توافق گام به گام ایران و آمریکا؛ راه عبور از بیاعتمادی
بیاعتمادی عمیق میان ایران و ایالات متحده آمریکا، ریشه در نیمقرن تنش، تحریم، خرابکاری و تبلیغات دارد.
آرمان امروز در گزارشی نوشت:
بیاعتمادی عمیق میان ایران و ایالات متحده آمریکا، ریشه در نیمقرن تنش، تحریم، خرابکاری و تبلیغات دارد.
هر دو طرف خاطرههای تلخی از یکدیگر دارند. ایران از تحریمهای فلجکننده و حملات زخم خورده است؛ آمریکا نیز برجام راهگشا را ملغی کرده است.
در چنین فضایی، هیچیک از دو طرف حاضر نیست ابتدا حرکت بزرگی انجام دهد و به قول معروف «گام اول را بردارد»، چون هر دو معتقدند طرف مقابل فریب خواهد خورد و عهدشکنی خواهد کرد.
تجربه برجام هم این بیاعتمادی را عمیقتر کرد: ایران به تعهداتش عمل کرد و آژانس بارها تأیید کرد، اما آمریکا یکجانبه خارج شد و تحریمهای تازهای وضع کرد.
بنابراین، تنها راهی که میتواند این بنبست را بشکند، چارچوب «توافق گامبهگام» است؛ یعنی هر طرف در هر مرحله، تنها به اندازهای تعهد بدهد که اگر طرف مقابل زیر قولش زد، ضررش قابل تحمل باشد و بتواند سریعاً به وضعیت پیشین بازگردد.
گام اول باید ساده، قابل راستیآزمایی و دارای ارزش اقتصادی برای ایران باشد تا اعتماد اولیه ایجاد شود.
ایران میتواند ظرف حداکثر سه ماه، سطح غنیسازی اورانیوم را از حدود ۶۰ درصد به ۲۰ درصد کاهش دهد، ذخیره اورانیوم با غنای بالا را رقیق یا صادر کند و پروتکل الحاقی را موقتاً اجرا کند. در مقابل، غرب متعهد میشود که تحریمهای بانکی (سوئیفت) و تحریمهای نفتی را به طور کامل لغو کند، پولهای بلوکهشده ایران را آزاد کند و اجازه دهد ایران روزانه حداقل یک میلیون بشکه نفت صادر کند.
این گام برای ایران حیاتی است؛ چون بازگشت درآمد نفتی و اتصال بانکها به سیستم جهانی، نفس تازهای به اقتصاد بیمار ایران میدهد و برای غرب نیز کمخطر است، زیرا اگر ایران تقلب کند، تحریمها را میتواند ظرف چند هفته بازگرداند.
این گام، برخلاف برجام که همه تعهدات ایران در ابتدا بود، «متقابل و همزمان» است و همین تقارن، اولین آجر اعتماد را میگذارد.
گام دوم، وقتی اعتماد نسبی شکل گرفت، عمیقتر خواهد بود. ایران سطح غنیسازی را به ۳/۶۷ درصد (سطح مجاز برجام) یا حتی پایینتر، یعنی حدود ۳ درصد، میرساند، تعداد و نسل سانتریفیوژها را به سقف برجام بازمیگرداند، سایت فردو را دوباره به مرکز تحقیقاتی تبدیل میکند و نظارت بلندمدت آژانس را میپذیرد.
در مقابل، غرب تمام تحریمهای باقیمانده صنعتی، پتروشیمی، فلزات گرانبها، خودرو، هواپیمایی و بیمه را لغو میکند و زمینه سرمایهگذاری خارجی در ایران را فراهم میآورد. این مرحله، اقتصاد ایران را از حالت «مقاومت» به حالت «رشد» وارد میکند و برای آمریکا و اروپا نیز تضمین میدهد که برنامه هستهای ایران برای سالها به سلاح نمیرسد.
اینجا دیگر بازگشت به عقب برای هیچکدام ساده نیست؛ بنابراین هر دو طرف انگیزه قوی برای حفظ توافق خواهند داشت.
گام سوم، اما حساسترین و سیاسیترین مرحله است: پذیرش واقعیتهای منطقهای و به رسمیت شناختن منافع مشروع یکدیگر.
در مقابل، آمریکا و اسرائیل باید بپذیرند که ایران به عنوان یک قدرت منطقهای با عمق استراتژیک و نفوذ گسترده، حقی در امنیت منطقه و تأثیرگذاری دارد و نمیتوان آن را با فشار نظامی یا تحریم به صفر رساند.
در این مرحله، دو طرف میتوانند یک «پیمان عدم تعرض منطقهای» امضا کنند، کانالهای نظامی برای جلوگیری از برخوردهای ناخواسته باز کنند و حتی در موضوعاتی مثل مبارزه با داعش یا ثبات افغانستان همکاری کنند.
ایران نیز متعهد میشود که با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کامل و شفاف داشته باشد و هرگونه فعالیت مشکوک را پیشاپیش گزارش دهد.
این چارچوب سهگامی، برخلاف «همه یا هیچ» برجام، ریسک هر دو طرف را کاهش میدهد، امکان راستیآزمایی مداوم دارد و به تدریج اعتماد میسازد.
اگر یکی از گامها متوقف شود، طرفین به وضعیت قبلی برمیگردند بدون اینکه یکی کاملاً خلع سلاح شده باشد و دیگری هیچ امتیازی نداده باشد.
تجربه توافقهای مشابه در جهان نشان میدهد که تنها راه عبور از بیاعتمادی تاریخی، همین تقسیم تعهدات به بستههای کوچک، متقابل و قابل بازگشت است.
ایران و آمریکا اگر بخواهند از چرخه بیپایان تحریم و تهدید خارج شوند، باید این واقعیت را بپذیرند که هیچکدام حاضر نیستند ابتدا تمام برگهای خود را رو کنند.
تنها راه پایدار، توافق گامبهگام است؛ نه یک جهش بزرگ و پرریسک، بلکه سه قدم حسابشده که هر کدام، پلی به سوی قدم بعدی میسازد و سرانجام دو طرف را به ساحل همکاری و همزیستی مسالمتآمیز میرساند.