ادامه مصدق

روزنامه سازندگی در گزارشی نوشت:
یدالله سحابی، یکی از موسسان نهضت آزادی در خانواده کسی را نداشت که راهنما و سرمشق او باشد اما فرد خودساختهای بود و تمام مراحل زندگی را به تنهایی پیمود و شاید چون فرد منضبطی بود، توانست به عنوان شخصیتی تاثیرگذار پیش و پس از انقلاب ایران مطرح شود. اگرچه هیچکدام از اعضای خانواده پدری او صاحبمنصب یا در امور سیاسی کشور نقشی نداشتند نهتنها خود که فرزند و نوههایش عزتالله، فریدون و هاله سحابی نیز به چهرههای مهم سیاسی و فرهنگی تاریخ ایران تبدیل شدند. پس از کودتای ۲۸ مرداد همراه ۱۱ تن از اساتید دانشگاه تهران یک بیانیه اعتراضی درباره قرارداد کنسرسیوم امضا کرد و محمدرضا شاه پهلوی در واکنش به اقدام اعتراضی، نام او را در کنار سایر اساتید نوشت و به نخستوزیر دستور داد، اخراجشان کند. ۲۳ فروردین، بیستوسومین سالگرد درگذشت این سیاستمدار زمینشناس است و سازندگی به همین مناسبت به بخشی از زندگی و تاثیرات او در تاریخ ایران پرداخته است.
پدر زمینشناسی
یک سال قبل از جنبش مشروطه در محله سنگلج تهران به دنیا آمد و پس از تحصیل دوره ابتدایی و متوسطه به دارالفنون سپس دارالمعلمین مرکزی رفت. سحابی یکی از نخستین فارغالتحصیلان لیسانس در رشته علوم طبیعی بود و خیلی زود برای تدریس در دبیرستانهای تهران به کار گرفته شد اما نمیتوانست در همان حد و اندازه باقی بماند بنابراین در کنکور شرکت کرد و به عنوان اولین گروه دانشجویان اعزامی به خارج پذیرفته شد. باید به فرانسه میرفت اما مشکلات خانوادگی، کار او را عقب انداخت. یک سال به دانشگاه شهر لیل واقع در شمالغربی فرانسه رفت و پس از ۵ سال در درجه دکترای زمینشناسی فارغالتحصیل شد. به تهران که بازگشت و برای تدریس زمینشناسی به دانشکده علوم که در آن موقع جزو دانشسرای عالی بود، منتقل شد و با همکاری دکتر فریدون فرشاد به آموزش دانشجویان در دانشسرا پرداخت. او بازدیدهای محلی دانشجویان از معادن را در برنامه آموزشی درس زمینشناسی دانشگاه قرار داد و برای تامین نیازهای فنی ادارهکل معادن با آن اداره ارتباط و همکاری مستمر داشت و درنهایت پس از ۳۰ سال تدریس با درجه استادی بازنشسته شد. او در آن سالها نهتنها کیفیت رشته زمینشناسی دارالمعلمین عالی را ارتقا داد که همراه دکتر فریدون فرشاد از نخستین پایهگذاران و استادان رشته زمینشناسی در دانشگاه تهران شناخته میشود.
یار مصدق
محمد مصدق در زمان نخستوزیری او را با حکمی به عنوان یکی از پایهگذاران بخش اکتشاف و استخراج شرکت ملی نفت ایران منصوب کرد. نام او به عنوان یکی از یاران نزدیک دکتر محمد مصدق در جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران ثبت شده و حتی در سالهای بعد، غسل میت مصدق را نیز شخصاً در نهر احمدآباد انجام داده است. سحابی سال ۱۳۴۵ به حکم دادگاه نظامی در زندان بود که خبر درگذشت محمد مصدق در حصر احمدآباد رسید. او به سرعت مرخصی گرفت در مراسم تشییع و تدفین شرکت کرد.
