میراث سرلشکر باقری
سرلشکر محمدباقری که از اصلیترین چهرههای هدف حملات اسراییل در ابتدای جنگ 12روزه بود در زمره فرماندهان عالیرتبه نظامی بود که هدف حملات تندروها قرار گرفته است...
روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:
سرلشکر محمدباقری، سومین رییس ستاد کل نیروهای مسلح در جمهوری اسلامی و از بهنامترین فرماندهان نظامی از زمان جنگ ایران و عراق تا زمان ترور توسط اسراییل، حالا به عنوان یکی از اسامی در لیست فرماندهان ترور شده در ابتدای جنگ 12 روزه است. باقری برخلاف بسیاری دیگر از چهرههای نظامی کمتر اهل صحبت درباره موضوعات سیاسی بود. تمرکز اصلی وی بر امور نظامی بود و نامش در سالهای اخیر با عملیاتهای وعده صادق 1 و 2 گره خورده بود.
با این وجود از فروردین ماه سال جاری و کمتر از سه ماه قبل شهادت هدف انتقادات تندی از جانب طیفی از اصولگرایان قرار گرفت. حملاتی که هنوز هم ادامه داشته و علاوه بر کم سابقه بودن، ریشههای مشخصی در فعل و انفعالات سیاسی سالهای اخیر در عرصه سیاست داخلی دارد.
با این وجود میراث به جا مانده از باقری بسیار بیش از هجمهای است که برخی چهرههای تندرو سعی در ایجاد آن علیه او دارند. مسیری که باقری از پرسنلی سپاه تا ریاست ستاد کل نیروهای مسلح طی کرده و مشی وی که در مدیریت یکی از عالیترین جایگاههای نظامی پیشه کرده است نام او را از دایره زد و خوردهای خرد سیاسی دور نگه میداد.
زیر نام بلند برادر
محمدباقری با نام حقیقی محمد حسین افشردی در دهه 60 زیر نام و سایه برادر بزرگتر بود. برادری که علیرغم اختلاف سنی 5ساله با او اما برایش حکم الگو را داشت. حسن باقری از فرماندهان بنام جنگ ایران و عراق در عرصه اطلاعات و عملیات از اسامی ثبت شده و ماندگار در این برهه است بهطوری که او را منشأ تغییرات تاکتیکهای جنگ در سالهای نخست جنگ ایران و عراق میدانند و نامش در کنار غلامعلی رشید و یحیی رحیمصفوی در عملیات شکست حصر آبادان ثبت شده است.
حسن باقری در سالهای نخست بعد از انقلاب کارش را به عنوان گزارشنویس در روزنامه تازه تاسیس جمهوری اسلامی آغاز کرده بود اما بعد از سفری به لبنان و بازگشت از آن به استخدام سپاه درآمد و تا سال 1361 که در فکه به شهادت رسید، سپاهی باقی ماند.
برادر کوچکتر اما شروعی متفاوت داشت. در زمان وقوع انقلاب، در سال آخر دبیرستان تحصیل میکرد. پس از وقوع انقلاب به سمت مسیر دروس فنی دانشگاه رفت و در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه پلیتکنیک پذیرفته شد و تا انقلاب فرهنگی نیز در دانشگاه مشغول تحصیل بود، اما از زمانی که دانشگاهها در بهار ۱۳۵۹ به سبب انقلاب فرهنگی تعطیل شدند، او نیز از تابستان سال ۱۳۵۹ در سپاه مشغول به فعالیت شد. در سالهای آغاز جنگ و مطرح شدن نام حسن باقری به عنوان یک نخبه نظامی بود که پای برادر کوچکتر به جبهه باز شد و به تاسی از برادر بزرگتر او نیز نام باقری را برای خود برگزید.
