پرونده هستهای ایران در پیچ «شورای امنیت»
در شرایطی که تنشهای هستهای ایران با غرب به اوج خود رسیده و احتمال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت بار دیگر مطرح شده، یکی از مهمترین بازیگران پشت صحنه که به طور مداوم و بیسر و صدا در حال میانجیگری و مدیریت بحران است، فدراسیون روسیه است.
آرمان امروز در گزارشی نوشت:
در شرایطی که تنشهای هستهای ایران با غرب به اوج خود رسیده و احتمال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت بار دیگر مطرح شده، یکی از مهمترین بازیگران پشت صحنه که به طور مداوم و بیسر و صدا در حال میانجیگری و مدیریت بحران است، فدراسیون روسیه است. تحرکاتی که قطعا در آن منافع روسیه نیز نهفته شده است.
مسکو در ماههای اخیر تعامل سازنده ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به عنوان خط قرمز دیپلماتیک خود تعریف کرده و تمام توان خود را به کار بسته تا از فروپاشی کامل گفتوگوهای فنی و سیاسی میان تهران و وین جلوگیری کند.
این تلاش نه تنها در بیانیههای رسمی، بلکه در دیدارهای مکرر و فشرده مقامات عالیرتبه روسی با رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، به وضوح قابل مشاهده است.از ابتدای سال ۱۴۰۴ خورشیدی، گروسی دستکم چهار بار با سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، و همچنین میخائیل اولیانوف، نماینده دائم این کشور در سازمانهای بینالمللی وین، دیدارهای طولانی و غیرعلنی داشته است.
منابع دیپلماتیک میگویند محور اصلی این نشستها یک موضوع بوده: حفظ ایران در چارچوب پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) و جلوگیری از هرگونه اقدام یکجانبهای که بتواند به خروج ایران از این پیمان یا اخراجش از آژانس منجر شود. اولیانوف که به دلیل لحن صریح و گاهی تندش در توییتر شناخته میشود، در یکی از آخرین اظهاراتش در آذر ماه تأکید کرد: «خروج ایران از NPT نه تنها به ضرر خودش، بلکه به ضرر کل نظام منع اشاعه خواهد بود.»
این جمله چیزی فراتر از یک موضعگیری معمولی بود؛ نشانهای از عزم کرملین برای حفظ حداقل کانالهای ارتباطی تهران با جامعه بینالمللی.
روسیه به خوبی میداند که اگر ایران از NPT خارج شود یا بازرسان آژانس به طور کامل از تأسیسات هستهای این کشور اخراج شوند، دیگر هیچ اهرم نظارتی باقی نمیماند و مسیر حرکت به سوی گزینههای نظامی یا تحریمهای فلجکننده هموارتر خواهد شد.
مسکو که خود سالهاست تحت شدیدترین تحریمهای غربی قرار دارد، تجربهای تلخ از انزوای کامل دارد و نمیخواهد همپیمانش در خاورمیانه نیز به همین سرنوشت دچار شود. البته آن ها ایران هسته ای در کنار خود را نیز نمی توانند تحمل کنند.
به همین دلیل است که حتی در اوج اختلافات گازی و اقتصادی میان تهران و مسکو، موضوع هستهای به خط قرمز همکاری دوجانبه تبدیل شده است.
نکته قابل تأمل اینجاست که روسیه برخلاف سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷، دیگر صرفاً نقش «میانجی خیرخواه» را بازی نمیکند؛ این بار مستقیماً وارد عمل شده و به آژانس فشار میآورد تا از صدور قطعنامههای تند و تیز علیه ایران خودداری کند.
در نشست فوقالعاده شورای حکام در آبانماه، وقتی سه کشور اروپایی قصد داشتند قطعنامهای شدیداللحن ارائه دهند، این روسیه بود که با همراهی چین متن را آنقدر تعدیل کرد که در نهایت فقط «ابراز نگرانی عمیق» کرد و نه محکومیت صریح.
دیپلماتهای حاضر در وین میگویند در آن روزها اولیانوف تقریباً هر روز با گروسی جلسه خصوصی داشت و حتی یک بار پس از خروج از دفتر مدیرکل، در راهرو به خبرنگاران گفت: «ما به دوستان ایرانی گفتیم صبور باشند و به آژانس هم گفتیم واقعبین باشند.»
این تلاشهای فشرده روسیه تنها به دیدارهای وین محدود نمیشود. در مسکو نیز معاونان وزیر خارجه تقریباً هر دو هفته یک بار با سفیر ایران جلسه میگذارند و پیامهای گروسی را منتقل میکنند. یکی از این پیامها که چندی پیش از زبان یک مقام روس درز کرد، این بود: «اگر ایران همکاری فنی را افزایش دهد و دوربینهای آژانس را دوباره فعال کند، ما تضمین میکنیم که تا پایان سال ۲۰۲۵ هیچ قطعنامه جدیدی علیه تهران در شورای حکام تصویب نشود.»
این پیشنهاد اگرچه هنوز از سوی تهران پذیرفته نشده، اما نشاندهنده عمق دخالت مسکو در مدیریت این بحران است.
روسیه امروزه شاید تنها کشوری باشد که هم با ایران رابطه راهبردی دارد، هم در شورای حکام حق وتو، و هم از اعتبار کافی نزد گروسی برخوردار است تا بتواند پلی میان تهران و وین بزند.
کرملین به خوبی میداند که فروپاشی کامل برنامه هستهای ایران به معنای از دست رفتن یکی از مهمترین کارتهای فشارش در برابر غرب خواهد بود. به همین دلیل است که حتی در شرایطی که خود در جبهه اوکراین تحت فشار شدید قرار دارد، پرونده هستهای ایران را با جدیت تمام پیگیری میکند. تعامل ایران و آژانس دیگر فقط یک موضوع فنی نیست.