تب طلا
قیمت هر اونس طلا در سال جاری 60 درصد افزایش یافته و در 20 اکتبر رکورد چهار هزار و ۳۸۱ دلار و 21 سنت را به ثبت رسانده است. این جهش قیمت قویترین رشد طلا از سال 1979 تا به الان به شمار میآید. رشد ناگهانی قیمت طلا گمانهزنیها را به سمت احتمال وقوع جنگی دیگر کشانده است اما کارشناسان درباره جهش ناگهانی قیمت طلا در بازار جهانی چه میگویند؟
روزنامه شرق در گزارشی نوشت:
قیمت هر اونس طلا در سال جاری 60 درصد افزایش یافته و در 20 اکتبر رکورد چهار هزار و ۳۸۱ دلار و 21 سنت را به ثبت رسانده است. این جهش قیمت قویترین رشد طلا از سال 1979 تا به الان به شمار میآید. رشد ناگهانی قیمت طلا گمانهزنیها را به سمت احتمال وقوع جنگی دیگر کشانده است اما کارشناسان درباره جهش ناگهانی قیمت طلا در بازار جهانی چه میگویند؟
بانکهای مرکزی در حال ذخیرهسازی طلا
طبق اعلام شورای جهانی طلا، تنها در ماه گذشته 13 میلیارد دلار و از ابتدای سال 60 میلیارد دلار به صندوقهای معاملات مثل کامکس نیویورک وارد شده است. روند صعودی طلا تحت تأثیر عوامل جهانی و داخلی شکل گرفته است و در سطح جهانی سهم طلا در ذخایر ارزی خارج از آمریکا طی 10 سال اخیر از 10 درصد به 26 درصد رسیده و ذخایر واقعی چین ممکن است نزدیک به پنج هزار تن باشد که تقریبا دو برابر میزان اعلامشده توسط پکن است.
با این حال بازار طلا به دلیل ماهیت بدون بازده و حساسیت به شرایط اقتصادی و ژئوپلیتیکی همواره تحت تأثیر نرخ پایین و تنشهای جهانی مثل روسیه و اوکراین و درگیریهای جدید آمریکا و ونزوئلا قرار دارد که موجب افزایش تقاضای سرمایهگذاران برای دارایی امن طلا شده است. پیشبینیها نشان میدهد که روند صعودی قیمت طلا ادامه خواهد داشت. ماکسیم پرلین، مدیرعامل مؤسسه سرمایهگذاری روسیه، پیشبینی کرده است که قیمت طلا تا اواسط سال آینده به چهار هزار و ۵۰۰ دلار در هر اونس افزایش مییابد که این رشد به میزان بیثباتی ژئوپلیتیک و سیاستهای خرید بانک مرکزی جهان بستگی دارد. در مجموع آنچه امروز در بازار جهانی طلا مشاهده میشود حاصل همزمانی چند روند قدرتمند است که بازار طلا در چنین فضایی نه فقط یک سپر تورمی بلکه یک راه استراتژی برای حفظ داراییها به شمار میآید. اگر ورود پیوسته سرمایه به صندوقهای مبتنی بر طلا و تضعیف اعتماد به ثبات اقتصاد آمریکا در ماههای آینده ادامه یابد، بازار جهانی عملا وارد دورهای جدید خواهد شد و اگر با عقبگرد قیمت مواجه باشد، این عقبگرد مقطعی خواهد بود و دوباره به سطوح قبلی خود بازمیگردد.