اخراج از دانشگاه
در سال ۱۳۳۳ به همراه ۱۱ استاد دانشگاه تهران به علت اعتراض به قرارداد کنسرسیوم نفت بهرغم مخالفت علیاکبر سیاسی، رئیس وقت دانشگاه تهران، تا پایان نخستوزیری فضلالله زاهدی از خدمت در دانشگاه محروم شد. در بیانیه آمده بود: «هیچوقت وضع کشور ما به این اندازه اسفانگیز و دلخراش نبود، آزادی عمل جز برای اشخاصی که با دریافت دستمزد ناچیزی درصدد تامین منافع استعماری باشند، وجود ندارد. تمام روزنامههای مخالف دولت در توقیف، چاپخانهها تحت کنترل شدید میباشند، انواع و اقسام فشار و تضییقات برای ملیون و آزادیخواهان و شکنجههای وحشیانه برای مبارزان راه حقیقت و آزادی وجود دارد و اکثر زعمای قوم که مورد علاقه و تکریم ملتند، یا در گوشه زندان و اختفا به سر میبرند یا تحت نظر مامورین انتظامی میباشند. منظور غایی و اصلی از تمام این اَعمال همانا انجام قراردادی برای نفت ایران و تثبیت اوضاعواحوال سابق است که مباین با حیثیت و استقلال و آزادی ملی است. هر قراردادی که با چنین قیود و شروط و کیفیات امضا و تصویب و مبادله نمایند منبعث و ناشی از اراده ملت ایران نیست و باطل و کانلمیکن و ملغیالاثر است و برای ملت ایران به هیچوجه الزامآور نخواهد بود». زمانی که یک نسخه از این بیانیه به دست محمدرضا پهلوی رسید، دستور داد امضاکنندگان را اخراج کنند. پس از این ماجرا شرکت داد با مدیریت مهندس بازرگان و شراکت ۱۱ تن دیگر در زمینه تاسیسات حرارت مطبوع تهویه و شوفاژ تاسیس شد اما با کنارهگیری یکی از اعضا، این شرکت به «یاد» تغییر نام داد.
ساختمان یاد
سحابی چندین سال پس از پایان محکومیت چهار سالهاش در سال ۱۳۴۶ از زندان آزاد شد اما از آموزش در دانشگاه محروم بود. او به عنوان مدیر پروژه در ساخت، ساختمان «یاد» در نزدیکی میدان فردوسی نقش داشت؛ ساختمانی که حالا لقب یکی از سیاسیترین ساختمانهای ایران را به همراه دارد. اعضای شرکت صافیاد که در واقع از ادغام «یاد» و «داد» با مدیریت یدالله سحابی تشکیل شده بود، تصمیم گرفتند برای صرفهجویی در وقت و تسهیل در رفتوآمد این ساختمان را بسازند تا در آنجا سکونت کنند. به نوشته شبکه آفتاب؛ از گالین دوپل نماینده کمسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد تا نخستوزیران ایران به آن ساختمان مسکونی رفت و آمد داشتهاند و آنطور که محمد توسلی، دیگر عضو نهضت آزادی گفته است؛ «تصمیات کلیدی جنبش اجتماعی ایران آنجا گرفته میشد». یدالله سحابی از مشاهیر ایران و موسسان نهضت آزادی پیش از انقلاب، ریاست اداره فرهنگ تهران را بر عهده داشت و پس از انقلاب سمت وزیر مشاور در دولت مهندس بازرگان و عضویت در شورای انقلاب را داشت. او در تدوین پیشنویس قانون اساسی نقش مهمی داشت و به عنوان منتخب مردم به مجلس اول هم راه پیدا کرد و ریاست سنی آن مجلس را هم بر عهده گرفت. در سال ۱۳۶۵ همراه با مهندس بازرگان، نامهای به آیتالله خمینی نوشت و در آن مخالفت خود را با ادامه جنگ ایران و عراق اعلام کرد و در سالهای پس از جنگ و دوران اصلاحات هم به فعالیت سیاسی ازجمله در اعتراض به دستگیری عزتالله سحابی و اعضای نهضت آزادی ادامه داد. مهمترین اقدامات سحابی در این سالها تحصن او مقابل مجلس ششم بود که با وساطت مهدی کروبی رئیس مجلس ششم خاتمه یافت. وی در فروردین سال ۸۱ و در سن ۹۶سالگی چشم بر جهان بست.