افقهای نویدبخش در روابط ایران و عربستان
سیاست «نگاه به شرق» به عنوان یک محور مشترک در دستور کار هر دو کشور ایران وعربستان قرار گرفت. اگرچه انگیزهها ممکن است متفاوت باشد، اما هدف نهایی هر دو، ایجاد توازن در برابر قدرتهای سنتی و مشارکت در شکلگیری یک نظم جهانی متعادلتر است.

مسعود کاظمیان در یادداشتی در روزنامه اطلاعات نوشت:
توافق تاریخی تهران و ریاض در مارس ۲۰۲۳با میانجیگری پکن، بیش از یک رخداد دیپلماتیک صرف، نمادی از تحولی عمیق در ساختار ژئوپلیتیک خاورمیانه است. این همگرایی، که پس از هفت سال قطع کامل روابط به وقوع پیوست، نشان میدهد که دو قدرت اصلی منطقهای به این درک مشترک رسیدهاند که الگوی خصومت و رقابت، دیگر پاسخگوی منافع و چالشهای نوین نیست. این رویکرد جدید بر مبنای تحلیل همزمان تحولات قدرت و برداشتهای مشترک از فرصتها و تهدیدها شکل گرفته است.در دنیایی که نظم تکقطبی در حال فروپاشی و جایگزینی با ساختاری چندقطبی است، همکاری میان بازیگران اصلی منطقه یک ضرورت راهبردی برای تحقق امنیت و پیشرفت پایدار محسوب میشود. این یادداشت با بررسی زمینههای این همگرایی، بر لزوم توسعه روابط برای مواجهه با پروندههای حیاتی مشترک تأکید دارد.
چشماندازهای نوین در یک بستر ژئوپلیتیک متحول
جهان امروز شاهد افول هژمونی تک قدرتی و ظهور آرایشی از قدرتهای متنوع است. این تحول، بازیگران منطقهای را به سمت بازتعریف جایگاه و منافع خود سوق داده است. در این میان، کشورهای مختلف منطقه خاورمیانه به این نتیجه رسیدهاند که اتکای صرف به قدرتهای غربی، دیگر امنیت و منافع آنها را به طور کامل تضمین نمیکند.
برای عربستان، این واقعیت پس از عدم پاسخ قاطع آمریکا به حمله به تأسیسات نفتی آرامکو در سال ۲۰۱۹، به شدت پررنگ شد. درک این مسئله، ریاض را به سمت اتخاذ یک سیاست خارجی جسورانه سوق داد که توسط ولیعهد، محمد بن سلمان، با هدف تبدیل عربستان به یک «قدرت میانی» مستقل از نفوذ مطلق واشنگتن دنبال میشود. این رویکرد، به دنبال تنوعبخشی به شرکای راهبردی و گسترش همکاریها در ابعاد مختلف است.
در همین راستا، سیاست «نگاه به شرق» به عنوان یک محور مشترک در دستور کار هر دو کشور ایران وعربستان قرار گرفت. اگرچه انگیزهها ممکن است متفاوت باشد، اما هدف نهایی هر دو، ایجاد توازن در برابر قدرتهای سنتی و مشارکت در شکلگیری یک نظم جهانی متعادلتر است. این همگرایی در سیاست، زمینه را برای ورود یک میانجی بیطرف مانند چین فراهم کرد. چین، که منافع اقتصادی و انرژی حیاتی در منطقه دارد، با موفقیت توانست نقش تسهیلگر را ایفا کرده و روابط دیپلماتیک میان تهران و ریاض را احیا کند، امری که پیش از این در دستان بازیگران غربی بود و نتوانسته بود به نتیجه برسد.
ستونهای همکاری راهبردی: فراتر از اختلافات
توسعه روابط ایران و عربستان، تنها به مسائل سیاسی محدود نمیشود و میتواند در حوزههای راهبردی زیر، افقهای نویدبخشی را به روی منطقه بگشاید :
*اقتصاد و انرژی: ایران و عربستان، به عنوان دو عضو مؤثر اوپک، میتوانند با همکاری سازنده، ثبات بازار جهانی انرژی را تضمین کنند. همچنین، ظرفیتهای اقتصادی متقابل آنها میتواند به گسترش تجارت دوجانبه و سرمایهگذاری مشترک در پروژههای بزرگ زیرساختی، بهویژه در چارچوب «ابتکار کمربند و جاده» چین، منجر شود .