سایه نگرانی برای وقوع جنگی تازه
کارشناسان معتقد هستند رشد اخیر قیمت هر اونس طلا تحت تأثیر چند عامل ترکیبی بوده است و کاهش نرخ بهره فدرالرزرو و سیاستهای حمایتی آمریکا و نگرانیها درباره تنشهای ژئوپلیتیکی و بحرانهای تجاری و افزایش تقاضای چین برای ذخایر طلا از مهمترین محرکهای این جهش قیمتی هستند و همزمان بازدهی بالا و جذابیت طلا برای معاملهگران خرد و مؤسسات مالی توجه سفتهبازان را به خود جلب کرده است. در همین زمینه شهیر محمدنیا، کارشناس بازارهای مالی، در گفتوگو با «شرق» توضیح میدهد: در هفتههای اخیر، قیمت جهانی طلا روند صعودی قابل توجهی را تجربه کرده است و این جهش قیمتها تحت تأثیر مجموعهای از عوامل اقتصادی و ژئوپلیتیک قرار دارد که مهمترین عامل تعیینکننده قیمت اونس، سیاستهای پولی فدرالرزرو است. با این حال تعطیلی دولت فدرال، انتشار بسیاری از دادههای اقتصادی کلیدی را با تأخیر مواجه کرده است و آمارهای اشتغال و تورم که نقش تعیینکنندهای در تصمیمگیریهای فدرالرزرو دارند تحت تأثیر این تعطیلی قرار گرفتهاند.
او ادامه میدهد: در اصل انتشار دادههای اشتغال سپتامبر پس از بازگشایی دولت میتواند حرکت شدیدی در قیمت طلا ایجاد کند که محتمل دو سناریو متفاوت است. در ابتدا اگر دادهها نشاندهنده بهبود وضعیت بازار کار باشد، پس احتمال کاهش فشار خرید طلا و اصلاح قیمت آن وجود دارد و اگر دادهها وضعیت بازار کار را ضعیفتر نشان دهند تقویت اونس طلا محتمل است، زیرا انتظارات برای ادامه سیاستهای انبساطی و کاهش نرخ بهره افزایش مییابد و حتی شاخص دلار هم کاهش پیدا میکند. به این ترتیب تحولات مربوط به اشتغال و تورم آمریکا مهمترین مؤلفههای بنیادی برای روند کوتاهمدت و میانمدت طلای جهانی به شمار میآید.
به گفته این کارشناس «دومین عامل تعیینکننده قیمت طلا به تنشهای ژئوپلیتیک برمیگردد. برای مثال جنگ روسیه و اوکراین و احتمال افزایش تنشهای اخیر بین آمریکا و ونزوئلا از دیگر عوامل اثرگذار هستند و این تحولات به شکل مستقیم بر انتظارات ریسک جهانی و داراییهای امن مثل طلا تأثیر میگذارد. اگر این تنشها شدت بیشتری پیدا کند احتمال نوسانات شدید و مقطعی را در بازار به وجود میآورد. برای مثال اثر جنگ روسیه و اوکراین از طریق بیثابتی و تغییر انتظارات سرمایهگذاران نمایان شد، درحالیکه اثرات احتمالی آمریکا و ونزوئلا بیشتر از مسیر بازار انرژی و تورم در آمریکا خواهد بود.
