جنگ سرد دیپلماتیک؟
عبدالرضا فرجیراد: آمادگی ایران برای بازگشت به سطح غنیسازی مندرج در برجام، مشروعیت فعالسازی مکانیسم ماشه را زیر سوال میبرد

روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:
درحالی که عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان در تازهترین موضعگیری خود تاکید کرده تا زمانی که ایالاتمتحده غنیسازی اورانیوم توسط ایران را نپذیرد، توافقی در کار نخواهد بود، به نظر میرسد تنشها میان تهران و واشنگتن وارد مرحله تازهای شده و با بالا گرفتن رویارویی لفظی میان تهران و واشنگتن، دور جدیدی از تحریمهای ایالاتمتحده علیه کشورمان اعمال شد. در همین حال گمانهزنیهایی مبنی بر آینده اجرایی شدن شروط ادعایی اروپا در نشست اخیر استانبول منتشر شده؛ ادعاهایی که در جریانش تمدید بازه زمانی مکانیسم ماشه به بازگشت تهران به میز مذاکره با واشنگتن منوط شده است. در همین راستا گروهی از ناظران بر این باورند مواضع تروییکای اروپایی بیش از آنکه با هدف اعمال فشار باشد، تلاشی برای مدیریت فضای دیپلماتیک در برابر ابتکارات تهاجمی ترامپ است.
این درحالی است که گروهی دیگر مدعیاند، رییسجمهور امریکا ظاهرا تروییکای اروپایی را در حاشیه دیپلماسی با تهران قرار داده و ظاهرا به نقشآفرینی این گروه از بازیگران اعتنایی نمیکند. در همین حال همزمان با انتشار اخباری مبنی سفر احتمالی هیاتی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران، گروهی از تحلیلگران مدعیاند کنش تهران در این زمینه امید برای احیای توافق هرچند نسبی میان ایران و نهاد پادمانی را افزایش داده است. در مقابل اما هستند گروهی که با نگاهی بدبینانه معتقدند تحتتاثیر فضای امنیتی حاکم و فعل و انفعالهای مخرب اسراییل، فعالسازی مکانیسم ماشه گزارهای اجتنابناپذیر است که تحققش اگر منجر به خروج ایران از انپیتی نشود قطعا توقف همکاری ایران با نهاد پادمانی را به دنبال خواهد داشت. با این حال گروهی دیگر از ناظران بر این باورند حتی در قالب این سناریو نیز، واکنش احتمالی چین و روسیه به ویژه در شورای امنیت به عنوان متغیری تعیینکننده خواهد بود؛ کشورهایی که میتوانند با وزن دیپلماتیک خود فشارها بر ایران را تعدیل کرده یا موازنهای جدید در برابر تحولات ایجاد کنند.
به این بهانه روزنامه اعتماد با هدف ارزیابی آینده دیپلماسی تهران و واشنگتن و همچنین تاثیرگذاری فعل و انفعالات اخیر اروپا بر این فرآیند و همچنین تحرکات اسراییل با عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک و امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا گفتوگو کرده است. فرجیراد در گفتوگو با «اعتماد» با اشاره به این حقیقت که ایالاتمتحده تلاش دارد تا به واسطه اروپا ایران را تحت فشار قرار دهد، خاطرنشان کرد: رییسجمهور ایالاتمتحده در مقطع کنونی در بلاتکلیفی سیاسی بهسر میبرد و ممکن است تمایل محدودی برای مذاکره و امتیازدهی به ایران داشته باشد.
ابوالفتح اما ضمن تاکید بر اینکه سیاست امریکا درباره ایران از قبل از جنگ دوازده روزه تا امروز اساسا تغییر نکرده و تنها شرایط سختتر شده به «اعتماد» گفت: احتمال اقدام نظامی امریکا محتمل است.
