باید و نبایدهای نظارت بورسی بر رمز داراییها
حجتالله صیدی، رئیس سازمان بورس، هفته گذشته با تأکید بر ضرورت ساماندهی بازارهای نوین مالی گفت: «رمزارزها و رمزداراییها واقعیتی انکارناپذیرند و باید برای آنها مقررات دقیق تدوین شود. بر اساس توافقات اخیر، قرار است سازمان بورس، متولی تنظیمگری رمزداراییها باشد و بانک مرکزی مسئولیت مدیریت رمزارزها و رمزپول را بر عهده گیرد.

روزنامه ایران در گزارشی نوشت:
حجتالله صیدی، رئیس سازمان بورس، هفته گذشته با تأکید بر ضرورت ساماندهی بازارهای نوین مالی گفت: «رمزارزها و رمزداراییها واقعیتی انکارناپذیرند و باید برای آنها مقررات دقیق تدوین شود. بر اساس توافقات اخیر، قرار است سازمان بورس، متولی تنظیمگری رمزداراییها باشد و بانک مرکزی مسئولیت مدیریت رمزارزها و رمزپول را بر عهده گیرد.» این اقدام میتواند بستر قانونی برای معاملات توکنها و توسعه ابزارهای نوین مالی فراهم کند، اما نیازمند هماهنگی میان نهادها، قوانین تازه و ارتقای زیرساختهای فنی است. به عبارت دقیقتر، جای خوشحالی است که رویکرد به پذیرش نوآوریها جای نگاه سنتی انکار نوآوریها را گرفته است؛ اما ورود به این عرصهها نیازمند بهروزرسانی اطلاعات، دانش و تجربه جهانی است تا بتوان تصمیماتی با کمترین هزینه گرفت. بیتفاوتی نسبت به بازار اوراق بدهی در سالهای قبل که منجر به ایجاد بازار سیاه شد یا کمتوجهی به فروش آنلاین طلا که بعضاً با برخی کلاهبرداریها مواجه شد از جمله تجربههایی است که نشان میدهد اگر حوزه رمزداراییها نیز مغفول بماند در نهایت منجر به حذف آنها نمیشود، بلکه زمینه برای رشد نمونههای مسموم و کلاهبرداریها فراهم خواهد شد.
ضرورت نظارت و توجه به ظرفیتها
بازار رمزداراییها با ویژگیهایی همچون نوسانات شدید قیمت، احتمال کلاهبرداری و تهدید حقوق سرمایهگذاران، نیازمند حضور یک نهاد نظارتی قدرتمند است. ماهیت فراملی این بازار ایجاب میکند که هرگونه قانونگذاری داخلی با استانداردها و تجربه جهانی هماهنگ باشد. سازمان بورس با تجربه گسترده در نظارت بر بازار سرمایه و اوراق بهادار، زیرساختهای لازم برای عرضه و معامله توکنهای داراییمحور را در اختیار دارد و میتواند نقش متولی این حوزه را به شکل نسبی ایفا کند. ورود این نهاد میتواند سرمایهگذاران را با اطمینان بیشتری به بازار جذب کند، ابزارهای نوین تأمین مالی را توسعه دهد و شفافیت و امنیت معاملات را افزایش دهد. همکاری نزدیک با بانک مرکزی نیز تضمین میکند که سیاستهای پولی و مالی دچار تداخل نشوند، هرچند چالشهایی مانند تدوین قوانین تازه، آموزش فعالان و ارتقای زیرساختها همچنان وجود دارد.
رمزداراییها؛ از توکنایزه کردن داراییها تا دسترسی جهانی
محمد قاسمی، کارشناس و فعال حوزه کریپتو در توضیح ابعاد این تحول گفت: «بر اساس نظامنامه مرکز ملی فضای مجازی، موضوع داراییهای دیجیتال و رمزارزها در حیطه سازمان بورس نیز قرار گرفته است. در این چهارچوب دو دسته اصلی تعریف شدهاند: اول، رمزارزهایی مانند بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال؛ دوم، پولهای دیجیتال بانکهای مرکزی (CBDC) و استیبلکوینها که پشتوانه آنها داراییهایی نظیر دلار و سایر ارزهای معتبر است.»