محمدنیا تأکید میکند که «سومین عامل مهم به تحولات ساختاری بازار و خرید بانکهای مرکزی برمیگردد که در یک تا دو سال اخیر، بانکهای مرکزی جهان بهویژه چین و برخی کشورهای نوظهور، خریدهای قابل توجهی از طلا را انجام دادهاند که این اقدام بخشی از تغییر پارادایم ذخایر ارزی و کاهش وابستگی به ارزهای فیات (پولهای بدون پشتوانه) است و پایه حمایتی جدیدی را برای قیمت طلا ایجاد کرده و حتی نوسانات نزولی را محدود میکند. همچنین افزایش موقعیتهای خرید طلا توسط سرمایهگذاران خرد و مؤسسات مالی جذابیت طلا را به عنوان دارایی سرمایهگذاری تقویت کرده و فشار خرید را افزایش داده است». او در ادامه میگوید: «همچنین باید توجه کرد که با توجه به رشد 140 درصدی قیمت طلا در دو سال گذشته این بازار جذابیت سرمایهگذاری قابل توجهی ایجاد کرده است. در نهایت در شرایط فعلی محتملترین حالت این است که طلا همان الگوی چهار ماه و نیم گذشته را تکرار کند و در یک بازه نسبتا محدود با دامنه نزدیک به 150 دلار نوسان داشته باشد. این وضعیت زمانی شکل میگیرد که بازار در انتظار دادههای جدید اقتصادی باشد و معاملهگران ترجیح بدهند تا روشنترشدن چشمانداز تورم و نرخ بهره آمریکا وارد معاملات سنگین نشوند. با این حال در صورت تضعیف شاخصهای اشتغال یا استمرار فشارهای تورمی احتمال عبور طلا از سقفهای فعلی افزایش مییابد و برخی مؤسسات بزرگ مالی از جمله جی مورگان پیشبینی کردهاند که در یک سناریوی صعودی، اونس طلا میتواند تا پایان سال 2026 به حوالی پنج هزار و ۲۵۰ دلار برسد، رقمی که حدود 25 درصد بالاتر از سطح فعلی قرار دارد».
این کارشناس همچنین توضیح میدهد: «در مقابل، سناریوی کاهش شدید قیمت چندان محتمل نیست و اگر افت قابل توجهی رخ بدهد، عامل اصلی آن واکنش هیجانی و سوگیری رفتاری سرمایهگذاران است که معمولا سریع اصلاح میشوند و دوباره قیمت به محدودههای حمایتی برمیگردد».
افزایش نااطمینانی در اقتصاد جهان
مریم محبی، دیگر کارشناس بازارهای مالی، با اشاره به ماهیت ویژه بازار طلا به «شرق» توضیح میدهد: «طلا ذاتا کالای ترسویی است یعنی هر زمان که نااطمینانی، تنش یا بیثابتی در سطح بینالمللی افزایش پیدا میکند، سرمایهگذاران بهطور طبیعی به سمت این دارایی متمایل میشوند، به همین دلیل هر رویداد ژئوپلیتیک با مقیاس گسترده از جمله تنشهای اخیر میان آمریکا و ونزوئلا میتواند اثر روانی و قیمتی قابل توجهی بر این بازار بگذارد».
او تأکید میکند که «تنها عامل رشد، تحولات ژئوپلیتیک نیست و روند فدرالرزرو در هفتههای اخیر نیز نقش تعیینکنندهای داشته است. کاهش نرخ بهره در آمریکا ضمن حمایت از رشد اقتصادی، عملا به معنای بازگشت فشارهای تورمی است که در فضای تورمی داراییهایی مثل طلا دوباره جذاب میشوند که این باعث بهوجودآمدن یک چرخه کلاسیک در اقتصادهای بزرگ است».
به گفته این کارشناس «این تغییر سیاستی وقتی اهمیت بیشتری پیدا میکند که در کنار تحولات بازار بدهی جهان دیده میشود، جایی که افزایش بازده و رکوردشکنی اوراق ژاپن نشان میدهد جریان تبادل بدهیها در سطح بینالمللی با نوعی بیثابتی مواجه است که همین ناهماهنگی مالی باعث میشود بخشی از سرمایههای بزرگ از بازار بدهی فاصله بگیرند و مسیرشان را به سمت داراییهای امن تغییر بدهند. در شرایط فعلی سیاستهای اقتصادی دولت آمریکا نیز نقش تشدیدکنندهای دارد و رویکرد ترامپ در اعمال تعرفههای گمرکی و تمرکز او بر سیاستهای درآمدزای سریع، به فضای تجارت جهانی نااطمینانی بیشتری تزریق کرده و این نااطمینانی عملا موتور محرک دیگری برای افزایش تقاضای طلاست».
