ابزاری که به ناترازی ها پایان میدهد
به گمان این قلم و بسیاری از اهالی فرهنگ و اندیشه ـ کتاب و دیگر نمودهای فرهنگی ایرانی اسلامی ما میتواند به بسیاری از ناترازیها و ناهمگونیها و سرمایهگذاریهای «آینده»سوز! پایان دهد.
عبدالرضا مدرسزاده در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت:
در هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران قرار داریم و طبعاً هزاران برنامه تبلیغی و فرهنگی و تشویقی و گشایش طرحهای مرتبط با کتاب و کتابخانه را در حال برگزاری میبینیم. اما واقع امر این است که با همه این تبلیغات رنگارنگ که انجام آن به هر شکل و نیتی خالی از بهرهوری فرهنگی نیست، حال روز کتاب و کتابخوانی و کتابدار و کتابخانه و کتابنویس و کتابفروش و ... در جامعه ما چندان خوش نیست.
کتاب گران و دور از دسترس معرفی میشود، کمی فرصتها و دویدنهای این سو و آن سو، رباینده فرصتهای ناب و نایاب برای مطالعه است و کتابفروشیها در حال تبدیلشدن به شغلهایی هستند که با مذاق جوانان امروزی سازگارتر باشد و بتواند بازگشت سود و فرونریختن سرمایه را تضمین کند. با این همه، ادعای فرهنگی بودن و فرهنگسازی و نیز پایفشردن بر افتخارات گذشته بیش از پیش شنیده میشود که هرچند بیراه نمینماید، اما اندکی مایه و پشتوانه بیشتر و بهتر نیاز دارد.
این روزها و ماهها واژهای بر فرهنگ و زبان و رسانه و جامعه ما خود را فرونشانده است که البته گلوگیر و جانفرسا و بغضآفرین است؛ تعبیر ناترازی اگر چه از کمبود برق و سپس آب آغاز شد و احتمالاً با گاز هم بایست با آن جمله بسازیم! اکنون بخشی از فکر و فرهنگ ما را به خود مشغول کرده است و اهالی سیاست هم طبق معمول در حال یافتن مقصر و ترککننده فعل در جناح روبروی خود هستند.
اما نکته مهم اینجاست که راه حل همه ناترازیها از جمله آب و برق و سوخت وحقوق و دستمزد و بهرهوری و ... همچنان از راه فرهنگ میگذرد. فرهنگ ایرانی اسلامی ما با آن که همیشه ابزاری کارآمد برای ابراز هویت و حیثیت بوده، اما ظاهرا همیشه گونهای بیمهری به آن سنجاق شدهاست که در خور آن نیست.
وزیر وقت امور خارجه (دکتر ولایتی) در خاطرات خویش نوشتهاست که در مذاکرات با عراق درباره خطوط مرزی ذیل قطعنامه ۵۹۸ در ژنو(تابستان۱۳۶۷) وزیر خارجه عراق (طارق عزیز) بر نام بیگانه و دستساز شطالعرب تأکید داشت و هیأت ایرانی با استناد به بیتی از شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی در داستان ضحاک که دجله را به فارسی اروند میخواند، طرف مقابل را پس از هشت سال جنگ و دفاع مقدس به عقبنشینی دیگری آن هم با سلاح فرهنگ و شعر وادار میکند که ارزش آن کمتر از مجاهدات رزمندگان اسلام در پاسداشت از مرز و خاک میهن نیست.
اکنون ـ به گمان این قلم و بسیاری از اهالی فرهنگ و اندیشه ـ کتاب و دیگر نمودهای فرهنگی ایرانی اسلامی ما میتواند به بسیاری از ناترازیها و ناهمگونیها و سرمایهگذاریهای «آینده»سوز! پایان دهد.
کافی است دولت محترم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با سرمایهگذاری فرهنگی و مالی و به کارگیری ابزارهای تشویقی، مردم را به میهمانی کتاب و روزنامه و مجلس انس مطالعه فرابخوانند و با در نظرگرفتن یارانه برای کتاب و تهیه کتاب رایگان یا ارزان و نیز اعمال تشویقهای جدی گوناگون برای همه طیفهای کتابخوان (البته نه در حد عضویت رایگان در کتابخانهها) از گونه سیاحت و زیارت و سهام عدالت و زمین مسکن ملی و ... کاری کنند که مردم ابتدا با چنین تشویقهایی و سپس با عادت و سپستر با عشق، پای کار کتاب و کتابخوانی بیایند آنگاه دولت محترم میتواند برداشتهای اقتصادی خود را برای حفظ بیتالمال و رونقبخشیدن به کسب و کار و ... آغاز کند.