مشروح گفتوگو را در ادامه میخوانید:
عبدالرضا فرجیراد: همسویی اروپا با امریکا بیشتر جنبه تاکتیکی دارد و در صورت مداخله روسیه و چین، میتواند با چالش حقوقی و سیاسی مواجه شود
عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره مواضع اخیر تهران و واشنگتن درباره برنامه هستهای کشورمان و سناریوهای احتمالی تاکید کرد: مقامهای رسمی ایران در برابر کنشهای غرب موضعگیری کردند و همین گزاره نشان میدهد تهران نسبت به گذشته رویکردی قاطعانهتر اتخاذ کرده و همچنین عجلهای برای ازسرگیری مذاکرات ندارد مگر اینکه شروط تهران توسط واشنگتن پذیرفته شود. به باور فرجیراد در چنین شرایطی، طبیعتا فضا به سمت اعمال فشار بیشتر میرود. از طرفی ترامپ تصور میکند از طریق اهرم اروپاییها میتواند ایران را حتی تا پیش از فعالسازی مکانیسم ماشه تحت فشار قرار داده تا پای میز مذاکره بیاورد. با این همه اخیرا آقای عراقچی اعلام کرد که ایران تنها در صورتی وارد گفتوگو خواهد شد که طرف مقابل، یعنی ایالاتمتحده، غنیسازی ایران را به رسمیت بشناسد. بر این اساس به نظر میرسد باید خود را برای شرایطی سختتر آماده کنیم.
این استاد ژئوپلیتیک در ادامه به «اعتماد» گفت: در عین حال، مسالهای که در یکی از مصاحبههای اخیر ترامپ برجسته شده -هر چند که احتمال وقوعش زیاد نیست، اما نمیتوان آن را به کلی نادیده گرفت- ارایه امتیاز ازسوی امریکا به ایران است. علت این امر را باید در سرد شدن روابط واشنگتن و مسکو جستوجو کرد. طی روزهای اخیر، مقامات دو کشور درگیر جنگ لفظی شدهاند و هر یک تلاش کردهاند قدرت تسلیحات هستهای خود را به رخ دیگری بکشد. به گفته فرجیراد در همین فضا، ترامپ در مصاحبهای که یکی، دو روز پیش انجام داد، در پاسخ به پرسش خبرنگاری درباره ایران مدعی شد: «ما تاسیسات هستهای ایران را نابود کردیم و خود ایرانیها باعث نابودی آنها شدند.» خبرنگار مجدد از او پرسید که اگر ایران بار دیگر غنیسازی را آغاز کند، چه اقدامی خواهد کرد. برخلاف گذشته که ترامپ تهدید به حمله میکرد، اینبار صرفا گفت: «ایرانیها کار درستی نمیکنند.» از این موضعگیری میتوان برداشت کرد که احتمالا در رویکرد ترامپ تغییر اندکی ایجاد شده است. فرجیراد در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: باتوجه به وضعیت پیچیده حاکم بر روابط روسیه و امریکا، بعید به نظر میرسد که روابط دو بازیگر بسان ماههای گذشته شود. ازسوی دیگر، ترامپ نه در جنگ اوکراین به نتیجه ملموسی دست یافت، نه توانست پرونده ایران را به سرانجامی برساند و نه در حل مساله غزه موفق بود، به همین دلیل، به نظر میرسد در نوعی بلاتکلیفی سیاسی بهسر میبرد. این استاد ژئوپلیتیک همچنین تاکید کرد: از نگاه من، لحن و ادبیات ترامپ در گفتوگو با خبرنگاران، شاید نشانهای از تمایل بیشتر او به آغاز مذاکرات با تهران باشد. طبیعی است که اگر چنین تمایلی در واشنگتن وجود داشته باشد، باید با نوعی امتیازدهی همراه باشد؛ چراکه طرف ایرانی بدون دریافت امتیاز یا مشاهده چراغ سبزی ازسوی امریکا، وارد هیچ گفتوگویی نخواهد شد. در روزهای آینده مشخص خواهد شد که آیا ایالاتمتحده آمادگی لازم برای آغاز یک مذاکره جدی با ایران را دارد یا خیر.