خودش درباره ماجرای تغییر نام خانوادگیاش از افشردی به باقری در مصاحبهای اینگونه روایت کرده است: «ماه اول جنگ به اهواز رفتم و در جبهه خوزستان حاضر شدم، اخوی به من تذکر دادند که نام من در جبهه برای عدم شناسایی، به حسن باقری تغییر کرده است، من سعی کردم با اسم واقعی خود حرکت کنم، ولی به اندازهای شباهت چهره ما زیاد بود، که همه متوجه میشدند ما برادر هستیم، در نتیجه من نیز تغییر نام دادم و شدم محمد باقری و به احترام اخوی، این اسم برای ما باقی ماند».
بهمن 61 که برادر بزرگتر به شهادت رسید حالا دیگر او تنها «باقری» میدان جنگ بود. پایان نقطه حضور دو برادر باقری که اصالتشان به روستای افشرد در آذربایجان میرسید و هر دو ساکن میدان خراسان تهران بودند در بهمن 61 بود؛ در فکه.
از پرسنلی سپاه تا ریاست
ستاد کل نیروهای مسلح
باقری با توجه به تجربه حضور در بخشهای اطلاعاتی و عملیاتی نیروهای مسلح، در بررسی و تصویب طرحهای مهمی، چون حمله به عمق ۱۰ کیلومتری خاک عراق، در سال ۱۳۷۵ جهت مبارزه با حزب کومله، حزب دموکرات کردستان و تحرکاتی که در غرب ایران انجام میدادند، نقش ویژهای داشت.
بعد از سپری کردن مسوولیتهای میانی در اطلاعات سپاه در دهه 70 در ابتدای دهه 80 مسوول اطلاعات و عملیات نیروی زمینی سپاه شد و همزمان با این مسوولیت معاونت اطلاعات و عملیات ستاد کل نیروهای مسلح نیز به او سپرده شد و این آغازی بود در نیروهای مسلح.
12 سال این مسوولیت را برعهده داشت. عملکرد باقری در این ایام به شکلی بود که با حفظ سمتهای قبلی در سال 1386 به سمت معاون هماهنگکننده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا منصوب شد. کلیدیترین معاونت این قرارگاه که اختیاراتی در حد و اندازه فرمانده دارد به باقری 47ساله واگذار شد.
در همین ایام با عملکردی که در کمتر از یک سال از خود نشان داد به درجه سرلشکری رسید. رویهای غیرعادی که در طی سلسله مراتب نظامی بیسابقه بود در مورد باقری رخ داد؛ او از معدود فرماندهان در تاریخ نظامیان جمهوری اسلامی است که پیش از رسیدن به فرماندهی کل سپاه، فرماندهی کل ارتش یا ریاست ستاد کل نیروهای مسلح، به درجه سرلشکری ارتقا پیدا کرده است.
سال 93 با حکم رهبری با حفظ سمت معاونت هماهنگکننده قرارگاه خاتمالانبیاء به معاون ارکان امور مشترک ستاد کل نیروهای مسلح رسید و تنها دو سال بعد با کنار رفتن فیروزآبادی ریاست ستاد کل نیروهای مسلح را بر عهده گرفت و تا زمان ترور در این سمت فعالیت کرد.علاوه بر 9 سال ریاست ستاد کل نیروهای مسلح، او مدرس دانشگاه تربیت مدرس و از اعضای هیات علمی دانشگاه عالی دفاع ملی نیز بود.
باقری و ارتقای جایگاه
ریاست ستاد کل نیروهای مسلح
باقری بعد از میرحسین موسوی و حسن فیروزآبادی سومین رییس ستاد کل نیروهای مسلح بود اما به حوزههایی وارد شد که بیسابقه بود. باقری ریاست ستاد کل نیروهای مسلح را از جایگاهی فرمایشی به جایگاهی عملیاتی و اثرگذار تبدیل کرد. شهریور 96 در راس هیاتی به ترکیه سفر کرد و علاوه بر توسعه روابط دوجانبه مساله سوریه و رفراندوم اقلیم کردستان عراق را به بحث گذاشت. سفری مشابه با این سفر نیز در تیر97 به پاکستان داشت.
