EN
به روز شده در
کد خبر: ۴۰۴۳۶
نقدی بر سیاست‌های دولت در مدیریت بحران‌های اجتماعی

آیا «قرارگاه پیشگیری از خودکشی» تکرار تجربه‌های بی‌نتیجه قبلی است؟

معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور، چندی پیش از تشکیل «قرارگاه پیشگیری از خودکشی» خبر داد؛ ساختاری که قرار است در دانشگاه‌ها و به‌ویژه در میان دانشجویان، اقداماتی برای پیشگیری از بحران‌های روانی سامان دهد. ساخت ستاد و قرارگاه اما ایده تازه‌ای نیست و پیش از این هم شاهد شکل‌گیری ستاد و قرارگاه‌های بدون خروجی بوده‌ایم.

آیا «قرارگاه پیشگیری از خودکشی» تکرار تجربه‌های بی‌نتیجه قبلی است؟

 زهرا بهروز آذر، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور، چندی پیش از تشکیل «قرارگاه پیشگیری از خودکشی» خبر داد؛ ساختاری که قرار است در دانشگاه‌ها و به‌ویژه در میان دانشجویان، اقداماتی برای پیشگیری از بحران‌های روانی سامان دهد. به گفته او، دانشگاه علوم پزشکی ایران به‌عنوان قرارگاه پیشگیری در استان تهران انتخاب شده و قرار است این الگو در استان‌های دیگر نیز گسترش یابد. در نگاه نخست، ایجاد چنین ساختاری به نظر می‌رسد پاسخی فوری به نگرانی‌های روزافزون درباره وضعیت سلامت روان جوانان و افزایش موارد خودکشی در میان آن‌هاست اما آیا این راه‌حل می‌تواند از چرخه موازی‌کاری و طرح‌های بی‌ثمر گذشته جدا شود؟

 وضعیت آماری خودکشی در ایران؛ اعداد رسمی و واقعیت‌های پنهان

 خودکشی در ایران، مانند بسیاری از کشورهای دیگر، همچنان موضوعی پر از حساسیت است. نیروی انتظامی در آخرین گزارش خود در سال ۱۴۰۲ نرخ خودکشی سالانه را چهارهزار نفر اعلام کرده است. این آمار در حالی است که پیش‌تر حسن موسوی‌چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، گفته بود سیر آمار خودکشی در ایران افزایشی است. در سال ۱۳۹۶ بیش از چهارهزار و ۶۰۰ نفر خودکشی کرده بودند و این عدد تنها تا سال ۱۴۰۰ به شش هزار و ۲۰۰ نفر افزایش یافت.

 طبق داده‌های «World Population Review» نرخ خودکشی در ایران برابر با ۵.۲ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر گزارش شده است. رتبه ایران در میان کشورها از نظر خودکشی در گزارش‌های مختلف متفاوت بوده و از ۵۸ تا ۱۲۸ گزارش شده، اما آخرین رتبه ایران در فهرست سازمان جهانی بهداشت (WHO) ۱۲۸ بوده است.

 در همین راستا، حمید یعقوبی، رئیس جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی، هم با تمرکز بر آمار خودکشی در ایران، اعلام کرده بود: طبق گزارش جهانی از هر ۱۰۰ هزار نفر در جهان، ۹ نفر خودکشی می‌کنند که این عدد در ۲۰ سال گذشته ۱۳ نفر به‌ازای هر ۱۰۰ هزار نفر است. بر اساس آمارهای جهانی، حدود پنج درصد از اقدام به خودکشی‌ها به فوت منجر می‌شود و به‌ازای یک مرگ ناشی از خودکشی، ۲۰ اقدام به خودکشی رخ می‌دهد.

 اما کارشناسان تأکید می‌کنند این آمارها احتمالاً با پدیده «زیر گزارش‌دهی» مواجه است. حساسیت‌های فرهنگی و محدودیت‌های ثبت رسمی باعث می‌شود بسیاری از موارد یا در دسته‌های دیگر ثبت شوند یا به‌طورکلی از آمار رسمی حذف شوند.

 درعین‌حال، مطالعات منطقه‌ای حاکی از تفاوت چشمگیر میان استان‌هاست. برای مثال، ایلام و همدان سال‌هاست در صدر آمار خودکشی قرار دارند و نرخ‌هایی به‌مراتب بالاتر از میانگین ملی را ثبت کرده‌اند. تمرکز موارد در گروه سنی ۱۵ تا ۳۵ سال، یعنی همان گروهی که جمعیت دانشجویی را تشکیل می‌دهد، زنگ خطری جدی برای نهادهای سیاست‌گذار است.

