زبالهای که میراث ما را میبلعد
علیرضا عسگری، کارشناس مدیریت پسماند در گفتوگو با «آوش» گفت: «جنگلها و سواحل شمال توان هضم زبالههای انسانی را ندارند. هر پسماندی که امروز رها میکنیم، فردا به تهدیدی برای خاک، آب، حیوانات و حتی سلامت خودمان تبدیل خواهد شد.»

بارها شاهد این صحنه بودهایم که در شمال کشور، مردم زبالههایشان را در جنگل یا دریا رها میکنند. این موضوع باعث ایجاد آلودگیهای زیستمحیطی گسترده شده است؛ از بطریهای پلاستیکی گرفته تا تهمانده غذا و جعبههای کاغذی. در ایران هر سال حدود چهار میلیون تن پسماند پلاستیکی تولید میشود که تقریباً ۵۰۰ هزار تن آن فقط کیسه پلاستیکی است.
زبالههایی که به دل جنگل و ساحل میروند
انباشت زباله در جنگلهای شمال به حدی رسیده که در برخی مناطق برای جلوگیری از ورود بیرویه گردشگران، دیوارکشی کردهاند، اما حتی این اقدام هم مانع ریختن زبالهها نشده و همچنان شاهد انباشت حجم زیادی پسماند در دل جنگل هستیم.
جدا از تخریب خاک و از بین رفتن زیباییهای بصری، حیوانات وحشی ممکن است به زبالهها وابسته و برای پیدا کردن غذا با مشکل مواجه شوند. از سوی دیگر، غذای انسانی یا پسماند رهاشده در طبیعت ممکن است به قیمت جانشان تمام شود.
سواحل در وضعیت هشدار
وضعیت سواحل شمال هم هشداردهنده است. بیش از دو سوم خط ساحلی خزر در ایران دچار آلودگی شدید است؛ آلودگیهایی که شامل پسابهای خانگی، صنعتی، نفتی و البته انباشت زباله پلاستیکی ساحلی میشود.
در استان مازندران، ورود شیرآبههای دپوی زباله، فاضلاب خانگی و صنعتی و نیز پساب مرغداریها به دریا باعث شده شناگاهها قابل استفاده نباشند و خطر بیماری برای انسان افزایش یابد. چنین وضعیتی هم برای طبیعت و هم برای مردم بومی و گردشگران مشکلساز شده است. آبزیان آسیب میبینند، چشمانداز ساحل و جنگل خراب میشود و بهداشت عمومی تحت تأثیر قرار میگیرد.
چرا مشکل ادامه دارد؟
اما چرا هنوز این مشکل ادامه دارد؟ نخستین پاسخ، فرهنگسازی ناکافی است. مردم دقیقاً درک نکردهاند یا به مسئولیت فردی خود به اندازه کافی توجه ندارند.
دوم اینکه زیرساختها ناکافی است. سطلهای زباله مناسب و محلی برای جمعآوری در جنگل و ساحل به اندازه کافی وجود ندارد یا در دسترس نیستند. همین باعث میشود افراد، زبالهها را رها کنند.
سوم، نقش شهرداریها و فرمانداریها است؛ آنها باید امکانات فراهم کنند، نظارت داشته باشند، هزینه پاکسازی را تأمین کنند و قوانین را اجرا کنند.
چرا در جنگل سطل زباله وجود ندارد؟
در همین رابطه علیرضا عسگری، کارشناس مدیریت پسماند در گفتوگو با «آوش» گفت: وقتی به جنگل نگاه میکنیم، در واقع با یک محیط بکر طبیعی روبهرو هستیم؛ جایی که زیستمندان آن با چرخههای طبیعی هماهنگ شدهاند و ضایعاتشان توسط خود طبیعت تجزیه و دوباره به چرخه بازمیگردد. مشکل از جایی آغاز میشود که انسان عصر جدید پا به جنگل میگذارد و ردپایی از پسماند به جا میگذارد.
