درسی که امارات به دولتمردان میدهد
سیاست خارجی امارات را نمیتوان بدون درک دقیق از موتور محرکه اقتصادی آن تحلیل کرد. در چارچوب اقتصاد سیاسی توسعه، امارات به درستی دریافته است که وابستگی صرف به درآمدهای نفتی، راهبردی شکننده و پرخطر است.

مسعود کاظمیان در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت:
در دنیای امروز، که پارادایمهای سنتی قدرت دستخوش دگرگونیهای عمیقاند و مفاهیم نوین حکمرانی در حال شکلگیری، مطالعه مدلهای توسعهای که توانستهاند با ظرافت از پیچیدگیهای ژئوپلیتیک عبور کنند، از اهمیت حیاتی برخوردار است.
امارات متحده عربی، نه با تکیه بر وسعت سرزمینی یا قدرت نظامی انحصاری، بلکه با اتخاذ یک راهبرد «قدرت هوشمند»، توانسته از یک کشور کوچک حاشیه خلیج فارس به یک قدرت میانی تأثیرگذار در عرصه بینالملل تبدیل شود. این یادداشت به تحلیل این معماری نوین قدرت میپردازد و نشان میدهد که چگونه «دیپلماسی توسعه محور» امارات متحده عربی ، با همافزایی بینظیر ابزارهای سخت و نرم، در خدمت تحقق ثبات و توسعه پایدار قرار گرفته است.
دیپلماسی اقتصادی؛ ستون فقرات معماری نوین قدرت
سیاست خارجی امارات را نمیتوان بدون درک دقیق از موتور محرکه اقتصادی آن تحلیل کرد. در چارچوب اقتصاد سیاسی توسعه، امارات به درستی دریافته است که وابستگی صرف به درآمدهای نفتی، راهبردی شکننده و پرخطر است.
این کشور، بهویژه امیرنشین دبی، با درکی عمیق از محدودیتهای منابع نفتی خود، مناطق آزاد را نه تنها به عنوان مراکز اقتصادی، بلکه به عنوان ابزاری راهبردی برای تنوعبخشی درآمدها و تقویت حاکمیت خویش به کار گرفت. رقابت میان امیرنشینها برای جذب شرکتهای خارجی، زیرساختهای اقتصادی را به پیش برده و درآمدهایی را تحت عنوان «رانتهای تجاری» تولید کرده که به جایگزینی هوشمندانه برای رانتهای نفتی بدل شده است.
دیپلماسی امارات در این چارچوب، از یک کنش سنتی به یک فرآیند مبتنی بر تحلیل دادهها تبدیل شده است. این رویکرد به امارات امکان داده است تا روابط خود را با قدرتهای جهانی و منطقهای بر اساس منافع متقابل و بلندمدت تعریف کند. برای نمونه، روابط با کشورهایی چون کره جنوبی، از یک رابطه صرفاً تجاری در دهه ۱۹۸۰، به یک همکاری گسترده در حوزههای امنیت، دفاع و فناوری تبدیل شده است.
رقابتهای سیاسی میان امیرنشینهای مختلف و تلاش برای جذب شرکتها و سرمایهگذاریهای خارجی، به توسعه زیرساختهای اقتصادی در سراسر کشور انجامیده است. شرکتهای دولتی امارات، مانندDP World، مدیریت بنادر و مناطق آزاد را در کشورهای دیگر مانند سومالیلند و جیبوتی بر عهده گرفتهاند، که این امر به تقویت نفوذ ژئوپلیتیک امارات در خارج از مرزهای خود کمک میکند. این مدل به خوبی نشان میدهد که چگونه دیپلماسی اقتصادی امارات، در عین حال که ابعاد سختافزاری اقتصاد را تقویت میکند، به اهداف سیاست خارجی نیز خدمت مینماید.
دیپلماسی در خدمت قدرت نظامی؛ راهبردی برای بازدارندگی
ابعاد دفاعی و نظامی در الگوی قدرت هوشمند امارات، از یک رویکرد مداخلهگرایانه پرهزینه به سمت یک استراتژی بازدارندگی و نفوذ غیرمستقیم تغییر مسیر داده است. دیپلماسی در این حوزه، به صورت مستقیم در خدمت تقویت توان دفاعی کشور قرار گرفته است. امارات با درسی که از پیامدهای وابستگی به یک منبع تأمین تسلیحات آموخت، به تنوعبخشی گسترده در این حوزه روی آورد.
در چند دهه اخیر، امارات قراردادهای تسلیحاتی بزرگی را با کشورهای مختلفی از جمله ایالات متحده، فرانسه، روسیه و بریتانیا منعقد کرده است تا مدرنترین تجهیزات نظامی را به دست آورد. آمارها گویای این تغییر راهبرد هستند: فروش تجهیزات نظامی ایالات متحده به امارات از سال ۱۹۵۰تا ۲۰۲۲به بیش از ۲۹میلیارد دلار بالغ شده که این کشور را به دهمین مشتری بزرگ آمریکا تبدیل کرده است.این خریدها تنها یک مبادله تجاری نیستند، بلکه یک انتخاب استراتژیک برای ایجاد عمق راهبردی از طریق تقویت روابط دیپلماتیک و ایجاد بازدارندگی هستند.