وی افزود: «علاوه بر این، هر دارایی که در دنیای واقعی وجود داشته و اوراق بهادار یا بیمهنامه برای آن تعریف شده باشد، میتواند در قالب رمزدارایی عرضه شود. داراییهایی مثل ملک، سهام یا صندوقهای سرمایهگذاری قابلیت تبدیل به توکن و عرضه در بستر بلاکچین را دارند. این همان مفهوم توکنایز کردن داراییهاست که نهتنها به جذب نقدینگی بیشتر کمک میکند بلکه امکان دسترسی به بازارهای مالی را برای گروههای بیشتری فراهم میسازد.»
قاسمی با اشاره به آثار این روند توضیح داد: «توکنیزه شدن داراییها تحولات بزرگی را به همراه دارد؛ از جمله امکان معاملات دائمی در تمام روزهای هفته، تسویه آنی بدون نیاز به واسطههای سنتی، خرد شدن داراییها به واحدهای کوچکتر برای دسترسپذیری همگانی و جهانی شدن بازار. این ویژگیها امروز در سطح دنیا بهعنوان یک ترند اصلی شناخته میشوند و ما نیز ناگزیر باید در این مسیر حرکت کنیم.» به گفته وی، سازمان بورس کشور با درک این ضرورت، فرآیند تدوین قوانین شفاف را آغاز کرده است:«خوشبختانه این مسیر در حال شکلگیری است و همزمان موضوع رگولاتوری و رگتک نیز پیگیری میشود. نکته حیاتی این است که زیرساختهای فنی باید با سرعت بیشتری آماده شوند تا بتوانیم همگام با تحولات جهانی، از ظرفیتهای نوین تأمین مالی، مولدسازی داراییها و گسترش دسترسی عمومی به بازارهای مالی بهرهمند شویم.»
اهمیت شفافیت و امنیت
میلاد معماریان، کارشناس بازار سرمایه و اقتصاد دیجیتال اظهار کرد: «با توجه به فراگیری گسترده رمزارزها و حجم بالای معاملات، نمیتوان اهمیت آنها را نادیده گرفت. سازمان بورس توانایی مدیریت ابزارهای نوین مالی و پشتیبانی فنی از معاملات دیجیتال را دارد و از پس این مسئولیت برمیآید.»
وی توضیح داد:« نکته مهم، شفافیت و امنیت سرمایههای مردم است. سازمان بورس در حوزه فنی توانایی ایجاد سامانههای شفاف و امن برای معاملات را دارد، اما محدودیتهایی نیز وجود دارد؛ بویژه در زمینه آموزش فعالان بازار و مدیریت ریسکهای فنی که ناشی از فناوری بلاکچین و معاملات جهانی است. موفقیت در این مسیر مستلزم تدوین الزامات دقیق، کنترل ریسک و ارتقای زیرساختهای تکنولوژیک است تا هم مردم و هم نهادهای حقوقی اطمینان کافی داشته باشند.»