 گزارش‌های محدود منتشرشده از دانشگاه‌ها نیز نشان می‌دهد که مشکل در محیط‌های آموزشی واقعی و ملموس است. تنها در یک گزارش از دانشگاه علوم پزشکی، ۷ مورد فوت ناشی از خودکشی و ۸۴ مورد اقدام به خودکشی در یک بازه زمانی کوتاه ثبت شده است. حتی اگر این آمار در مقیاس کل کشور اندک به نظر برسد، برای محیط دانشگاهی نگران‌کننده است و اهمیت توجه به‌سلامت روان دانشجویان را دوچندان می‌کند.

 باوجود این شواهد، مشکل اصلی همچنان نبود یک نظام آماری شفاف و منظم است. داده‌های تفکیک شده بر اساس سن، جنسیت، استان و روش اقدام وجود ندارد یا منتشر نمی‌شود. این خلأ اطلاعاتی، برنامه‌ریزی هدفمند را دشوار و مداخلات را ناکارآمد می‌کند.

 قرارگاه‌سازی ایده‌ای قدیمی و بدون خروجی ملموس

 ایده «قرارگاه» در سیاست‌گذاری ایران تازه نیست. طی سال‌های اخیر، در حوزه‌های مختلف اجتماعی و اقتصادی قرارگاه‌ها و ستادهای متعدد ایجاد شده‌اند. قرارگاه تنظیم بازار باهدف مهار نوسانات قیمت‌ها، قرارگاه اقتصادی شهید سلامی برای تسریع تصمیم‌های کلان اقتصادی، قرارگاه مسکن کارگری برای حل بحران مسکن بخش خاصی از جامعه و ستاد یا قرارگاه جوانی جمعیت برای تشویق فرزندآوری، تنها چند نمونه از این ساختارها هستند.

 منطق اصلی تشکیل چنین نهادهایی، ایجاد یک مرکز هماهنگی و فرماندهی است که بتواند میان دستگاه‌های مختلف هماهنگی ایجاد کند و فرایندها را سرعت ببخشد. اما تجربه سال‌های اخیر نشان داده است که این قرارگاه‌ها اغلب در عمل با وزارتخانه‌ها و سازمان‌های موجود همپوشانی دارند و به‌جای کاهش بروکراسی، به موازی‌کاری و پراکندگی وظایف منجر می‌شوند.

 از سوی دیگر، بسیاری از این قرارگاه‌ها بدون نقشه راه روشن و شاخص‌های عملکردی مشخص آغاز به کار کرده‌اند. به همین دلیل، ارزیابی دستاوردهای آن‌ها دشوار است و در مواردی اصلاً معلوم نیست خروجی‌های ملموس آن‌ها چه بوده است.

 هزینه‌های پنهان و کارآمدی مشکوک

 تشکیل قرارگاه‌های متعدد سه نقد جدی به همراه دارد. نخست، موازی‌کاری و هدررفت منابع. وقتی برای هر بحران اجتماعی یا اقتصادی، یک قرارگاه جداگانه تشکیل می‌شود، بخشی از منابع مالی و انسانی از ساختارهای رسمی موجود مانند وزارتخانه‌ها و دانشگاه‌ها جدا و صرف ساختار جدید می‌شود. این فرایند، به‌جای تقویت نهادهای رسمی، آن‌ها را تضعیف می‌کند.

 دوم، فقدان شفافیت در بودجه و اثربخشی. کمتر گزارشی در دسترس است که نشان دهد بودجه این قرارگاه‌ها از چه منبعی تأمین می‌شود، چه مقدار هزینه می‌شود و نتایج به چه شکل سنجیده می‌شوند. در بسیاری از موارد، هیچ شاخص کلیدی عملکرد مانند کاهش نرخ خودکشی، افزایش دسترسی به خدمات مشاوره یا کاهش اضطراب دانشجویان وجود ندارد. این وضعیت خطر آن را دارد که اقدامات صرفاً نمایشی باقی بمانند.

 سوم، تمرکز بر راه‌حل‌های کوتاه‌مدت به‌جای برنامه‌ریزی ساختاری. درحالی‌که مسائلی مانند خودکشی ریشه در عوامل پیچیده روانی، اجتماعی و اقتصادی دارند، تشکیل یک قرارگاه نمی‌تواند جایگزین سرمایه‌گذاری پایدار در خدمات سلامت روان، آموزش مهارت‌های زندگی، کاهش تبعیض‌های اجتماعی و بهبود کیفیت زیست جوانان شود. تجربه‌های جهانی نشان داده است که موفقیت در پیشگیری از خودکشی تنها در سایه برنامه‌های جامع، میان‌بخشی و بلندمدت حاصل می‌شود.