باقری و طرح سواحل مکران
نام باقری در لیست اسامی فرماندهان امضاکننده نامه به سید محمد خاتمی پس از حوادث مربوط به حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸ تیر ۱۳۷۸) است. با این وجود باقری کمتر در موضوعات سیاست داخلی به موضعگیری میپرداخت و همواره وجهه نظامی خود را حفظ میکرد.
یکی از موضوعاتی که درباره باقری مطرح میشود، نظریههای استراتژیک وی مثل طرح توسعه سواحل مکران و حتی نگاه آیندهنگرانه تا قطب جنوب است. وی در جایگاه معاونت ارکان و امور مشترک ستاد کل نیروهای مسلح، این ایده را در اختتامیه همایش توسعه ملی سواحل مکران و اقتدار دریایی جمهوری اسلامی ایران که در چابهار برگزار شد، مطرح کرد:« ما از سواحل مکران، دسترسی مستقیم به آبهای آزاد و بدون وجود هیچ خشکی در سر راه، به قطب جنوب داریم و میتوانیم طبق قوانین بینالمللی در بخشی از قطب جنوب هم ادعای حاکمیت کنیم».
میراث پهپادی باقری
کمتر از یک ماه بعد از ترور باقری توسط اسراییل در مجلس طرحی در ارتباط با ساماندهی پهپادها بررسی شد که نام باقری را دوباره در مرکز و معرض توجه قرار داد. دهم تیرماه سال جاری «رضا طلایینیک» سخنگوی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در گفتوگوی تلویزیونی، با بیان اینکه کشورمان نیازمند قانون جامع برای توسعه صنعت و بهکارگیری مناسب پهپادهای فناورانه است، و تاکید بر اینکه « پهپادها علاوه بر کارآیی در زمینه توسعه کسبوکارها، آسیبپذیریهایی هم در حوزه ایمنی و امنیتی دارند که در جریان جنگ ۱۲روزه، دشمن از این خلأ نظارت و راهبری موثر در کشور سوءاستفاده زیادی کرد»، گفت: «از جمله ابزارهایی که دشمن صهیونی در داخل کشور برای ضربهزدن به امنیت مردم، مناطق مسکونی و بخشهای خاصی از کشور از آن استفاده کرد، پهپادهای غیرنظامی با کاربرد نظامی بود؛ چون نظام قانونی و ساختاری مسلط بر صنعت و بهکارگیری پهپادها در کشور وجود نداشت. این امر از دغدغههای بخشهای نظامی و نیز اجرایی کشور بود. لایحهای که مجلس در این زمینه تصویب کرده با اقدامات سپهبد شهید محمد باقری از سال ۱۴۰۲ در دستور کار دستگاههای اجرایی و امنیتی کشور قرار گرفت و با کمک ۲۱ دستگاه و مرجع دولتی و غیردولتی این لایحه تهیه شد».
بر اساس این قانون، مشخص میشود پهپادهای غیرنظامی چه نوع پهپادهایی هستند تا همه دستگاهها بتوانند طبق فهرست قانونی در زمینه دادن مجوز به بهرهبرداران و ذینفعان عمل کنند؛ همچنین با این قانون بر فرآیند ساخت و نظام بهرهبرداری از پهپادها و همچنین واردات و صادرات آنها نظارت میشود.
در بخش دیگری از این قانون که نامش با محمد باقری گره خورده است، پرواز پهپادها در حریم هوایی کشور که هواپیماهای باسرنشین عبور میکنند ممنوع و جرمانگاری شده است؛ اما در ذیل حریم هوایی کشور پهپادها میتوانند با محدودههایی که مشخص میشود، پرواز کنند؛ همچنین همه پهپادها یک سامانه رهگیری دارند و مدام رصد و پایش میشوند تا از تداوم وضعیت نابههنجاری که دشمن از آن برای ضربه به امنیت کشور استفاده کرد، جلوگیری شود.
این قانون همچنین تاکید دارد که استفاده از پهپادها باید مثل خودرو با اخذ سند مالکیت از پلیس همراه باشد و مجوز پرواز هم از سامانه سازمان هواپیمایی کشوری دریافت شود؛ همچنین تولید بومی پهپادها در این قانون، تعیین تکلیف شده است.