فرجیراد در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» در باب انتشار ادعاهایی درباره مشروط شدن تمدید بازه زمانی ماشه تاکید کرد: به نظر من، ترامپ چندان درگیر این نیست که اروپاییها از چه رویکردی درقبال ایران پیروی میکنند. هر چند نوعی هماهنگی میان امریکا و اروپا درخصوص مکانیسم ماشه و اعمال فشار بر ایران وجود دارد، اما ترامپ اصولا تصمیمات خود را عملیاتی میکند نه آنچه که اروپاییها دنبال میکنند. در نشست استانبول نیز اروپاییها مواضعی غیرقانونی مطرح کردند و پس از آن، در مصاحبههایشان بحث غنیسازی صفر را پیش کشیدند؛ درحالی که چنین ادعاهایی حتی با مفاد برجام نیز مغایرت دارد. به باور فرجیراد اگر اروپا بخواهد به سمت فعالسازی مکانیسم ماشه برود، این اقدامی غیرقانونی خواهد بود. تصور میکنم اگر سازمان ملل و بازیگرانی چون چین و روسیه در این زمینه فعال شوند، میتوانند اروپاییها را به چالش کشیده و اقدامشان را غیرقانونی اعلام کنند. از طرفی هدف احتمالی اروپاییها از فعالسازی مکانیسم ماشه، همان ایده غنیسازی صفر است؛ اما ایران اعلام کرده که حاضر است به سطح غنیسازی مندرج در برجام بازگردد، بنابراین وقتی ایران آمادگی خود را برای بازگشت به سطح غنیسازی توافقشده در برجام اعلام کرده است، دیگر مکانیسم ماشه موضوعیتی ندارد.
این استاد ژئوپلیتیک در ادامه به «اعتماد» گفت: واقعیت این است که اروپاییها تلاش میکنند از اهرم فعالسازی مکانیسم ماشه به نفع خود بهرهبرداری کنند، آنهم در شرایطی که واشنگتن نیز خواهان غنیسازی صفر درصدی است، اروپا نیز فعلا اقدام عملی در این زمینه انجام نمیدهد تا امریکا این مطالبه ادعایی و هماهنگ با تروییکای اروپایی را به ایران تحمیل کند. اگر موفق شوند سه کشور اروپایی سود بیشتری بردهاند، چراکه پیشتر نیز سقف غنیسازی ایران در برجام ۳.۶۷درصد بود و حالا ادعا شده باید به صفر برسد، اما اگر امریکا نتواند چنین هدفی را محقق کند و درنهایت بپذیرد که ایران سطحی از غنیسازی را حفظ کند، اروپا هم ناچار خواهد شد چنین شرطی را بپذیرد.
این استاد ژئوپلیتیک در پاسخ به دیگر پرسش «اعتماد» مبنی بر پیامدهای احتمالی سفر هیات فنی آژانس به تهران بعد از بمباران تاسیسات هستهای صلحآمیز کشورمان خاطرنشان کرد: تحرکاتی که ایران در این زمینه طی روزهای اخیر انجام داد، این ظرفیت را دارد که روند احتمالی فعالسازی مکانیسم ماشه ازسوی تروییکای اروپایی را دشوارتر کند. گفتنی است غرب پیش از صحبت از سفر هیاتی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران همواره از عدم همکاری ایران با نهاد پادمانی به عنوان بهانهای برای اعمال فشار استفاده میکرد، اما اکنون که احتمال دارد ایران با ازسرگیری فعالیتهای فنیاش با نهاد پادمانی موافقت کند، این بهانه عملا از اروپاییها برای فعالسازی ماشه گرفته خواهد شد.
به باور فرجیراد هر چند ساز و کار فعالسازی مکانیسم ماشه شامل حق وتو نمیشود، اما امکان ارایه استدلال حقوقی توسط دیگر بازیگران دخیل در این پرونده برای مخالفت با آن وجود دارد، به ویژه اینکه، پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، یک ماه فرصت به ایران داده میشود تا وضعیت خود را با شرایط جدید تطبیق دهد. در این فرصت یک ماهه، ایران میتواند اعلام کند که همکاریاش با آژانس ادامه دارد و برای بازگشت به چارچوب برجام نیز آمادگی دارد، اما اگر با این وجود نیز تروییکای اروپایی و غرب بخواهند بعد از سپری شدن فرصت یک ماهه همچنان تحریمها را براساس قطعنامه شورای امنیت مجددا فعال کنند، وضعیت وارد مرحله جدیدی میشود.