*پرونده هستهای ایران: در پرتو تنشهای اخیر و حملات به تأسیسات هسته ای ایران، لزوم یافتن یک راهحل پایدار برای پرونده هستهای ایران بیش از پیش آشکار شده است. راهحلهای تهاجمی نه تنها به بیثباتی میانجامد، بلکه میتواند زمینه را برای یک مسابقه تسلیحاتی در منطقه فراهم کند. در این شرایط، همکاری میان ایران و عربستان میتواند به شکلگیری یک کنسرسیوم غنیسازی مشترک تحت نظارت نهادهای بینالمللی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی منجر شود. این راهحل میتواند ضمن تأمین نیازهای صلحآمیز هستهای هر دو کشور، نگرانیهای امنیتی را کاهش داده و از ورود منطقه به یک دوره پرخطر جلوگیری کند.
* امنیت و ثبات منطقهای: همکاری میان ایران و عربستان کلید حل بحرانهای منطقهای است. بحران غزه، نمونهای بارز از یک مسئلهای است که نیازمند یک رویکرد مشترک برای کاهش رنج مردم غزه و جلوگیری از گسترش درگیری است. همچنین، میتوان به پروندههای زیستمحیطی مشترک اشاره کرد. چالشهای حیاتی مانند ریزگردها، تغییرات اقلیمی و کمبود آب، مرزهای سیاسی را نمیشناسد و همکاری در این زمینهها میتواند به عنوان یک بستر قوی برای اعتمادسازی و تقویت پیوندهای سیاسی عمل کند.
موانع و گامهای عملی برای آینده
تحولات اخیر در سطح منطقه و نظام بینالملل، ضرورت اتخاذ یک رویکرد مسئولانه و پیشبرنده را بیش از پیش نمایان ساخته است. در این شرایط حساس، هیچیک از بازیگران اصلی نمیتوانند به تنهایی امنیت و ثبات پایدار را تضمین کنند. از همین رو، دو کشور باید از الگوی رقابت سنتی که تنها به تضعیف متقابل میانجامید، فراتر رفته و به سوی معماری نوین امنیتی با مشارکت همهجانبه گام بردارند. این همگرایی نه تنها به منافع ملی آنها خدمت میکند، بلکه زمینهساز ایجاد یک بلوک قدرت منطقهای است که توانایی تأثیرگذاری بر معادلات بینالمللی را دارا خواهد بود .نگاه مشترک به آینده، میتواند دیپلماسی را از یک ابزار صرف برای مدیریت بحران به یک سازوکار راهبردی برای ترسیم یک نظم مطلوب منطقهای تبدیل کند. این تغییر پارادایم، کلید گشودن افقهای جدیدی از ثبات و رفاه برای نسلهای آینده خواهد بود. با وجود گامهای مثبت برداشتهشده، مسیر توسعه روابط با چالشهایی روبروست که نیازمند مدیریت هوشمندانه و دیپلماتیک است. این موانع، بیشتر از آنکه سدی غیرقابل عبور باشند، نیازمند اراده سیاسی برای تبدیل تهدید به فرصت هستند.
برای تضمین موفقیت این روند، گامهای عملی زیر ضروری است:
* گفتوگوی مستمر: ایجاد سازوکارهای نهادی و شوراهای مشترک در سطوح مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی میتواند به تداوم گفتوگو و کاهش بیاعتمادی تاریخی کمک کند.
*تمرکز بر منافع مشترک: تمرکز بر پروندههای غیرحساس و با منافع مشترک، مانند مسائل زیستمحیطی، میتواند زمینه را برای همکاری در پروندههای پیچیدهتر فراهم کند.
*احترام به حاکمیت: رعایت اصل عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر و احترام متقابل به حاکمیت ملی، پایهای محکم برای روابط پایدار خواهد بود.
نتیجهگیری: افقهای روشن در سایه یک همکاری راهبردی
توسعه روابط ایران و عربستان، فراتر از یک انتخاب، یک ضرورت استراتژیک برای هر دو کشور و برای ثبات منطقه است. این همگرایی، پاسخی به تحولات جهانی و منطقهای است که هر دو کشور را به سوی مدیریت اختلافات و تمرکز بر منافع مشترک سوق داده است پایداری این روابط جدید، به توانایی دو کشور در تبدیل «رقابت محدود» به «همکاری پایدار» ، بستگی دارد. این امر نیازمند ایجاد سازوکارهای نهادی برای گفتگوهای مستمر، شفافیت در مواضع و جلوگیری از دخالتهای خارجی است.
برای تحقق این چشمانداز، همکاری تهران و ریاض در پروندههای کلیدی حیاتی است. این همکاری میتواند الگویی برای حل بحرانهای خاورمیانه باشد و به شکلگیری امنیت درونزا در منطقه منجر شود. و با مدیریت چالشهای مشترک، الگویی برای حل بحرانهای خاورمیانه در دنیای در حال گذار ارائه دهند. این همگرایی میتواند نقطه عطفی برای یک دوره جدید از صلح و پیشرفت در منطقهای باشد که سالها درگیر تنش و درگیری بوده است .