی دارند و واکنش طبیعی انزجار هستند، اما شبکههای اجتماعی باعث شده این واکنشها به شکل فوبیا یا مد درآید. افراد برای حس تعلق یا دیده شدن ادعا میکنند که این فوبیا را دارند.
فرق درونگرایی واقعی با بیمیلی اجتماعی یا کجخلقی مقطعی چیست؟
درونگرایی یک ویژگی شخصیتی پایدار است؛ افراد درونگرا انرژی خود را از تنهایی یا تعاملهای کم و عمیق میگیرند. بیمیلی اجتماعی یا کجخلقی موقتی است و ناشی از خستگی، استرس یا عوامل بیرونی است. درونگرایی بر کیفیت روابط تمرکز دارد و از تعامل لذت میبرد، اما فرد با بیمیلی اجتماعی نمیتواند ارتباط برقرار کند و انرژی نمیگیرد.
چرا نوجوانان تفاوت بین یک اختلال واقعی با حالات گذرا را نمیفهمند ؟
بسیاری از نوجوانان دانش کافی ندارند. سریع برچسب زدن ریشه در جستجوی هویت، آشنا شدن با اصطلاحات روانشناسی و نیاز به دیده شدن دارد. احساسات نوجوانان پیچیده و ناپایدار است و گاهی برچسبزدن راهی برای جلب همدلی است. مهم است که نوجوانان تفاوت بین حالت گذرا و اختلال واقعی را یاد بگیرند؛ مثلاً بیحوصلگی گذراست و قابل تغییر، اما افسردگی اختلالی است که حتی چیزهای کوچک هم نمیتوانند خوشحالی ایجاد کنند. استفاده از مشاوران و چکاپ روانی دورهای توصیه میشود.
وقتی بیماری یا ویژگی شخصیتی تبدیل به مد میشود، چه آسیبی به کسانی میزند که واقعاً با آن زندگی میکنند؟
اولین آسیب متوجه خود فردی است که آن را مد کرده؛ ممکن است فرصتهای رشد و درمان واقعی را از دست بدهد. دوم، بیاهمیتسازی و کمانگاری توسط اطرافیان رخ میدهد و افراد واقعی مبتلا ممکن است برای دیدهشدن و درمان دچار مشکل شوند. همچنین تشخیص صحیح توسط متخصصان سختتر میشود و در نهایت، انزوای افراد واقعی و مانع همدلی واقعی ایجاد میگردد.
ترکیب جستجوی هویت، شبکههای اجتماعی و تغییر ارزشهای فرهنگی، باعث شده برخی ویژگیها و اختلالات روانی به مد بدل شوند. این روند، علاوه بر ایجاد برداشتهای اشتباه، میتواند برای افرادی که واقعاً با اختلال یا ویژگیهای شخصیتی زندگی میکنند، آسیبزا باشد و مانع دسترسی به همدلی و درمان مناسب شود.