با نشستن مردم در کتابخانه، بسیاری از هیجانهای کاذب و شاید بیهوده برای خرید و طیکردن طول و عرض مراکز چند طبقه خرید کاسته خواهد شد، خیابانها کمی رنگ آرامش و خلوت را خواهند دید. در مصرف سوخت صرفهجویی میشود و از آلودگی هوا کاسته میشود.
با عادت کردن به مطالعه، بسیاری از گرفتاریهای ذهنی و دغدغههای دستساخته و بیهوده کنار میرود، بنیان آرامش روانی مردم بهتر میشود و فرهنگ عمومی رشد مییابد و سیل ویرانگر شایعه و خبرهای زرد و دروغ و شبهه و شایعه، به مانع ستبر فرهنگمداری و آرامش روانی مردم برخورد میکند و سرانجام در بیرون افکار عمومی در تالاب آرامش و سکوت خبری فرو میرود.
شاید بازکردن پنجرهای تازه برای نهادی تازه مانند نهاد سراسری کتابخوانی (نسک) در حکم سازمان نظام مهندسی خوانش کتاب در ایران، دامن زدن به بحث گستردهتر شدن دولت باشد که نقض غرض است اما میتوان با یاری نهادهایی چون کتابخانه معظم آستان قدس رضوی و دیگر کتابخانههای عمومی غیر دولتی و شهرداریها و دانشگاهها و ... این کار را پیش برد.
اگر از همین ماه آینده بخشی بسیار بسیار اندک از سبد کالا (با افزایش رقم موجودی برای هر نفر) به خرید کتاب اختصاص یابد، بیدرنگ تاثیر آن را در جامعه خواهیم دید به ویژه این که ابزارها و اهرمها و کنشهای تشویقی برای کسانی که کتاب میخوانند، هم فوری اعمال شود. مانند طرحهای زیستمحیطی بازیافت که بیدرنگ در برابر تحویل کاغذ باطله، کیسه زباله و مواد شوینده و ... تقدیم میشود.
همچنان که دولت محترم با رایگان کردن روند گازسوزی خودروها و اصرار بر انجام آن، به نوعی برای کاهش مصرف بنزین در حال سرمایهگذاری است که کاری درست هم هست، میتوان با سرمایهگذاری فرهنگی در کار کتاب هم با یک تیر چند هدف را زد: رونق کتابفروشیها و صنعت تولید کتاب، غبار غربت رُبایی از کتابخانهها، افزایش آرامش فکری و معنوی با افزایش ساعات مطالعه، کاسته شدن از هیجاناتی کاذب که بر اثر تجملگرایی و نو (مُد) پرستی گریبانگیر جامعه است و تغییرات گسترده در سخنگفتن و دیدارها و شنیدارهای مردم.
چنین جنبش سراسری میتواند گفتمان حاکم بر جامعه را بازسازی و بهسازی کند. مردم را بر اثر خوانش کتاب و روزنامه به فکر کردن وادارد که چگونه میتوان جامعه را از آسیب و ناهنجاری و ... پاکسازی کرد.
دولت محترم (همه دولتها) با طرحهایی مانند پزشک خانواده، مسکن مهر، سهام عدالت و بیمه همگانی، و دیگر برنامهها توان خود را برای پویشهای سراسری و گسترده با هدف اصلاح ساختار جامعه و بهبود زندگی مردم نشان دادهاست. اکنون این پویش کتابخوانی با خروجیهایی مانند تشویق مردم به نگارش و نتیجه بهدست آمده از کتابهای خوانده شده را به اشتراک گذاشتن و شکلگیری رقابتی سازنده و فرهنگی برای خوانش کتاب بیشتر، فواید و نتایجی دارد که برشمردن آنها در این مجال حکمت به لقمان آموختن است.
امید است که در هفته کتاب امسال در حالی که تصویر صفحه نخست برخی رسانهها و روزنامهها سدهای خالی از آب و فضاهای خاکآلود و هوای غبارگرفته شهرهاست، کتاب که نماد فرهنگ و آگاهی در کشور ماست، نقش معجزهگون خود را ایفا کند و کار را برای همه بسامان و ستوده سازد. انشاءالله.