این استاد ژئوپلیتیک در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» درباره شرایط پسافعالسازی ماشه تاکید کرد: طبیعتا تحریمها مجددا بهصورت قانونی بازمیگردند. درست است که در شرایط فعلی ایران معتقد است تحریمها غیرقانونیاند، اما زمانی که این روند وارد شورای امنیت شود و تمام کشورها آن را به تصویب برسانند، تحریمها جنبه رسمی و الزامآور پیدا میکند. در چنین حالتی، فشار اقتصادی بهشدت افزایش مییابد و به تبع آن، سطح تنشها نیز بالا خواهد رفت. از سویی دیگر اگر مکانیسم ماشه فعال شود، ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار خواهد گرفت. با توجه به حضور ترامپ در کاخ سفید و اقدامات تحریکآمیز اسراییل، نمیتوان ادعا کرد که خطر کاهش یافته است. برعکس، تهدیدات امنیتی علیه کشور میتواند بهمراتب جدیتر شود.
به باور فرجیراد بر این اساس، باید حداکثر تلاشها صورت گیرد تا از فعالسازی مکانیسم ماشه جلوگیری شود، در غیر این صورت، طبیعتا ایران نیز واکنش نشان خواهد داد. در این زمینه نیز اگر ایران از پیمان انپیتی هم خارج نشود احتمالا همکاریهای فنی با آژانس را متوقف خواهد کرد.
امیرعلی ابوالفتح: احتمال توسل ایالاتمتحده به گزینه نظامی علیه ایران گزینهای دور از انتظار نیست
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره آینده فرآیند دیپلماتیک تهران و واشنگتن و سناریوهای پیش رو خاطرنشان کرد: شرایط حاکم بر روابط تهران و امریکا از پیش از جنگ تحمیلی دوازده روزه تا به امروز اساسا تغییر محسوسی نکرده است. پیشتر نیز واشنگتن مدعی بود غنیسازی ایران باید به صفر برسد، تهران نیز حق غنیسازی را برای خود محفوظ میدانست. امریکا بارها تهدید کرده که در صورت لزوم به گزینه نظامی متوسل خواهد شد. ایران نیز در مقابل قائل به دفاع از خود و نیز پاسخ به هرگونه تجاوز نظامی خواهد بود. پس از جنگ نیز همین روند ادامه دارد.
به باور ابوالفتح اساسا هیچ تغییر اساسی رخ نداده و فقط شرایط سختتر شده است. از جهتی دیگر میتوان گفت در برخی حوزهها تغییراتی رخ داده، اما روند کلی همچنان پابرجاست. در برخی حوزهها هم میتوان گفت شرایط سختتر شده و به واقع نمیتوان پیشبینی کرد در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. اما احتمال اقدام نظامی مجدد امریکا دور از ذهن نیست. یعنی همه تصمیمگیران و مسوولان کشور، از افراد عادی و شهروندان گرفته تا مقامات نظامی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، باید بدانند که احتمال جنگ همچنان وجود دارد.
به گفته این کارشناس مسائل امریکا رسیدن به توافق نیز چندان در دسترس نیست. حتی اگر توافقی هم صورت بگیرد، به معنای پایان تنشها نمیباشد؛ بالاخص آنکه تحریم همچنان ادامه خواهد داشت. شکی نیست که توافق احتمالی، فشارهای تحریمی را تا حدودی کاهش میدهد، اما آنها را برای همیشه از بین نخواهد برد. حتی اگر توافقی هم در حوزه هستهای حاصل شود، فقط مختص پرونده هستهای خواهد بود و اگر طرف مقابل حسننیت و اراده سیاسی لازم را داشته باشد تا به تعهدات خود عمل کند، آن بخش محدود خواهد بود. بخش غیرهستهای و اقتصاد ایران همچنان زیر تحریم باقی خواهد ماند و حتی ممکن است شرایط سختتری نیز حاکم شود.