زیرساختهای لجستیکی امارات، به دلیل قابلیتهای دوگانه خود، در خدمت اهداف دفاعی نیز قرار میگیرند و به کشور امکان میدهند تا نفوذ خود را بدون نیاز به حضور نظامی مستقیم، از طریق ابزارهای اقتصادی و لجستیکی افزایش دهد.روند مدرنسازی ارتش امارات از زمان جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۱آغاز شد و قراردادهای خرید تجهیزات نظامی بین سالهای ۱۹۹۱تا ۱۹۹۴، پنج برابر بیشتر از دوره ۱۹۸۷تا ۱۹۹۰بوده است.
امارات با درسی که از تجربه تحریم کشورها گرفت، عمداً به تنوعبخشی منابع تأمین تسلیحات خود روی آورد و اکنون از کشورهای مختلفی مانند ایالات متحده، فرانسه، روسیه، بریتانیا و آلمان خرید میکند، و در زمینه خرید تجهیزات نظامی پیشرفته، پیشگام بوده است:
•هواپیماهای نظامی: در سال ۱۹۹۹، برای خرید ۸۰فروند هواپیمای جنگندهF-۱۶ از آمریکا توافق کرد.
•سامانههای پدافندی: امارات اولین کشوری بود که سامانه دفاع موشکی تاد را به دست آورد. در سال ۲۰۰۸نیز موشکهای پاتریوتMIM-۱۰۴ را خریداری کرد و در سال های اخیر، بیش از دو میلیارد دلار سامانههای موشکی جدید از آمریکا خریداری کرد.
•تجهیزات زمینی و دریایی: در دهه۹۰ میلادی، امارات ۳۸۸ تانک لکلرک و ۳۹۰ خودروی زرهیBMP-۳ را خریداری کرد. همچنین در سال ۲۰۱۰، به اولین بهرهبردار خارجی از جدیدترین مدل بالگرد شینوک(CH-۴۷F) تبدیل شد.
تکنولوژی، محیط زیست و دیپلماسی نوآورانه
همراه با ابزارهای قدرت سخت و نظامی، امارات سرمایهگذاری وسیعی بر روی دیپلماسی بشردوستانه و نوآوری به عنوان ابزارهای کلیدی قدرت نرم انجام داده است. تأسیس شهر بینالمللی بشردوستانه(IHC )در دبی، این کشور را به بزرگترین مرکز لجستیکی برای کمکهای بشردوستانه در جهان تبدیل کرده است.
این زیرساختها، در بحرانهایی چون همهگیری کووید-۱۹، با ارسال کمکهای پزشکی به ۱۱۸کشور، تصویری مثبت و مؤثر از امارات در ذهن جامعه بینالمللی ثبت کردند. این اقدامات نه یک عمل خیرخواهانه صرف، بلکه یک انتخاب آگاهانه برای کسب اعتبار و نفوذ بینالمللی است .همچنین، دیپلماسی امارات با درکی راهبردی از آینده، بر سرمایهگذاری در اقتصاد دانشبنیان و فناوری متمرکز شده است.
برنامههایی چون «استراتژی نوآوری ملی» و تأسیس نهادهایی چون «صندوق ملی فضایی»، نشاندهنده تلاش برای گذار از اقتصاد مبتنی بر نفت به یک اقتصاد نوآورانه است. در این مسیر، دیپلماسی آکادمیک با جذب دانشجویان بینالمللی و همکاری با دانشگاههای معتبر جهان، به ابزاری برای تربیت دیپلماتهای آینده و تقویت جایگاه علمی کشور تبدیل شده است. با این حال، همانطور که مطالعات نشان میدهند، چالشهایی مانند جمعگرایی در برابر فردگرایی، در مسیر پرورش روحیه کارآفرینی وجود دارد که نیازمند توجهات راهبردی بیشتری است.
نتیجه گیری
در تحلیل نهایی، الگوی توسعه امارات، نمونهای از پیوند ثبات سیاسی، برنامهریزی استراتژیک بلندمدت، تنوع اقتصادی و دیپلماسی هوشمند است. این کشور توانسته است با وجود چالشهای ساختاری، به یک قدرت اقتصادی و سیاسی مؤثر در منطقه تبدیل شود. دیپلماسی امارات، با تکیه بر ثبات سیاسی، توانسته است تصویری پایدار و جذاب از کشور برای سرمایهگذاران و گردشگران خلق کند که آن را از رقبای خود متمایز میسازد.
این الگوی ترکیبی، برای سایر کشورهای در حال توسعه، درسهای مهمی در خود نهفته دارد. درسی که از تجربه امارات میتوان گرفت این است که پایداری و نفوذ در نظام بینالملل، نه تنها به منابع طبیعی، بلکه به ترکیبی هوشمندانه از ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی بستگی دارد که در خدمت یک چشمانداز بلندمدت قرار میگیرند. این چشمانداز، در نهایت، به جایگاهی متمایز و مؤثر در سپهر بینالمللی میانجامد.