EN
به روز شده در
کد خبر: ۵۳۴۴۹

جنگ شناختی سرنوشت ‌ساز و تدابیر تبیینی موثر

در ماه‌های اخیر مسئولان عالی کشور بارها هشدار داده‌اند که جمهوری اسلامی در برابر یک «جنگ شناختی» قرار گرفته است؛ جنگی که بازیگران آن فراتر از میدان نظامی، بر ذهن و اعتماد افکار عمومی هدف‌گذاری کرده‌اند.

جنگ شناختی سرنوشت ‌ساز و تدابیر تبیینی موثر
آرمان امروز

آرمان امروز در گزارشی نوشت:

 در ماه‌های اخیر مسئولان عالی کشور بارها هشدار داده‌اند که جمهوری اسلامی در برابر یک «جنگ شناختی» قرار گرفته است؛ جنگی که بازیگران آن فراتر از میدان نظامی، بر ذهن و اعتماد افکار عمومی هدف‌گذاری کرده‌اند. معاون سیاسی یکی از نهادهای امنیتی در بیانیه‌ای سه هدف اصلی این نبرد را «سیاه‌نمایی»، «بی‌اعتماسازی» و «بزرگ‌نمایی مشکلات» عنوان کرده است؛ هدف‌هایی که در کنار هم می‌توانند ظرفیت مقاومت اجتماعی را فرسایش دهند و عرصه تصمیم‌گیری ملی را تضعیف کنند.

تحلیلگران و صاحب‌نظران سیاسی می‌گویند مواجهه مؤثر با این تهدید، به‌سادگی اقدام تدافعی رسانه‌ای نیست؛ بلکه به طراحی و اجرای پروژه‌های ساختاری نیاز دارد که هم جنبه پدافندی (خنثی‌سازی پیام‌های مخرب دشمن) و هم جنبه آفندی (تقویت پیام‌های امیدبخش و واقع‌گرایانه) را دربر گیرد.

نخستین رئوس برنامه پیشنهادی، مقابله با «سیاه‌نمایی» است: باید مجموعه‌ای از دستاوردها و ظرفیت‌های کشور منظم، مستند و قابل‌فهم برای مردم و ناظران بین‌المللی ارائه شود تا روایت‌های کاذب جای خود را به یک تصویر واقع‌بینانه و متوازن بدهند. این کار مستلزم بهره‌برداری از داده‌ها، گزارش پیشرفت‌ها و نمایش نمونه‌های موفق در حوزه‌های اقتصادی، علمی و اجتماعی است.

دومین محور، پروژه اعتمادسازی داخلی است. مقابله صرف با «دشمن» کافی نیست؛ لازم است ریشه‌های داخلی بی‌اعتمادی شناسایی و برطرف شوند. این یعنی شفافیت بیشتر در سیاست‌گذاری، پاسخگویی مسئولان، اصلاح خطاهای شناخته‌شده و پذیرفتن کوتاهی‌ها در موارد لازم – همراه با ارائه راهکارهای ملموس برای جبران. تنها با این سازوکارهاست که پیام مقابله‌ای به‌دردنخور به پیام‌های تقویت‌کننده‌ی اعتماد ترجمه می‌شود. سومین حوزه، مواجهه با «بزرگ‌نمایی مشکلات» از طریق صداقت در اطلاع‌رسانی است. تجربه نشان داده وقتی دولت یا نهادها صادقانه مشکلات و راه‌حل‌ها را با مردم در میان می‌گذارند، ظرفیت همیاری اجتماعی و پذیرش سیاست‌های اصلاحی افزایش می‌یابد. سکوت یا پنهان‌کاری هزینه‌زا است؛ همان‌گونه که بیان شفاف مشکلات، اگر با برنامه و دعوت به مشارکت همراه باشد، اعتماد را تقویت می‌کند. برای پیشبرد این سه پروژه، نقش رسانه‌ها کلیدی است: تقویت رسانه‌های مستقل و حرفه‌ای، ارتقای کیفیت و کمی تولید محتوا، اصلاح سیاست‌های رسانه ملی برای افزایش اعتماد عمومی و آموزش گفت‌وگوی تخصصی با تکیه بر دانش ارتباطات اجتماعی از ضرورت‌هاست. علاوه بر رسانه‌ها، نهادهای مدنی، احزاب و جریان‌های سیاسی باید در یک سازوکار ملی همکاری کنند تا روایت‌سازی‌های تک‌جانبه و هیجانی خنثی شود. اگر جنگ شناختی به‌درستی مدیریت نشود، پیامدهای آن می‌تواند فراتر از سطح نمادین باشد و تاب‌آوری ملی را تا آستانه مخاطره ببرد؛ حتی در میدان‌های دیگر از جمله امنیت ملی و عرصه‌های عملیاتی. از این رو، طراحی یک «جهاد تبیین» ساختاری و علمی – نه شعاری و جسته‌وگریخته – یک ضرورت فوری و راهبردی ارزیابی می‌شود.