ابوالفتح در پاسخ به دیگر پرسش «اعتماد» مبنی بر آثار احتمالی اعمال دور جدید تحریمهای امریکا علیه ایران تاکید کرد: تجربه چهل سال اخیر نشان داده که تحریمها قطعا اقتصاد ایران را به شدت تحت فشار قرار میدهند، اما فشارها به اندازهای نیست که بتوانند اقتصاد ایران را فلج کند. لذا قطعا این تحریمها تاثیرگذار خواهند بود و صادرات ایران را با دشواری مواجه میکنند. یقینا هزینه دور زدن تحریمها هم بالا میرود؛ شرکتهای پوششی باید شکل بگیرند، همه اینها زمانبر است و هزینه دارد، اما هدف اصلی ادعایی ایالاتمتحده مبنی بر به صفر رساندن صادرات نفت ایران محقق نخواهد شد.
این کارشناس مسائل امریکا در ادامه تاکید کرد: نفت ایران خریداران خود را داشته و دارد. فقط هزینه صادرات افزایش یافته و برای فروش تخفیفهایی درنظر گرفته میشود. چین نیز اکنون در رقابت با امریکا قرار دارد. اگر امریکا با چین رفاقت تجاری داشت شاید پکن معامله با ایران را به دلیل تجارتش با واشنگتن کنار میگذاشت. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که ایالاتمتحده نمیتواند در سیاست خارجیاش نسبت به تهران و پکن اولویتبندی داشته باشد. بدان معنا که به دلیل روابطش با چین با ایران رفاقت کند تا چین را مهار نماید یا اینکه بخواهد به دلیل روابطش با ایران با چین رفاقت کند و ایران را تحت فشار قرار دهد؛ پیگیری این دو رویکرد توسط واشنگتن به صورت همزمان امکانپذیر نیست، به همین دلیل است که در این سی، چهل سال گذشته و حتی در آینده نزدیک نیز چنین رویکردی جواب نخواهد داد. با فعال شدن مکانیسم ماشه نیز اتفاق خارقالعادهای رخ نخواهد داد و وضعیت فعلی با اندکی تغییر ادامه پیدا میکند.
این کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوال دیگر «اعتماد» در باب ارزیابی مناسبات آینده چین و امریکا و نیز در دستور کار بودن صادرات نفت در میانه این رایزنیها تاکید کرد: اکنون نیز خرید نفت ایران همواره موضوع مورد رایزنی واشنگتن و پکن بوده است. سالهاست امریکاییها با چینیها در موضوعات مختلف مذاکره میکنند، تهدید میکنند و ترغیبشان میکنند، اما این تلاشها تا حدی بینتیجه و تا حدی نیز نتایجی به دنبال داشته است. ازسویی چین دیگر مانند سابق نفت ایران را وارد نمیکند و همچنین دلار را از طریق سوییفت منتقل نمینماید. در بعدی دیگر پکن آنگونه که از ریاض و دوحه نفت و گاز خریداری میکند، از ایران انرژی وارد نمیکند. به اعتقاد من این مساله کاملا طبیعی است. به باور ابوالفتح، فشارهایی که امریکا علیه چین اعمال کرده حال در قالب تطمیع و ارعاب، شکل تجارت ایران و چین در حوزه انرژی را نسبت به ده یا پانزده سال پیش تغییر داده است، اما تصور اینکه امریکاییها بتوانند چین را وادار کنند که از این منفعت بزرگ یعنی خرید نفت ایران با قیمت پایین چشمپوشی کند، ممکن نیست. ایران نیز وابسته به بازار چین است بدان معنا که باید نفت خود را بفروشد و کالاهای چینی وارد کند. اگر نتواند نفت به چین بفروشد، نمیتواند کالاهای چینی را وارد کند. چین نیز در این تجارت سود مضاعف میکند هم جنس چینی را وارد بازار ایران میکند و هم نفت ایران را با تخفیف میخرد و بازار ایران کاملا دراختیار چین است. قطعا چین این روند را تغییر نخواهد داد، حتی اگر به صورت رسمی این واردات را انجام ندهد به شکل غیررسمی خرید نفت از ایران را ادامه میدهد.