زمزمههای مذاکره
از ظریف و عراقچی تا سخنگوی دولت و چهرههای سیاسی از ضرورت طراحی مذاکراتی معقول و کاربردی با امریکا سخن میگویند

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:
موضوع مذاکره با امریکا یکبار دیگر در فضای رسانهای داخل و خارج از کشور طنینانداز شده است. زمزمههایی نیز درباره تلاش دو طرف برای طراحی دور تازه گفتوگوها شنیده میشود. روایتهای مختلفی درباره شکلگیری دور تازه مذاکرات ایران و امریکا به گوش میرسد. از ظریف و عراقچی گرفته تا سخنگوی دولت و دامنه وسیعی از چهرههای سیاسی از ضرورت طراحی یک منطق مذاکراتی معقول و کاربردی برای مواجهه با امریکا سخن میگویند تا از رهگذر این گفتوگوها منافع ملی ایرانیان محقق شود. در نقطه مقابل سیدمحمود نبویان در راس چهرههای سیاسی است که گزارههای غیر مستندی را مطرح میکند. نبویان هفته گذشته در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو از نامهای خبر داد که امریکاییها به مقامات ایرانی ارسال کردهاند و در آن 20مطالبه حداکثری را مطرح کردهاند! نبویان به عنوان چهرهای که در کارنامه او، مخالفتهای بسیاری با فرصتهای دیپلماسی کشورمان قرار دارد، در زمان دولت رییسی و در شرایطی که شهید امیر عبداللهیان و اکثریت دولت رییسی روی توافق با دولت امریکا و احیای برجام به توافق رسیده بودند، و به قول چهرههای نزدیک به خود یکتنه، جلوی توافق را گرفت . امیرحسین ثابتی نماینده جریان پایداری درباره این نقش نبویان میگوید: «وقتی دولت سیزدهم در راهبردی خطا میخواست برجام را امضا کند، نبویان یک تنه نگذاشت....» اسم رمز رادیکالها برای ایجاد مانع بر سر فرصتهای دیپلماسی ایران، «مطالبات غیر متعارف امریکا» از ایران است. این ادعا در حالی است که بر اساس اعلام سیدعباس عراقچی، امریکاییها تا به امروز فراتر از بحث هستهای هیچ مطالبهای را مطرح نکردهاند! علیرغم صحبتهای عراقچی، اما اعضای جبهه پایداری در خفا و آشکارا اعلام میکنند امریکاییها درخواست جمعآوری کامل برنامه هستهای، کاهش برد موشکی به زیر 50 الی 100کیلومتر، عدم حمایت از محور مقاومت، پیوستن به صلح ابراهیم و... را مطرح کردهاند! دیروز ظریف وزیر امور خارجه ایران در دولتهای یازدهم و دوازدهم و معمار برجام در یکی از اندیشکدهها تصویری از چشمانداز پیش روی کشور در حوزه دیپلماسی ارایه کرد. ظریف با اشاره به اینکه مذاکره به معنای تسلیم نیست اعلام کرد هم میتوان امریکا را شکست داد و هم داخل امریکا کار کرد.
باید قدر فرصتها را بدانیم
ظریف وزیر پیشین امور خارجه در پاسخ به سوالی در مورد موضوعات احتمالی مذاکره احتمالی تصریح کرد: دوستان سابقم میگویند چرا در رابطه با امریکا فقط یک موضوع را حل کردی، مگر نمیدانی مشکل روابط ایران و امریکا فراتر از هستهای است؟ میگویم اجازه نداشتم اما امروز میگویم اینکه تلاش کنیم مشکل هستهای را با هستهای حل کنیم، امروز نشدنی است. آن روز میشد و قدر آن دانسته نشد اما امروز نمیشود. لذا ناگزیریم برای بحثهای دیگر طراحی داشته باشیم که اگر بخواهیم درباره آنها صحبت کنیم به معنای تسلیم نیست بلکه به معنای امتیاز گرفتن است. برادران عزیز نظامی گفته بودند ما موشک بالای دو هزار کیلومتر نمیسازیم، چرا این امتیاز بدون گرفتن امتیازی داده شد؟ چون وقتی قرار نیست درباره موضوعی گفتوگو و بده بستان شود، مجبوریم برای دفع شر امتیازاتی را مجانی بدهیم کما اینکه بازرسیهای آژانس را بعد از قانون راهبردی مجلس فقط برای دفع شر دادیم و در دولت شهید رییسی هم همین بود.
محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه که در هفتمین نشست گفتوشنود پیرامون «نظم جهانی و سیاست خارجی ایران» با موضوع «ایران پسابرجام و آینده نظم جهانی» در موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) سخن میگفت، با بیان اینکه قطبها از روابط بینالملل حذف شدند و شرایطی نظیر چند قطبی، تکقطبی و دوقطبی را در سطح بینالملل مشاهده نمیکنیم، خاطرنشان کرد: آنچه در مورد امریکا و روسیه و چین باید توجه کرد عنصر وفاداری است که به نظرم انتظار حمایت مرکز از حاشیه و وفاداری حاشیه به مرکز بیهوده است، عربستان هم بعد از حمله به آرامکو کاملا فهمید قضیه وفاداری وجود ندارد و چتر حمایت امریکا به عنوان رهبر قطب وجود ندارد و در موضوع اوکراین، امریکا به عنوان قطب دریافت که حاشیه دنبالهرو او نیست. ما در ایران به دنبال شکل دادن قطب جدیدی هستیم در صورتی که نه قطب جدید و نه هژمون جدید شکل نخواهد گرفت.
وی افزود: رفتار امروز امریکا رفتار هژمون نیست، رفتار قلدر است و قلدر با هژمون متفاوت است یعنی امریکا برخلاف نظم موجودی که خودش در ساختنش تاثیر زیادی داشته انقلاب و طغیان میکند چون شرایط داخلی آن اجازه ادامه این روند را نمیدهد. من هم با این موضوع موافقم که امریکا قدرت قبلی را ندارد ولی بر همین مبنا معتقدم هیچ کشوری نمیتواند این قدرت را داشته باشد و اگر امریکا رو به افول است این افول نسبی است و مربوط به تحولاتی است که هژمونی را ناممکن کرده است.
ظریف همچنین تصریح کرد: وقتی قبول کنیم جهان قطبی وجود ندارد اولا منتظر نمیشویم کسی به حمایت ما بیاید، اینکه در این جنگ نشان داده شد کسی به کمک ما نمیآید قابل پیشبینی بود، چون آن قطبیشدگی که آن کمک را توجیه میکرد، وجود نداشت.
سیاست امریکا و اسراییل منطبق برهم نیست
وزیر خارجه پیشین کشورمان با بیان اینکه اهداف امریکا میتواند با اهداف اسراییل همسو باشد اما همسان نباشد، اظهارداشت: سیاست امریکا و اسراییل منطبق برهم نیست، کما اینکه حرکت امریکا در روز آخر جنگ، برای پایان دادن به جنگ بود چون ادامه جنگ یا با مقاومت ایران به گسترش جنگ میانجامید یا با شکست ایران به فروپاشی ایران میانجامید که هر دو نتیجهاش گرفتار شدن بیشتر امریکا در منطقه بود که با سیاست امریکا مغایرت داشت.
ظریف ادامه داد: امریکا نه خواهان فروپاشی ایران و نه خواستار گسترش جنگ به منطقه است، چون منجر به گرفتاری بیشتر آن در منطقه میشود و اگر دقت میداشتیم متوجه میشدیم که به همین دلیل امریکا برجام را پذیرفت چون میخواست دلایل حضورش در منطقه را کم کند. سیاست امریکا فروپاشی ایران نیست اما اسراییل حتی در زمان پهلوی بر این باور بود که ایران بیش از حد بزرگ است و باید تجزیه شود. این ایران بزرگ برای اهداف اسراییل در تفوق کامل تکنولوژیک و اقتصادی او در منطقه مانع خطرناکی است.
وزیر پیشین امور خارجه اظهار کرد: بر این اساس اهداف اسراییل و امریکا همسو هستند اما همسان نیستند. برداشت بنده این است که در اثر تحولات بعد از ۷ اکتبر و شکست بشاراسد و وضعیت حزبالله و...، سیاست اعراب در قبال ایران که قبلا نزدیک به اسراییل بود تغییر یافته و امروز اعراب دنبال تضعیف ایران نیستند چون از نظر آنها ایران در اندازه کنونی، میتواند در برابر اسراییل افسارگسیخته توازن را در منطقه برقرار کند.
موضوع غزه تحولات را بسیار سریع کرده است
این استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: یک نکته بسیار مهم به عنوان عامل قدرت ایران که باید توجه کرد این است که ایران اولین کشوری است که توانسته مرکز اسراییل را با خطر مواجه کند یا حیفا و تلآویو را بزند و تلفات و آسیب بزند یعنی هم توانش را دارد و هم ارادهاش را دارد. دوم اینکه امریکا به ایران اعلام میکند که سه مرکز هستهای ایران را میزنیم ولی همه پایگاههای اطراف ایران را خالی کردیم که ایران بزند. این را به عنوان یک بازی تصور نکنیم، در واقع ایران توانایی و ارادهای دارد که امریکای قلدر دارای سلاح هستهای وقتی میخواهد ایران را بزند پایگاههای خود را اطراف ایران خالی میکند چون میداند ایران اراده پاسخ دارد. قدرت و اراده اقدام متقابل ایران علیه اسراییل و حتی علیه امریکا و اختلاف سیاست میان امریکا، اسراییل و اعراب و اهمیت موضوع غزه، فرصت کنشگری برای ایران ایجاد میکند. به نظرم موضع وزارت خارجه بسیار خوب بود اما باید شرایطی داشتیم و دوستان ما اجازه داشتند که مجانی موضعگیری نکنند. باید مابهازا میگرفتیم چون الان آنها نیاز دارند به این موضعگیری و ما باید امتیاز میگرفتیم. این توانی که الان داریم بسیار مهم است، اینکه ده تا موشک زدیم و یکی اصابت کرده مهم نیست، مهم همان یکی است که به هدف خورده، اینکه امریکا پایگاه خودش را خالی میکند مهم نیست مهم زدن پایگاه است.