محبی در ادامه میگوید: «به همین ترتیب از تنشهای سیاسی تا تغییر پارامترهای پولی و مالی همگی در یک جهت حرکت کردهاند و این همحرکتی همان چیزی است که جهش اخیر قیمت طلا را به ما نشان میدهد».
همچنین محبی با اشاره به نقش چین در بازار طلا میگوید: «یکی از عناصر کلیدی این دوره نقش چین در بازار طلا بوده است. در ماههای اخیر رشد اقتصادی چین بهبود پیدا کرده است و تراز تجاری این کشور بهشدت مثبت بوده و حجم بزرگی از درآمدهای مازاد آن در اختیار دولت قرار گرفته است و این منبع باید در جایی سرمایهگذاری شود و در شرایطی که اوراق بدهی آمریکا جذابیت پیشین را ندارد، طلا برای چین به بهترین گزینه تبدیل شده است؛ بنابراین افزایش خرید چین نه فقط یک تصمیم اقتصادی بلکه بخشی از استراتژی بلندمدت این کشور در مدیریت ریسک جهانی به شمار میآید».
او میافزاید: «مجموعه این عوامل زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که فاصله میان قیمت جهانی طلا و هزینه واقعی استخراج آن را در نظر بگیریم و این فاصله اکنون به حدی رسیده که بازار را نسبت به اخبار بسیار حساس کرده است؛ یعنی حتی یک سیگنال سیاسی یا اقتصادی میتواند برای مدت کوتاهی مسیر بازار را تغییر بدهد. تا زمانی که فشارهای ژئوپلیتیک و سیاستهای انبساطی و بیثابتی بازار بدهی پایدار بماند، این روند صعودی میتواند ادامهدار باشد».
تأثیر چشمانداز تضعیف اقتصاد آمریکا بر بازار طلا
کامران ندری، اقتصاددان هم در گفتوگو با «شرق» توضیح میدهد: «افزایش اخیر قیمت اونس جهانی طلا را میتوان نتیجه همزمانی چند جریان اقتصادی و ژئوپلیتیک دانست که در هفتههای گذشته شدت گرفتهاند. مهمترین عامل، تغییر فضای انتظارات نسبت به آینده اقتصاد آمریکاست که هر زمان نشانههایی از کندی رشد اقتصادی و کاهش توان سیاستگذاری فدرالرزرو یا تشدید نگرانی تورمی بروز میکند، بازارها بلافاصله به سمت داراییهای امن حرکت میکنند و طلا نخستین مقصد این تغییر رفتار است». به گفته این اقتصاددان «در واقع بازار طلا بهطور سنتی نسبت به تضعیف شاخصهای اقتصادی آمریکا واکنش سریع و مستقیم نشان میدهد. در کنار این متغیرها تنشها میان آمریکا و چین نیز نقش پررنگی در شکلدهی تقاضا برای طلا دارد. هربار که این تنشها گستردهتر میشود چه در قالب تعرفهها و چه محدودیتهای فناوری ریسک ادراکشده در بازار جهانی افزایش مییابد و طلا به عنوان ابزار پوشش ریسک بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. به این ترتیب رشد اخیر قیمت طلا یک جهش اتفاقی نبوده بلکه حاصل ترکیب همزمان تضعیف چشمانداز اقتصاد آمریکا و افزایش ریسک ژئوپلیتیک بوده است».
ندری میگوید: «در عین حال باید توجه داشت که کاهش تدریجی نرخ بهره آمریکا مسیر را برای رشد کامودیتیها (مواد اولیه تولید) باز کرده و سیاستهای مالی سختگیرانهتر دولت آمریکا از جمله افزایش تعرفهها به بیثباتی بیشتری در بازارها دامن زده و افزایش هزینه استخراج و تولید نیز کف قیمتی طلا را بالا برده است. در مجموع با توجه به همپوشانی عوامل اقتصادی و ژئوپلیتیک حرکت اخیر اونس طلا کاملا با منطق تحولات جهانی سازگار است».