تحلیل عملکرد رسانهای مذاکرات ایران و آمریکا از منظر ارتباطات استراتژیک
در ارزیابی عملکرد رسانهای مربوط به مذاکرات اخیر ایران و آمریکا در عمان، میتوان گفت که رسانههای داخلی، نهادهای مسئول و حتی بازیگران منطقهای و بینالمللی، در مجموع رفتار ارتباطی متوازن و قابل قبولی از خود به نمایش گذاشتند.

"قادر باستانی تبریزی" در یادداشتی در "پایگاه خبری جماران" نوشت:
در ارزیابی عملکرد رسانهای مربوط به مذاکرات اخیر ایران و آمریکا در عمان، میتوان گفت که رسانههای داخلی، نهادهای مسئول و حتی بازیگران منطقهای و بینالمللی، در مجموع رفتار ارتباطی متوازن و قابل قبولی از خود به نمایش گذاشتند.
1. عملکرد رسانههای داخلی و نهادهای رسمی:
رسانههای جریان اصلی در ایران، با پرهیز از هیجانزدگی، بزرگنمایی یا سیاهنمایی، رویکردی محتاطانه، مسئولانه و هماهنگ در قبال این گفتوگوها اتخاذ کردند. بهویژه نقش وزارت امور خارجه و سخنگوی آن، در حفظ آرامش رسانهای، کنترل انتظارات افکار عمومی و ارسال سیگنالهای مثبت اما کنترلشده، نمونهای از مدیریت ارتباطات استراتژیک در شرایط حساس است.
2. رفتار ارتباطی طرف آمریکایی:
در آنسوی میز، علیرغم تمایل ذاتی رسانههای غربی برای بازنمایی مذاکرات از منظر برتری و ابتکار عمل واشنگتن، شاهد نوعی خویشتنداری حسابشده در مواضع رسمی و درز اطلاعات بودهایم. این مسأله نشان میدهد طرف آمریکایی نیز با درک فضای شکننده افکار عمومی در ایران، از بازی با خطوط قرمز پرهیز کرده و تلاش داشته است که زمینههای محتمل برای پیشرفت دیپلماتیک را حفظ کند. البته باید تا اظهارنظر خود ترامپ و سخنگوی کاخ سفید و واکنش رسانه ای ایران صبر کرد، اما در کل تاکنون شرایط منصفانه و خوب بوده است.
3. نقش رسانههای منطقهای:
رسانههای منطقهای مانند الجزیره، با برخورداری از تجربه حرفهای در پوشش بحرانهای دیپلماتیک، با رعایت اصول بیطرفی نسبی و ارائه روایتهای متنوع، توانستند بستر مناسبی برای انتقال روایت مذاکرات به مخاطبان منطقهای و جهانی فراهم کنند.
4. ناکارآمدی رسانههای معارض:
در مقابل، رسانههای معارض فارسیزبان خارجنشین نظیر ایران اینترنشنال، به دلیل وابستگیهای سیاسی و ناتوانی در تحلیل تحولات پیچیده، بیشتر به بازنشر شایعات، برجستهسازی حاشیهها و تولید ناامیدی روی آوردند. پراکندگی روایتها، تناقضگوییها و تلاش نافرجام برای القای شکست یا تسلیم، نشانگر نوعی سردرگمی گفتمانی در این رسانههاست.
5. چالشهای داخلی و ضرورت مدیریت هوشمند رسانههای موازی:
در فضای رسانهای داخلی، یکی از چالشهای بالقوه، برخی کانالها و رسانههای تندرو است که در فضای شبکههای اجتماعی (نظیر ایتا و سایر پلتفرمهای بومی) فعالاند. این رسانهها، گاه با غلبه روایتهای افراطی، زمینهساز چندصدایی مخل در فضای دیپلماسی میشوند. بنابراین، لازم است نهادهای ذیربط با حفظ آزادی رسانهها، نظارت هوشمند و هدایت گفتمان ملی را در دستور کار داشته باشند.
6. کنشهای نمادین و نقش شخصیتهای کلیدی در تصویرسازی رسانهای:
از منظر ارتباطات غیرکلامی و نشانهشناسی رسانهای، کنشهای نمادین برخی از مقامات حاضر در مذاکرات، نقش مهمی در شکلدهی به ادراک عمومی و بازنمایی قدرت ملی ایفا کردند. بهویژه حرکات و زبان بدن آقای عراقچی، از جمله راهرفتن با صلابت، سینهستبر و حضور عزتمندانه در مقابل دوربینها، با همراهی تعامل رسانهای سنجیده و متین، واجد بار نمادین بالایی بود. این نوع رفتار، بهطور ضمنی پیام اقتدار، اعتماد بهنفس و حفظ کرامت ملی را به مخاطب داخلی و خارجی منتقل کرد.
این کنشهای ارتباطی غیرمستقیم، هم در خدمت تثبیت گفتمان "مذاکره از موضع قدرت" بود و هم توانست با بازتاب احساسی مثبت در میان افکار عمومی، به افزایش سرمایه نمادین دستگاه دیپلماسی کشور در مقطع حساس مذاکرات کمک کند. در واقع، موفقیت در عرصه دیپلماسی تنها متکی بر کلمات نیست، بلکه در زبان بدن، لحن گفتار، و حتی ریتم حرکت دیپلماتها نیز معنا تولید میشود؛ امری که بهخوبی از سوی تیم ایرانی مورد توجه قرار گرفت.