امکان دارد شما بگویید هزینه رسیدن به این قابلیتها بیش از حد لازم بوده است، اما آیا اینکه بابت این هزینهها غصه بخوریم، هزینهها برمیگردد؟ این را به یک سکوی پرش تبدیل کنیم. این سکوی پرش معلوم نیست چقدر باقی بماند چون جهان در حال گذار، تحولات روزانه دارد ولی امروز میتوانیم بگوییم احتمالا شرایط امروز ما نسبت به دو ماه دیگر بهتر است و باید از این شرایط استفاده کرد و امتیازی را مجانی نداد و با اعتماد به نفس خیال نکنیم ما در جنگ شکست خوردیم. اسراییل میخواست نظام ایران را فروپاشی کند و نتوانست، آقایش امریکا را آورد و او هم نتوانست. امروز باید چنین روایتی بسازیم که بر اساس آن با اعتماد به نفس برای تعامل عزتمندانه پیش برویم.
او در پایان یادآور شد: همیشه گفتم موشک بسیار مهم است اما مردم مهمتر هستند و مردم، ایران را در قرنهای گذشته نگه داشتند، هر که به ایران حمله کرده نتوانسته ایرانی را شبیه خودش کند، برای این توان ارزش قائل شویم، بنابراین عامل عمده قدرت خود را حفظ کنیم. یکی از مسیرهای آن این است که مردم را از نظر اقتصادی تامین کنیم. برای این کار سرمایه ایرانی برای ساخت ایران کافی است اما سرمایه نیاز به امنیت دارد که راه آن مقابله با رانت و فساد است. اولویت دوم تقویت بنیه نظامی است. مرحله سوم افزایش روابط با کشورهای منطقه است و اینکه اجازه ندهیم فاصله اهداف آنها و اسراییل توسط خود ما پر شود. ضرورت دیگر اینکه گفتوگو کنیم. همین جنگ اخیر با گفتوگو تمام شد. بالاخره یکی ساعت ۴ صبح تماس گرفت و گفت ما نمیزنیم آن یکی هم گفت ما هم نمیزنیم، جنگ با گفتوگو تمام میشود اما بهتر است این گفتوگو وقتی انجام شود که اهرم قدرت داریم.
فتوای حرمت بمب اتم معادله راهبردی دارد
محمدجواد ظریف، وزیر پیشین امور خارجه در نشست گفتوشنود پیرامون نظم جهانی و سیاست خارجه ایران در پاسخ به دو سوال پیرامون ضرورت پاسخ دردآور به امریکا و حرمت سلاح هستهای گفت: من هم دوست دارم کاری کنم امریکا خیلی دردش بیاید، اما چه اقدامی انجام بدهیم که پاسخ امریکا ما را بیشتر درد نیاورد و ما هم بتوانیم پاسخ او را بدهیم؟ ما هزار تن کیک زرد داریم که ۵۵۰ تن مربوط به زمان پهلوی است که از آفریقای جنوبی وارد کرد، ۷۰ تن هزینه کرده بودیم برای ۸ هزار کیلویی که در برجام گفتیم تحویل میدهیم اما به جای آن ۷۰ تن ۴۵۰ تن از روسیه کیک زرد تحویل گرفتیم، با هزار تن کیک زرد چند بمب هستهای میشود ساخت؟ نمیخواهم درباره معادلات بازدارندگی هستهای که شامل تنوع ابزارهای پرتابی هست هم صحبت کنم، ما در عالم واقعیت صحبت میکنیم، داشتن بمب هستهای یعنی چه؟ اینکه رهبری بر حرمت سلاح هستهای فتوا میدهند صرفا براساس معادله مذهبی نیست بلکه براساس معادله راهبردی هم هست. راجع به تواناییهای واقعی صحبت کنیم نه چیزی که در عالم خیال میگوییم.
وی در پایان تاکید کرد: میشود هم امریکا را شکست داد و هم در داخل امریکا کار کرد به شرطی که خودمان را باور کنیم. ما همهچیز را باور داریم غیر از دیپلماسی را.