دی ماه سال 1401 نیز، تنها دو روز پس از ادعای فرمانده سنتکام مبنی بر تلاش امریکا برای مقابله با پهپادهای ایرانی، رییس ستاد کل نیروهای مسلح کشورمان با اعلام اینکه «ایران یکی از پنج قدرت برتر پهپادی جهان است» بر اثر نداشتن فشارها در اراده ایران برای توسعه قدرت پهپادی خود تأکید کرد. سردار سرلشکر محمد باقری با بیان این واقعیت که قرار داشتن ایران در میان پنج قدرت پهپادی جهان حاصل 37 سال تجربه بهرهگیری پهپادها از اوایل دفاع مقدس تا امروز است، گفت: پهپادهای ما از جهت بُرد و عملکرد در بیش از 15 رشته عملکردی و از جهت دقت، ماندگاری و ماموریت در سطح بالای جهانی قرار دارند و جوسازیهایی که امروز درباره استفاده از پهپادهای ایرانی میشود، فارغ از اینکه بسیاری از آنها ممکن است دروغ باشد، اما نشان از تأثیرگذاری، اهمیت و رتبه بالای پهپاد در جمهوری اسلامی ایران دارد.
نمایش شهر زیرزمینی پهپادهای ارتش جمهوری اسلامی ایران، برگزاری رزمایشهای پهپادی و رونمایی از پهپادهای پیشرفته ایران که از نظر ارتفاع و برد پروازی، دقت و قدرت تسلیحات، میزان مداومت پروازی و قابلیتهای سامانههای هدایت میتوانند با پیشرفتهترین پهپادها به رقابت بپردازند، از جمله مواردی بود که در آن زمان در گفتههای باقری مطرح و در رسانههای خارجی نیز بازتاب داشت.
حمله طیف جلیلی به باقری؛ از پیام نوروزی در تخت جمشید تا ادعاهای کارشناس تلویزیونی
بعد از حمله اسراییل به کنسولگری ایران طیف سعید جلیلی و جبهه پایداری با همراهی در مجلس و صداوسیما و چهرههایی امثال فواد ایزدی به سمت این سناریو رفتند که ایران باید با پیشدستی حملاتی را علیه خاک اسراییل انجام دهد. موضوعی که البته با استقبال نیروهای نظامی مواجه نشده است. در همان ایام فرم ارتباط دولت مسعود پزشکیان با نیروهای نظامی به خصوص سپاه پاسداران چندان به مذاق جلیلیچیها خوش نیامد. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه دولت مسعود پزشکیان اخیرا در گفتوگویی به حاشیههای جلسهای درباره عملیات وعده صادق 3 اشاره کرده و در این باره نکاتی را بیان کرده است.
عراقچی در برنامه ماجرای جنگ خاطرهای نقل کرده و میگوید: «در مورد وعده صادق ۳ وقتی بحث شد یکی از دوستان انتقادی کرد و ایرادی گرفت. گفت چرا رییسجمهور مخالف هستند. خدا رحمت کند سردار باقری در آن جلسه – با گوینده این حرف - برخورد کرد. گفت چرا این حرف را میزنی؟ من مسوول دفاع از کشور هستم و لحظهای که مطمئن شوم میتوانم از کشور در برابر تبعات عملیات وعده صادق ۳ دفاع کنم، کار خودم را انجام میدهم. من هنوز از رییسجمهور سوال نکردم، چرا که از نظر خودم هنوز به آن مرحله نرسیدیم. ایشان- سردار باقری- بهشدت از رییسجمهور دفاع کرد» حملات طیف سعید جلیلی به باقری که احتمالا ناشی از دلخوری از این فرم ارتباط بوده از فروردینماه سال جاری شروع شد. وقتی طیف سعید جلیلی سردار باقری را به دلیل پیام نوروزیاش در تخت جمشید هدف حملات رسانهای قرار دادند.