تجربه جهانی و هماهنگی نهادی
گوهر صادقنیا، کارشناس بازار سرمایه گفت: «تصمیم اخیر مبنی بر تقسیم وظایف میان سازمان بورس و بانک مرکزی در حوزه رمزارزها و رمزداراییها را میتوان در چهارچوب تجربه بینالمللی تحلیل کرد. در اغلب کشورها، مرزبندی نهادی بر اساس تفکیک کارکردی انجام میشود. داراییهای دیجیتال با ماهیت سرمایهگذاری یا اوراقبهادارمحور اصولاً تحت نظارت نهادهای بازار سرمایه قرار میگیرند، در حالی که ابزارهای پرداختی و پولی در حوزه وظایف بانکهای مرکزی هستند.تجربه جهانی نشان میدهد که تفکیک نهادی بهتنهایی کافی نیست و کشورها معمولاً کمیتههای مشترک و سازوکارهای هماهنگی دائمی ایجاد کردهاند تا مرزهای مبهم سریعاً حلوفصل شوند. ایران نیز باید علاوه بر تقسیم وظایف، زیرساختهای قانونی و بستر لازم برای نوآوریهای مالی مانند صندوقهای مبتنی بر رمزارز و اوراق توکنایزشده را فراهم کند تا بازار با شفافیت و امنیت بیشتر توسعه یابد. بنابراین، اگرچه تصمیم اخیر در ایران گامی مهم در جهت ساماندهی بازارهای دیجیتال است، موفقیت آن منوط به دو عامل کلیدی خواهد بود: ایجاد سازوکار هماهنگی پایدار میان سازمان بورس و بانک مرکزی برای رسیدگی به موضوعات مرزی. توسعه بسترهای قانونی و زیرساختی برای نوآوریهای مالی، از جمله ایجاد صندوقهای مبتنی بر رمز ارز و اوراق توکنایز شده با میزبانی بورسها و بورس کالا.
این مسیر میتواند علاوه بر کاهش ریسکهای بازار، زمینهای برای شفافیت بیشتر، توسعه ابزارهای نوین مالی و انطباق با استانداردهای بینالمللی با نگاه به اهمیت جذب سرمایه را تسهیل نماید.»
بــــرش
مسیر پیش روی بازار رمزداراییها
ورود سازمان بورس به حوزه رمزداراییها نقطه عطفی برای بازار مالی کشور به شمار میرود. این تصمیم میتواند علاوه بر ایجاد شفافیت و امنیت بیشتر برای سرمایهگذاران، امکان توسعه ابزارهای نوین مالی همچون صندوقهای توکنیزه و اوراق دیجیتال را فراهم کند و منابع تازهای برای تأمین مالی شرکتها در دسترس قرار دهد. با این حال، مسیر پیش رو ساده نخواهد بود.
پیچیدگیهای فنی ناشی از ماهیت فناوری بلاکچین، گستره فراملی این بازار و سرعت بالای تحولات جهانی ایجاب میکند که زیرساختهای نظارتی و فنی کشور بهسرعت ارتقا یابند. سازمان بورس هرچند تجربه قابل توجهی در نظارت بر بازار سرمایه دارد، اما برای ایفای نقش جدید خود باید توانمندیهای فناورانه و سامانههای مبتنی بر رگتک را گسترش دهد تا امکان رصد و مدیریت ریسک در سطحی همتراز با استانداردهای بینالمللی فراهم شود.
از سوی دیگر، همکاری پایدار میان بانک مرکزی و سازمان بورس ضرورتی انکارناپذیر است؛ چرا که مرز میان داراییهای سرمایهای و ابزارهای پولی در این حوزه همواره در حال تغییر است و بدون هماهنگی نهادی، خطر تداخل و تضاد سیاستها وجود خواهد داشت.
افزون بر این، آموزش فعالان بازار و ایجاد فرهنگ سرمایهگذاری مسئولانه در محیط دیجیتال نیز از جمله پیشنیازهایی است که میتواند اعتماد عمومی را تقویت کند. در نهایت، موفقیت این رویکرد در گرو آن است که سیاستگذار با سرعت و دقت کافی، همگام با تجربههای بینالمللی، چهارچوبی شفاف و پایدار برای ساماندهی بازار رمزداراییها ایجاد کند تا ایران بتواند از این ظرفیت نوظهور در جهت جذب سرمایه، مولدسازی داراییها و ارتقای جایگاه خود در اقتصاد دیجیتال جهانی بهرهبرداری کند.