واقعیت این است که دشمنان معنوی و بیرونی کشور طبیعتاً به دنبال بهره‌برداری از نارضایتی‌ها و کاستی‌ها خواهند بود؛ اما مسئولیت اصلی در قبال این تهدید، بر دوش سیاست‌گذاران و نهادهای اطلاع‌رسانی است تا با صداقت، شفافیت و برنامه‌ریزیِ منسجم، فضای عمومی را از دام روایت‌های مخرب پاک کنند و اعتماد مردم را بازسازی نمایند

بهنام یاراحمدی، استاد دانشگاه و کارشناس ارتباطات سیاسی در گفتگو با آرمان امروز، با تأکید بر اینکه کشور درگیر یک جنگ تمام‌عیار شناختی شده است، گفت: این نبرد دیگر محدود به میدان نظامی نیست، بلکه مستقیماً بر ذهن، باور و اعتماد جامعه هدف‌گذاری کرده است. به گفته او، اهداف اصلی این جنگ را می‌توان در سه محور خلاصه کرد: «سیاه‌نمایی»، «بی‌اعتما‌سازی» و «بزرگ‌نمایی مشکلات».

وی با اشاره به اینکه مقابله با این وضعیت تنها با اقدامات تدافعی رسانه‌ای ممکن نیست، افزود: مواجهه مؤثر با تهدیدهای شناختی نیازمند طراحی پروژه‌های ساختاری است که هم جنبه پدافندی و هم جنبه آفندی را پوشش دهد؛ به این معنا که ضمن خنثی‌سازی پیام‌های مخرب، پیام‌های امیدبخش و واقع‌گرایانه نیز تقویت شوند.

یاراحمدی نخستین محور این برنامه را مقابله با سیاه‌نمایی دانست و تصریح کرد: «باید تصویر واقعی و متوازنی از پیشرفت‌ها و دستاوردهای کشور ارائه شود؛ مستند، قابل‌فهم و در دسترس افکار عمومی. در این مسیر، نمایش نمونه‌های موفق در حوزه‌های اقتصادی، علمی و اجتماعی می‌تواند جای روایت‌های تحریف‌شده را بگیرد.»

وی دومین محور را «اعتمادسازی داخلی» توصیف کرد و گفت: «مقابله صرف با دشمن خارجی کافی نیست؛ باید ریشه‌های بی‌اعتمادی در داخل کشور شناسایی و اصلاح شوند. شفافیت در سیاست‌گذاری، پاسخگویی مسئولان و پذیرش خطاها، مؤثرترین راه برای بازسازی اعتماد عمومی است.»

این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به موضوع «بزرگ‌نمایی مشکلات» تأکید کرد: «صداقت در اطلاع‌رسانی و گفت‌وگوی شفاف با مردم، مؤثرترین راه برای جلوگیری از سوءاستفاده‌های رسانه‌ای است. پنهان‌کاری هزینه دارد، در حالی‌که بیان صادقانه مشکلات، اگر همراه با برنامه و دعوت به مشارکت باشد، اعتماد را تقویت می‌کند.»

او نقش رسانه‌ها را در این نبرد حیاتی دانست و افزود: «تقویت رسانه‌های مستقل و حرفه‌ای، ارتقای کیفیت محتوا و بازنگری در سیاست‌های رسانه ملی، شرط لازم برای افزایش تاب‌آوری جامعه در برابر عملیات روانی است. رسانه‌ها باید از حالت انفعالی خارج شوند و در قالب یک گفت‌وگوی ملی، روایت‌سازی متوازن را پیش ببرند.»

یاراحمدی هشدار داد که در صورت بی‌توجهی به مدیریت جنگ شناختی، تبعات آن می‌تواند تاب‌آوری ملی را کاهش دهد و حتی به عرصه‌های امنیتی و اقتصادی کشور سرایت کند. وی گفت: «ما نیازمند یک جهاد تبیین ساختاری، علمی و پایدار هستیم، نه حرکتی شعاری و مقطعی.»

به گفته این کارشناس، هرچند دشمنان بیرونی از نارضایتی‌ها بهره‌برداری می‌کنند، اما مسئولیت اصلی مقابله با این وضعیت بر دوش نهادهای داخلی است. «صداقت، شفافیت و برنامه‌ریزی منسجم، تنها راه پاک‌سازی فضای عمومی از روایت‌های مخرب و بازسازی اعتماد مردم است.»

 

ارسال نظر

آخرین اخبار