 خروجی قرارگاه‌ها زیر ذره‌بین بروند

 بر اساس جست‌وجوها، هیچ پایگاه آماری رسمی واحدی که کل قرارگاه‌ها یا ستادهای ویژه تشکیل شده را فهرست و خروجی هر کدام را گزارش کند در دسترس نیست؛ پیش از این‌ها مرکز پژوهش‌های مجلس بارها نسبت به موازی‌کاری در سامانه‌های آماری و ساختارهای اجرایی هشدار داده و کمبود شفافیت در آمار و عملکرد را مطرح کرده است. این خلأ ساختاری باعث می‌شود که هیچ مرجع رسمی واحدی عدد قرارگاه‌های بدون خروجی را منتشر نکند.

 به‌عنوان‌مثال، «قرارگاه مسکن شهرداری تهران» که بهمن ۱۴۰۰ تشکیل شد، در رسانه‌ها و اظهارنظر اعضای شورای شهر به‌عنوان مثالی از قرارگاهی معرفی شده که تا ماه‌ها پس از تشکیل، خروجی عینی قابل‌ارائه نداشته است؛ برخی اعضای شورای شهر و گزارش‌های خبری نوشته‌اند که ادعاهای شهرداری مثلاً ادعای شروع ساخت ۲۰۰ هزار واحد سند عینی و شفاف روی زمین ندارد و قرارگاه تاکنون خروجی ملموسی ارائه نکرده است. این نمونه در چند خبرگزاری داخلی هم پوشش داده شده است.

 یا «ستاد جوانی جمعیت» و قرارگاه‌های مرتبط با سیاست‌های جمعیتی که بارها مورد بازخوانی و نقد قرار گرفته‌اند. گزارش‌ها و مصاحبه‌های رسمی حاکی است که تخصیص اعتبارات و نتایج برنامه‌ها اعم از پیامدهای ملموس افزایش موالید یا سازوکارهای حمایتی با انتقادات و پرسش‌هایی همراه بوده و برخی رسانه‌های رسمی به کمبود اثربخشی و محدودیت منابع اشاره کرده‌اند.

 «قرارگاه پیشگیری از خودکشی» نیازمند یک رویکرد تازه

 اگر قرار است «قرارگاه پیشگیری از خودکشی» تفاوتی با نمونه‌های پیشین داشته باشد، باید بر اساس چند اصل کلیدی شکل بگیرد. شفافیت در تعریف نقش‌ها و وظایف. این قرارگاه باید دقیقاً مشخص کند چه وظایفی دارد و چگونه با وزارت بهداشت، دانشگاه‌ها و سایر نهادهای مرتبط هماهنگ خواهد بود. تنها در این صورت است که می‌توان از موازی‌کاری پرهیز کرد. همچنین بودجه و شاخص‌های عملکرد باید از ابتدا تعریف شوند. اگر هدف کاهش موارد اقدام به خودکشی یا افزایش مراجعه به مراکز مشاوره است، باید این اهداف کمی‌سازی و به طور دوره‌ای گزارش‌دهی شوند. بدون این شفافیت، اعتماد عمومی و کارآمدی ساختار جدید زیر سؤال خواهد رفت.

 ایجاد «قرارگاه پیشگیری از خودکشی» در دانشگاه‌ها، به‌ظاهر پاسخی به یکی از بحرانی‌ترین چالش‌های اجتماعی امروز ایران است. اما تجربه نشان داده که تشکیل قرارگاه‌های متعدد در حوزه‌های مختلف، بدون شفافیت، هماهنگی و شاخص‌های عملکردی، بیشتر به موازی‌کاری و هدررفت منابع منجر شده است. اگر قرارگاه تازه‌تأسیس بخواهد از این چرخه تکراری جدا شود، باید به طور شفاف تعریف شود، بر اساس داده‌های مستند عمل کند و بر ارائه خدمات واقعی و پایدار به جوانان تمرکز داشته باشد. در غیر این صورت، بیم آن می‌رود که این بار هم «اسم» قرارگاه‌ها بیشتر شود، اما نتیجه برای جامعه و جوانان کم‌رنگ باقی بماند.

ارسال نظر

آخرین اخبار