پیام تبریک نوروزی سردار باقری در کنار تخت جمشید و هم اظهارات او در یک ماه منتهی به شهادت که گفته بود با جامعه امروز نمیتوان با باتوم صحبت کرد، بهانهای شد برای حملات چهرههای سیاسی نزدیک به این جریان؛ هم واکنش تند فواد ایزدی کارشناس محبوب این طیف در صداوسیما به سردار باقری که به کنایه گفت ایشان میتواند لباس نظامی از تن در بیاورد و معاون عراقچی شود و هم هجمهای که رجانیوز علیه سردار باقری بعد از اظهارات او مبنی بر اینکه با جامعه امروز نمیشود با باتوم صحبت کرد، داشتند. باقری روز ۵ خرداد در مراسم سالگرد تاسیس دانشگاه آزاد سخنرانی کرد و گفت: «نیاز ما [نیروهای مسلح] صرفاً به علوم فنی و فناوریهای صنعتی محدود نیست. جامعه بسیار پیچیده و در حال تحول ما نیاز به کار علمی دارد اگر فرماندهی انتظامی بخواهد با رویکرد سخت و باتوم و دشنه برخورد کند راه به جایی نمیبرد. ما نیاز به تدبیر داریم. افسر پلیس ما باید نسل جدید را بهخوبی بشناسد و رگ خواب او را بداند و جامعهای را که امنیتش به آنان سپرده شده، اداره کنند.»
رجانیوز تحت مدیریت میثم نیلی، به عنوان ارگان غیررسمی جبهه پایداری و بخشی از نیروهای دولت سیزدهم شناخته میشود بهشدت به این اظهارات انتقاد کرد و در مطلبی نوشت: « «کمتر از ششماه زمان کافی بود تا تصویر سردار باقری بر دیوارنگاره «جنگبلد» جای خود را به فرماندهای بدهد که پیام نوروزیاش را از تخت جمشید و بدون لباس نظامی میدهد؛ به جای وزیر خارجه درباره پاسخ رهبری به نامه ترامپ توضیح میدهد و مسوولان را از صحبت با نسل جدید با باتوم بر حذر میدارد.»
در بخش دیگری از گزارش آمده است: «با وجود حمایت صریح رهبر انقلاب از نیروهای نظامی برای اجرای دستور روشن معظمله در راستای تغییر محاسبات دشمن، چطور در فاصله کوتاهی چنین مواضعی از سوی فرمانده ستاد کل بروز میکند؛ آنهم بدون کوچکترین اشاره به ماموریت «وعدهصادق۳»؟ فرمانده دغدغهمند «گفتوگو با نسل جدید» تاکنون در چند نشست دانشگاهی حضور یافته و به سوالات نسل جدید پاسخ داده یا درباره حل مشکل سربازی «نسل جدید در حال تحول» که مستقیماً به زیرمجموعه ایشان مربوط است، چه اقدامی انجام داده است؟ این پرسشها و امثال آن، گرههای مهمی از این ابهام را باز خواهد کرد که چرا تصویر ماندگار باقری و حاجیزاده در وعدهصادق۱، این روزها به چنین چهرهای با چنین مواضعی تغییر یافته است.» رجانیوز پس از واکنشهای تندی که با آن روبهرو شد، گزارش دیگری روی خروجی برد که در نوع خود جالب توجه بود. تیتر گزارش این بود: «اتحاد اصلاحطلبان و نواصولگرایان در حمله به رجانیوز؛ وقتی خفقان وفاق، تحمل چند پرسش ساده از سردار باقری را هم ندارد!» سپس در این گزارش محور را بر این گذاشت که منتقدان گفتند آنها به خاطر نقد به سردار باقری، در واقع به رهبری نقد کردند چرا که میگویند «همه اقدامات با نظر و هماهنگی رهبری انجام میشود». سپس چند مورد از تناقض عملکرد سرلشکر فیروزآبادی رییس پیشین ستادکل با نظرات رهبری را آوردند و در انتها نیز به سیدابراهیم رییسی رسیدند. رجانیوز در این باره نوشت: «از سوی دیگر کسانی امروز از منصوب رهبری بودن دفاع میکنند که هر روز و هر شب شدیدترین حملات را به دیگر منصوبین رهبری، مانند دکتر سعید جلیلی، حسین شریعتمداری یا پیمان جبلی روا میدارند و هیچکس از «مصونیت منصوبین» سخنی به میان نمیآورد. آیا آنان حکم از طرف رهبر انقلاب ندارند؟ یا مگر شهید رییسی از اسفند سال ۱۳۹۴ تا تیر ۱۴۰۰ منصوب رهبری در دو جایگاه تولیت آستان قدس رضوی و ریاست قوه قضاییه نبود؟ پس چرا به او و حتی خانوادهاش به شکل شبانهروزی توهین و تهمت زده میشد؟پاسخ به این استاندارد دوگانه، هویت بسیاری از مدعیان دفاع از ولایت را آشکار میسازد. البته رهبر انقلاب خود در سال ۱۳۹۴ این گزاره غلط را آشکارا رد کردهاند و فرمودند: «حرف منصوب رهبری، حرف شخص اوست و نظر بنده تنها چیزی است که خودم اعلام میکنم؛ حتی ممکن است نظر برخی منصوبین در حوزههای سیاسی و اجتماعی با نظر بنده تفاوت داشته باشد.» این رویکردها حتی بعد از ترور سرلشکر باقری نیز پایان نیافت. 5 ماه بعد از ترور فرماندهان نظامی توسط اسراییل فواد ایزدی اخیرا دوباره در گفتوگویی اظهارات و ادعاهای خود را تکرار و فراتر از باقری، سردار سلامی نیز مورد اشاره قرار داده است. او اخیرا در گفتوگویی از غافلگیری باقری سخن گفته و مشخصا تصمیم ندارد از تسویه حساب سیاسی با فرمانده ترور شده توسط اسراییل دست بردارد. علاوه بر این در خاطره دیگری کنایه خود به سلامی را نیز به روشنی بیان کرده است: «پنجشنبه بعد از توافق برجام یکی از دوستان به من زنگ زد گفتند بیایید ستادکل سپاه، رفتم آنجا دیدم آقایان عراقچی و تختروانچی هم هستند. آقای عزیز جعفری فرمانده سپاه بودند و همه مشاورین هم بودند. وقتی وارد جلسه شدیم من حالات اعتماد به نفس کاذبی پیدا کردم که در جمع فرماندهان نظامی هستیم و همه پسرخالهها هستیم. ده دقیقه که گذشت دیدم که علیه من گاردی وجود دارد. در جایی از بحث، شهید سلامی به بنده تند شد، خیلی متاسفم هستم که ایشان که شهید شده نسبت به بنده تند شد» شاید یکی دیگر از ریشههای بغض این جریان به محمد باقری، روحیه او برای ممانعت از وقوع جنگ است. کما اینکه در ۵ مهر ۱۳۹۹ در ابتدای یک برنامه تلویزیونی در شبکه یک صدا و سیما در پاسخ به چرایی وقوع جنگ ایران و عراق گفت: «جنگ پدیده شوم و نامناسبی است که انسان ذاتاً نباید به آن علاقه داشته باشد به ویژه ملت ایران که دارای تاریخ بزرگی هستند. این جنگ (ایران و عراق)، جنگی بود که به ملت ایران تحمیل شد. چرا که با بررسی تاریخ ۲۰۰ ساله ایرانیان مشاهده میکنیم که ملت ایران هیچگاه به هیچجا چشم طمع نداشته و هیچگاه هم آغازگر جنگ نبوده است، جنگ هشت ساله هم یک جنگ تحمیلی بود که طی آن ما فقط در حال دفاع بودیم.»
باقری نظامیای بود که از وقوع جنگ استقبال نمیکرد. احتمالا همین خصیصه به مذاق حلقه جلیلی نیز خوش نیامده و نمیآید. با این وجود میراث باقری بلندتر و وسیعتر از آن است که با عملیاتهای رسانهای و سیاسی پیادهنظام طیف جلیلی-پایداری خدشهای به آن وارد شود.