او افزود: اصولاً زباله نباید در جنگل رها شود و باید به جایی بازگردد که سیستم مدیریت پسماند وجود دارد. اما در مناطقی که گردشگران رفتوآمد بیشتری دارند، نمیتوان انتظار داشت همه زبالههای خود را با خود بازگردانند. در چنین شرایطی، متولیان چه سازمانهای گردشگری و چه شهرداریها باید بدون آسیب زدن به اکوسیستم، برنامهای برای جمعآوری پسماند در این مناطق داشته باشند.
حمله به جنگل در روزهای تعطیل
عسگری در ادامه گفت: در کشور ما، بهویژه در روزهای طبیعت یا آخر هفتهها، مردم برای استفاده از مواهب طبیعی به جنگل میروند، اما اغلب بدون توجه به اثرات منفی، زبالههای خود را رها میکنند. این رفتار باعث چالش جدی برای طبیعت میشود.
او ادامه داد: در بسیاری از جنگلها و پارکهای طبیعی، نشانهای از مدیریت صحیح پسماند، محلی برای جمعآوری یا حتی فرهنگسازی و آموزش دیده نمیشود. اینجاست که گروههای مردمنهاد و انجمنها وارد عمل میشوند و تا حد امکان پسماندها را جمعآوری میکنند، اما این تلاشها کافی نیست. متولیان باید بهطور جدی و ساختاری به این مسئله ورود کنند.
مراکز دپوی پسماند در شمال کشور
عسگری در پاسخ به این سوال که با وجود مراکز پسماند زباله چرا هنوز زبالهها در جنگل دپو میشود، گفت: در شمال کشور و دیگر نقاط، مراکز دپوی پسماند وجود دارند، اما به دلیل رشد جمعیت و ضعف مدیریت در دهههای گذشته، معضل بزرگی به نام مدیریت پسماند به وجود آمده است. نبود زمینهای مناسب برای دفن اصولی، باعث شده محلهای موقت به مراکز دائمی و بحرانزا مانند «سراوان» تبدیل شوند.
او همچنین افزود: این مشکل فقط در شمال کشور نیست. در بسیاری از شهرها هم وجود دارد، اما به دلیل وسعت زمینها کمتر به چشم میآید. با این حال، در آینده نزدیک، اثرات این لندفیلهای غیراستاندارد بیشتر نمایان خواهد شد.
چه باید کرد؟
به گفته عسگری نخست باید به تولید کمتر زباله فکر کنیم؛ از بازنگری در خریدها و بستهبندیها گرفته تا آموزش گروههای هدف مانند کودکان، تا نسلی آیندهنگر و آشنا با محیط زیست پرورش یابد.
او افزود: پس از آن، تفکیک از مبدأ باید جدی گرفته شود. امروز بیش از ۶۰ درصد پسماند کشور فسادپذیر است، اما بیشتر برنامهها تنها بر پسماند خشک متمرکز شدهاند. همچنین پسماندهای خطرناک مانند باتری و اجزای تیز و برنده، هرچند کمتر از ۳ درصد حجم کل را تشکیل میدهند، اما بیتوجهی به آنها منبع آلودگیهای بزرگ است.
لزوم تغییر نگرش متولیان
عسگری در این رابطه خاطرنشان کرد: امروز متولیان به جای آغاز از فرهنگسازی و تفکیک و بازیافت، ابتدا به دنبال یافتن زمین برای دفن هستند. این نگاه کوتاهمدت باعث میشود تنها برای دوره مدیریت خود فکر کنند و مشکل را به آیندگان بسپارند.
او افزود: اگر بخواهیم مدیریت پسماند اصولی داشته باشیم، باید سیستمهای بومی و کارآمد متناسب با شرایط هر منطقه طراحی شود. الگوهای موفق جهانی وجود دارد و نیاز نیست ما دوباره بخواهیم روی این موارد فکر کنیم. ما باید با فرهنگسازی، تشویق، تنبیه و الگوسازی، بهطور جدی وارد عمل شویم، چرا که هر روز تأخیر، به معنای از دست دادن بخشی از محیط زیست است.